مظنونان پرونده ریزش وال‌استریت

اثرگذاری مبهم سیاست‌های اقتصادی ترامپ

 اکثر تحلیل‌های ارائه شده، بر دخیل بودن سیاست‌های ترامپ متفق‌القول بوده‌اند. مهم‌ترین آنها نیز به سیاست‌های مالیاتی ترامپ باز می‌گردد. فارغ از مخالفان فراوان قانون کاهش مالیات‌ها، نحوه اثر این قانون بر بازارهای مالی را باید از چه دریچه‌ای دید؟ به عقیده کارشناسان، کاهش‌ مالیات‌ها در آمریکا به معنی افزایش دستمزدها در آینده است. افزایش دستمزدها می‌تواند منجر به بالارفتن تورم در اقتصاد آمریکا شود. نشانه‌هایی وجود دارد که این گمان را تقویت نیز می‌کند. مثلا افزایش میزان اشتغال در ماه ژانویه، آن هم فراتر از پیش‌بینی‌ها، به همراه افزایش دستمزدها نگرانی از نرخ تورم را جدی می‌کند. البته هنوز تورم به اهداف تعیین‌شده از سوی فدرال رزرو نرسیده است. اما این ظن در بسیاری از فعالان اقتصادی وجود دارد که فدرال رزرو برای مهار تورم، ابزار نرخ بهره را به‌کار گیرد. در حقیقت برای کاهش «پول» در دست جامعه، نرخ بهره را افزایش دهد تا میل به سپرده‌گذاری و تبدیل «پول» به «شبه پول» رشد کند.

از این طریق، نرخ تورم نیز مهار خواهد شد. تحلیلگران معتقدند همین فرضیه باعث شده است تا سپرده‌گذاری برای بسیاری از فعالان اقتصادی به یک موقعیت جذاب در آینده نزدیک تبدیل شود. همین پیشخوانی سبب شده، برخی از فعالان بازار قصد انتقال سرمایه خود به بانک‌ها را پیش بگیرند و سهام تحت مالکیت خود در وال‌استریت را به فروش گذاشتند. این تئوری تبیین می‌کند که چطور سیاست مالیاتی ترامپ به افت بازارها درحال حاضر ختم شده است. هر چند کاخ سفید معتقد است سیاست‌هایی که به‌کار گرفته در جهت اهداف بلندمدت اقتصاد آمریکا خواهد بود.

سارا سندرز، سخنگوی کاخ سفید پس از ریزش بازارها در بیانیه‌ای اعلام کرد: «رئیس‌جمهوری بر بنیان‌های اقتصادی بلندمدت متمرکز است که به‌طور فوق‌العاده‌ای قوی هستند و باعث تقویت رشد اقتصادی آمریکا، کاهش تاریخی بیکاری و افزایش دستمزد کارگران آمریکایی شده‌اند.» او اضافه کرد: «برنامه اصلاح مالیات رئیس‌جمهوری و اصلاحات نظارتی باعث افزایش قدرت اقتصادی آمریکا خواهند شد و بهبود وضعیت مردم آمریکا تداوم خواهد داشت.» این اظهارات نشان می‌دهد که حداقل دولت ترامپ قصدی برای عقب‌نشینی در سیاست‌های خود ندارد و این فدرال رزرو است که با ابزارهای خود باید به مقابله با تورم برود؛ در نتیجه می‌توان گفت ظن شکل‌گرفته درخصوص افزایش نرخ بهره قوی است.

حباب، شبه‌حباب یا اصلاح

تحلیل‌های انجام شده درخصوص ریزش وال‌استریت و سرایت آن به سایر بازارهای سهام به اینجا ختم نمی‌شود. برخی تحلیلگران این مساله را مطرح می‌کنند که بازارهای جهانی سهام دچار یک حباب سنگین شده بودند و صعودهای پی‌درپی، این افت ناگهانی را لاجرم کرده بود. به باور کارشناسان، بخشی از این حباب برگرفته از هیجاناتی است که معمولا در این وقت از سال وجود داشته است. اما قسمت مهم دیگر این حباب، ناشی از سیاست بانک‌های مرکزی بود. آنها برای تزریق پول از بانک‌های خصوصی و تجاری، اوراق قرضه خریدند. پس از آنکه نقدینگی به سمت بانک‌های خصوصی هدایت شد، آنها نیز خرید سهام را کلید زدند. این رویکرد سبب شد تا در یک دهه اخیر، ارزش بازار سهام به ۳ برابر برسد. تحلیلگران حباب ایجادشده را ناشی از سیاست‌های دولت‌ها دانسته‌اند.

بخش دیگری از حباب ایجاد شده، ناشی از تعدیل‌های خوش‌بینانه شرکت‌ها برای سال‌جاری میلادی بود. کاهش ۵ تا ۱۵ درصدی مالیات‌ها موجب شد تا شرکت‌های بورسی، چشم‌انداز بیش از اندازه مثبتی را پیش روی خود ببینند. ارزش این شرکت‌ها حتی پیش از تصویب قانون مالیاتی روند رو به رشدی را پیش گرفت. داوجونز در سال گذشته رکوردها را یکی پس از دیگری فتح می‌کرد. دامنه رشد به ابتدای سال‌جاری نیز کشیده شد. شاخص داو جونز در مدت ۳۰ روزه ماه ژانویه از دو مرز مهم ۲۵ هزار و ۲۶ هزار واحد رد شد. اما در دوشنبه سیاه هفته گذشته، این روند مانند یک حباب ترکید و تنها در یک روز عقبگرد ۶/ ۴ درصدی کرد. در حقیقت معامله‌گران نشان دادند چندان باوری به برآوردهای درآمدی شرکت‌ها ندارند و ترجیح دادند با همین سود اخذ شده، بازار را ترک کنند. البته گروه دیگری از کارشناسان، فرضیه حباب را نمی‌پذیرند و ریزش سهام را موقتی توصیف می‌کنند.

عملیات فروش ماشین‌ها

آنچه در آخرین روز سیاه بورس نیویورک مشهود بود، دستورهای فروش اتوماتیکی بود که پشت سر هم، بازار را به عقب می‌راند. بازدهی بالای ۲۰۱۷ بسیاری از فعالان وال‌استریت را قانع کرد که دیگر در بازار نمانند و سرمایه را به سمت بازارهای دیگر ببرند. افزایش موقتی بهای فلز زرد و شاخص دلار از یک‌سو و رشد ناگهانی بازدهی اوراق بلندمدت از سوی دیگر مهر تاییدی بر پناه آوردن سرمایه‌ها به بازارهای دیگر بود. شاید در این بین تحلیل‌های فراوانی که رشد شاخص‌ها را بدون توجیه جلوه می‌داد، نقشی کلیدی در اقناع آنها داشت. دوشنبه سیاه نقطه عطف ماجرا بود، چرا که اردرهای فروش در دو هفته پیش فعال شده بودند و بازار را به سمت یک عقب‌نشینی بزرگ می‌راندند. موج فروش به تدریج دامنه باقی معامله‌گران را نیز گرفت و یک روز تاریخی، از نظر حجم فروش در وال‌استریت رقم زدند.