علی سعیدی از تاریخ بازار سرمایه میگوید
رویای ۵۰ سالگی
دوره نگارش کتاب
بهعنوان یک مدیر پرمشغله سازمان بورس، نخستین سوالی که پیش میآید آن است که نوشتن چنین کتابی چه زمانی صورت گرفت؟ علی سعیدی میگوید: «کتاب تاریخ بازار سرمایه در زمانهای ۱۰:۳۰ شب تا ۶ صبح نوشته شده است.» برای یافتن اطلاعات تاریخی، آرشیو دو روزنامه کیهان و اطلاعات از سال ۱۳۱۰ مورد بررسی قرار گرفت. همچنین، تمام صورتجلسات شورای عالی بورس و هیات مدیره سازمان کارگزاران از قبل از تاسیس یعنی سال ۱۳۴۵ بررسی شد. وی توضیح میدهد: «از آنجا که دائما درگیر مسائل تاریخی بازار سرمایه بودم، همواره یکی از رویاهای من رسیدن به ۵۰ سالگی بورس بود. خیلی علاقهمند بودم که گرامیداشتی در سطح بینالمللی برگزار کنیم. لازم به توضیح است که بهمن ۴۶ نخستین معامله بورس ایران انجام شد و همین مساله را مبنای ۵۰ سالگی قرار دادهایم. هرچند اقدامات مربوط به شکلگیری آن از یک سال قبل انجام شده بود.»
یکی از دشواریهای تشکیل بورس در آن دوران، نبود فرد متخصص بوده است. موسسان بورس ایران عموما دانش و تحصیلات بینالمللی داشتند که در این میان، میتوان گفت آقای ابوالقاسم خردجو، مدیر عامل وقت بانک توسعه صنعتی و معدنی (بانک صنعت و معدن فعلی) اصلیترین نقش را در تشکیل بورس بر عهده داشتند. در اساسنامه این بانک بر تاسیس بورس تاکید شده بود و در نتیجه مقدمات توسعه بورس از سوی این بانک انجام شد. به این ترتیب، فریدون مهدوی نخستین دبیر کل بورس بهعنوان نماینده بانک توسعه صنعتی و معدنی فعالیت خود را در بورس ایران آغاز میکند.
قانون توسعه
سعیدی تاکید میکند: بنا بر آنچه اشاره شد زحمات زیادی برای تشکیل بورس کشیده شده است و اکنون که به ۵۰ سالگی رسیدهایم زمان افتخار برای اقتصاد ایران است. کشورمان در آن زمان در حوزه برنامهریزی در منطقه پیشرو بوده است. بهطوری که نخستین بار در سال ۱۳۱۲، طرح ایجاد بورس در مجلس مطرح میشود. میدانیم که ما از سال ۱۳۲۸ قانون توسعه داریم که در آن زمان برنامهها هفت ساله بوده است. بنابراین بورس نیز که در این برنامهها گنجانده میشود حاصل زحمات و برنامهریزیهای مناسب آن دوران بوده است.
شکل اولیه معاملات
در ۱۵ بهمن ۱۳۴۶ نخستین معاملات بورس در کشورمان انجام میشود. در آن زمان معاملات روی تخته سیاه و با گچ نوشته و انجام میشد. این مساله مختص بورس ایران هم نبوده همه بورسهای جهانی با همین روش شروع کردهاند. بانک توسعه صنعتی و معدنی در کنار نفت پارس، اولین شرکتهایی هستند که در بورس کشورمان پذیرش و نخستین معاملات بورس در این نمادها انجام شد. در آن زمان فقط روزهای یکشنبه معاملات انجام میشد؛ یعنی تنها یک روز در هفته. آن هم به این صورت که ابتدا کارگزاران سفارشها را از مشتریان خود دریافت میکردند و از ساعت ۹ تا ۱۰ دور یک میز با سایر کارگزاریها مذاکره میکردند. در این بازه زمانی کارگزار نمیتوانست با مشتری خود مجددا صحبت کند. پس از آن، مجددا بین ساعت ۱۰ تا ۱۱ کارگزاران سفارشهای جدید را از مشتریان دریافت کرده و ساعت ۱۱ تا ۱۲ پروسه مذاکره کارگزارها دور میز تکرار میشد.
سعیدی همچنین تاکید میکند در آن دوران عموما اوراق قرضه (بدهی) و اوراق مربوط به اصلاحات اراضی مورد معامله قرار میگرفتند و کمتر معامله سهام را در بورسها شاهد بودیم. این روند تا زمانی پیش میرود که خصوصیسازی بر اساس «قانون گسترش مالکیت واحدهای تولیدی» در سال ۵۴ شکل میگیرد و به تدریج شرکتهایی وارد بورس میشوند و معاملات سهام نیز انجام میشود. این مسیر تا سال ۵۸ ادامه مییابد، اما به دنبال تصویب دو قانون مربوط به ادغام بانکها و حفاظت و توسعه صنایع ایران به سمت ملی شدن حرکت کرد. اقدامی که بورس را نیز متاثر کرد و اقتصاد به جای خصوصی شدن به سمت دولتی شدن رفت. بنابراین، بخشی از شرکتهای بورسی از این بازار خارج شدند.
وی یکی از چالشهای آن زمان را ورود شرکتها به بورس ارزیابی میکند. در واقع، شرکتهایی که سودآور بودند تمایلی نداشتند با ورود به بازار سهام این سود را با دیگران به شراکت بگذارند. شرکتهایی نیز که زیانده بودند، از سوی بورس پذیرفته نمیشدند. در نتیجه باید انگیزهای ایجاد میشد تا به بزرگ شدن بورس کمک شود. قانون تخفیف مالیاتی که در بورسهای بینالمللی کمنظیر است یکی از جذابیتهایی بود که شرکتها برای ورود به بورس انگیزه بیشتری پیدا کنند. البته دو دفتره بودن بسیاری از بنگاههای اقتصادی کشور و فرارهای مالیاتی باعث میشد تا بهطور کلی شفافیت حسابها برای آنها هزینه بیشتری داشته باشد. در نتیجه جذابیت ورود به بورس برای این دست شرکتها پایین بود. اکنون اما مساله متفاوت شده و شرکتها به تدریج از مزایای واقعی ورود به بورس آگاه شدهاند. مثلا برخی به دلیل مشارکت با سرمایهگذار خارجی تمایل به ورود به بورس دارند. در واقع، شرط شریک خارجی عرضه آن شرکت در بورس است تا شفافیت بالاتر رود. در یک نمونه دیگر بسیاری از شرکتها به جنبه تبلیغی بورس نگاه میکنند که بدون آنکه هزینهای کنند در رسانهها و جراید مختلف نام سهام شرکت آنها برده شود و نوعی تبلیغات مثبت برای آنها محسوب میشود.
پیشرفتهای پس از جنگ
در ادامه و با اتمام جنگ در سال ۶۸، قوانین جدید توسعه اقتصادی تصویب و مباحث خصوصیسازی مجددا مطرح میشوند. به این ترتیب، مجددا چراغ بورس روشن میشود و دوران شکوفایی را در این سالها پشت سر میگذارد. دولت نیز با عبور از جنگ سرمایهگذاری اقتصادی خود را افزایش میدهد و بازار سرمایه نیز از این مساله منتفع میشود. این رویکرد مقدمهای شد برای خصوصیسازی در دهه ۸۰ که بورس جان تازهای میگیرد. در سال ۸۴ نیز قانون جدید به تصویب میرسد و ابزارها و نهادهایی که امروز شاهد آنها هستیم در این دوران توسعه مییابند. مجموعه ابزارهای نوین موجود، نتیجه تلاشها و تجربیاتی است که طی این سالها شکل گرفته است. به گفته سعیدی، باید برای دستیابی به اهداف ۱۴۰۴ تلاشهایی که طی این سالها انجام شده با جدیت بیشتری پیگیری شود. خوشبختانه نهادهای مالی فعالتر شدهاند و همچنین رسانهها نیز حرفهای شدهاند. اکنون رسانههایی وجود دارند که کار تخصصی آنها بورس است؛ در گذشته کمتر دیده میشد که در روزنامهای تحلیلهای تخصصی به شکلی ارائه شود که گویی یک کارشناس متخصص در بورس اظهار نظر کرده است. این تحول اکنون در کشورمان قابل رصد است و جای تبریک دارد.
مقایسه با بورسهای منطقه و جهان
معاون سازمان بورس در مقایسه بورس ایران با کشورهای منطقه معتقد است تاریخچه بورس کشورمان بسیار قدرتمندتر از آنها است. حتی خیلی از بورسهایی که در IOSCO عضو هستند در جلسات اختصاصی آنها، روسای سازمان بورس کشورمان سخنرانی داشته باشند. همچنین از نگاه ارزش بازار ایران جایگاه مناسبی را در دنیا دارد. در حوزه ابزارها نیز در مقایسه با بازارهای منطقه مثلا ترکیه جایگاه ایران مناسب است. در حوزه بورس کالا نیز بورسهای محدودی فعالیت دارند، در حالی که بورس کالای ایران تنوع بالایی از کالاها را عرضه میکند و معاملات قابل قبولی دارد. البته مسائل سیاسی بعضا باعث شده ما در جهت اهداف بینالمللی با محدودیت مواجه باشیم. این مساله باعث شده در مقایسه با بورسهای توسعهیافته فاصله داشته باشیم و نتوانیم جایگاه خیلی بالایی را کسب کنیم. با این وجود، مقدمات ورود سرمایهگذاران خارجی از طریق حضور مشاوران بینالمللی فراهم و منابع مالی نیز از این طریق جذب شده است.
وضعیت امروزی
بدون شک با فراهم شدن امکان انتقال ارز میتوانیم منتظر دوران رونق بسیار بزرگی در بورس تهران را داشته باشیم. موسسات حقوقی و مشاورهای بینالمللی اکنون در بازار سرمایه شروع به فعالیت کردهاند و نیروهای بومی و بینالمللی را جذب کردهاند. بنابراین انتظار میرود در سالهای آینده با حضور این نیروهای متخصص و باتجربه بتوانیم مسیر توسعه را با سرعت بیشتری پیش ببریم. به این ترتیب، انتظار میرود در ۵۰ سال دوم بورس بتوانیم پیشرفتهای محسوسی کسب کنیم. به منظور شفاف شدن بیشتر موضوع میتوان صندوقهای سرمایهگذاری فعال در بازار سرمایه را مثال زد. اکنون ما صندوقهایی داریم که از بسیاری از بانکها بزرگتر هستند. ویژگی این صندوقها آن است که به جای شعب از طریق بستر اینترنتی و با نیروهای به مراتب کمتر با مشتریان خود در ارتباط است. این موضوع باعث شده تا نهادهای فعال در بورس چابکی بسیار بیشتری نسبت به بانکها داشته باشند. مثلا تامین سرمایههایی داریم که فقط با ۱۰۰ نفر نیرو از بسیاری از بانکها بزرگتر هستند.
نکته جذابتری که در وضعیت فعلی بورس به چشم میخورد استفاده از نیروهای جوان و تحصیلکرده است. سعیدی معتقد است زمانی که افراد با ایدههای بزرگ در یک سیستم حضور داشته باشند، ناخواسته مجموعه نیز به سمت آن ایدهآلها حرکت میکند. وی به سخنان رئیسجمهور در ۱۱۰ سالگی مجلس اشاره میکند؛ جایی که روحانی معتقد است ۱۱۰ سال حضور مردم در صحنه تصمیمگیری جای افتخار بسیاری برای ایرانیان است. سعیدی نیز تاکید میکند فعالیت ۵۰ ساله بازار سرمایه جای مباهات برای اهالی بورس و کل اقتصاد کشور است.
برنامههای آینده
سعیدی از برنامههای متعددی که برای آینده بورس در نظر گرفته شده است میگوید. بهعنوان مثال، برای نظام تسویه تلاشهای زیادی در جهت متصل کردن سیستم پس از معاملات به سیستم حین معاملات در حال انجام است. در این صورت میتوان ساعات معاملاتی را از ۹ تا ۱۶ افزایش داد. اکنون به دلیل آنکه این دو سیستم مجزا هستند زمان معاملات را نمیتوان افزایش داد زیرا تایید معاملات زمانبر میشود. همچنین درخصوص معاملات برنامههای متعدد دیگری مدنظر است. بر این اساس باید سطح سهام شناور آزاد افزایش پیدا کند تا بتوان قراردادهای اختیار با قیمتهای مختلف و متعددی را ایجاد کرد. به این ترتیب امکان سرمایهگذاری و پوشش ریسک از طریق این اوراق فراهم شود.
پل ارتباطی صندوقها با مردم
بعضا سوال پیش میآید که چرا مردم عادی هنوز آشنایی کافی برای سرمایهگذاری در بورس را پس از ۵۰ سال سابقه ندارند. عدهای معتقدند هنوز سایر بازارهای سنتی نظیر ارز، سکه و یا مسکن با عموم مردم درگیری بیشتری دارد. سعیدی در این خصوص معتقد است که اصلا نباید افراد غیرتخصصی بهصورت مستقیم وارد بازار سرمایه شوند. ریسکها در این بازار بالا است و نیاز است مدیریت ریسک با صرف وقت و تخصص انجام شود. عموم مردم که درگیر مشاغل شخصی هستند و دغدغههای خود را دارند نمیتوانند به اینصورت تخصصی وارد بورس شوند، بنابراین باید کانالهای غیرمستقیم را بررسی کرد که در این حوزه پیشرفتهای مناسبی صورت گرفته است.
در حالحاضر حدود دو میلیون نفر دارای واحد سرمایهگذاری در صندوقها هستند. در نتیجه میتوان مدعی شد ارتباط مردم با بازار سرمایه بهصورت غیرمستقیم پیشرفت مناسبی داشته است. شاید برخی بگویند اینها همان سپردهگذاران بانکی هستند و ارتباطی با بورس ندارند، در اینباره باید تاکید شود بیش از دو ماه است صدور واحدها از طریق شعب بانکی ممنوع است. در واقع اکنون خود صندوقها بهصورت مستقیم در حال جذب سرمایه هستند. این اتفاق البته به مدتها قبل برمیگردد و اکنون فقط قانون آن تصویب شده است. پیشتر نیز بسیاری از صندوقها از شعب بانک مستقل شده بودند و از طریق پلتفرمهای خود با مشتریان در ارتباط هستند.
بنابراین مردم اکنون با صندوقهای سرمایهگذاری آشنا شدند و اهمیتی ندارد که خود بازار سهام را بهطور مستقیم بشناسند زیرا پولهایی که از طریق صندوقها وارد بورس میشوند، پولهای آگاه هستند، اما پول مردم عادی ناآگاه و هیجانی است. در نتیجه اگر صندوقهای سرمایهگذاری رشد کنند میتوان به تقویت بازار سرمایه امید بیشتری داشت.
چرا بورس ایران مهجور است؟
اما یکی دیگر از پرسشهایی که ذهن افراد را درگیر میکند آن است که چرا بورس تهران با وجود همه پیشرفتها هنوز ارتباط معناداری با دنیا ندارد و تقریبا ایزوله است. سعیدی به این مساله نیز پاسخ جالبی میدهد. اوایل دهه ۸۰ شرکت فیچ رتبهبندی اقتصاد ما را انجام داد، اما سال ۸۴ از ایران رفت و ما هنوز رتبهبندی نشدهایم. همین موضوع باعث شده تا نتوانیم عرضه اوراق قرضه در بازارهای جهانی را انجام دهیم. در مثالی دیگر، فرض کنید سرمایهگذار خارجی قصد دارد وارد ایران شود، نخستین مشکل آنها انتقال پول است. معاون سازمان بورس به خاطرهای اشاره میکند که در جلسهای با سرمایهگذاران بینالمللی در حال ارائه جذابیتهای بورس تهران بوده است. پس از پایان سخنرانی همه گفتند این جذابیتها را ما میدانیم اما بگویید چگونه پول را وارد ایران کنیم.
تمام این مسائل به بحثهای غیراقتصادی مربوط است که البته بعد از برجام شرایط خیلی تغییر کرد. اما با رای آوردن ترامپ دوباره حضور سرمایهگذار خارجی کمرنگ شد. اگر شرایط مشابه یک ماه پس از برجام پیش رفته بود، اکنون قطعا پیشرفت بسیار چشمگیرتری را تجربه کرده بودیم. در دوره پس از برجام مذاکرات و جلسات متعددی با خارجیها داشتیم که اطلاعات زیادی به ما داد. در بسیاری از موارد متوجه میشدیم که چه کمبودها و نواقصی داریم. بهعنوان نمونه در بحث حذف پیشبینی سود شرکتها از همین جلسات متوجه ناکارآمدی این اطلاعات شدیم. عمده خارجیها معتقد بودند ارائه پیشبینی از سوی شرکت امکان دستکاری قیمت را بهوجود میآورد و این موضوع باعث کاهش اعتماد آنها به بورس میشود. همچنین نداشتن گزارش تفسیری مدیریت یکی از نکاتی بود که باعث متعجبشدن سرمایهگذاران خارجی میشد. آنها معتقد بودند بدون این گزارشها چگونه از برنامههای آتی شرکت آگاه میشوید. بنابراین مسیر جذب بسیار مثبت است اما موانع موجود عمدتا غیراقتصادی هستند.
ارسال نظر