نوابغ یک شبه
تکذیبهایی از این دست که «او مشاور آقای نوبخت معاون رئیس سازمان برنامه و بودجه نیست بلکه مشاور افتخاری رئیس سازمان برنامه استان البرز است!»، «دعوتنامهای از شرکتهای بزرگی همچون تسلا موتورآمریکا و یکی از غولهای خودروسازی ولوو برای همکاری ندارد» و برخی نیز با مراجعه سایت سازمان ثبت اختراعات خبر از آن دادند که چنین اختراعی ثبت نشده است. فارغ از درستی و نادرستی این موضوع، به نظر میرسد ترویج دیدگاههایی همچون یافتن کودکان نابغه ازسوی مسوولان دولتی که در سالیان گذشته کم نبوده است، «اعطای دکتراها و سمتهای مشاورهای به نوابغ خردسال از سوی مسوولان رده ارشد» درحالیکه بسیاری از متخصصان با تجربه برای حل مشکلات کشور با چالشهای متعدد روبهرو هستند، «تاکید بر برنامههای رسانههای گروهی بر برتری هوش ریاضی بر دیگر هوشها»، موضوعی که سالهاست در کشورهای پیشرفته حل شده است؛ نهتنها نمیتواند دردی از جامعه ایرانی گرفتار مشکلات اقتصادی و اجتماعی حل کند، بلکه نادیده گرفتن انواع هوشهای هشتگانه و ۹ گانه میتواند مسیر رشد نخبگان در ایران را سخت و مسیر خروجشان از کشور را آسانتر و هموارتر کند. نگاهی کوتاه به سرگذشت نوابغی که در ایران اینگونه با روشهای تبلیغات تلویزیونی ظهور و بروز کردند (فارغ از صحت و سقم آنها) نشان میدهد که این بزرگنماییها نمیتواند منجر به خلاقیتی عمیق شود بلکه به نظر میرسد با توجه به موضوع تربیت کودکان و نوجوانان و استعدادیابی عملیاتی و درست آنان، پرورش این استعدادها و فراهم کردن دقیق زمینههای ظهور آن میتوان مسیرهموارتری برای ظهور تمامی نبوغها در تمامی دستههای هوش انسانی فراهم کرد.
ظهور شتاب زده نابغهها
خوشبختانه یا متاسفانه رواج نابغهیابی و القای این مدل نخبهیابی در طول دهههای گذشته کم نبوده است، نوابغی که به صورت شتابزده و بیهیچ بررسی معقول و علمی با مدد صدا و سیما و بزرگنمایی مسوولان بیش از واقعیتشان در جامعه بزرگنمایی شدند. اگرچه مسوولان کشور با هدف معرفی افتخارات و ارائه الگویی موفق از کودک و نوجوان نابغه ایرانی اقدام به چنین رفتارهایی میکنند اما سوابق دهههای گذشته نشان داده که تنها کارکرد تبلیغاتی این نوابغ نوظهور برای مسوولان وقت به یادگار ماند و آفت سطحینگری و نیز بیاعتمادی به اخبار این چنینی در بخشهایی از جامعه رواج بیشتری یافت.
کشف انرژی هستهای به دست دختر ۱۶ ساله
دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد پر بود از نشانها و دکترها و نابغههای نوجوان که تنها شهرت یکشبهشان به یادگار ماند. یکی از آنها دختر نابغهای بود که ۱۱سال پیش ظهور کرد. زمستان ۱۳۸۵ بود که اظهارات محمود احمدینژاد، در جایگاه رئیسجمهور، در یکی از مساجد جنوب شهر تهران درباره دختری نوجوان که در خانهشان انرژی هستهای کشف کرده است، شگفتیساز شد. احمدینژاد آن روز در جایگاه رئیسجمهور وقت ایران گفت: یک دبیر به من گفت که یکی از شاگردانش در خانه انرژی هستهای کشف کرده. من زنگ زدم به رئیس سازمان انرژی هستهای که بررسی کنید. دانشمندان هستهای ما تحقیق کردند و دیدند این دختر راست میگوید و در خانهاش انرژی هستهای تولید کرده. الان خب این دختر یک دانشمند هستهای شده است. این خودباوری است.
خبری از دختر هستهای نیست
جدای از امکان بود یا نبود چنین رویدادی، اینکه مسوولان کشوری با دستاویز قراردادن این موضوعات زمانی را برای به حاشیه رفتن تلف میکنند به نظر میرسد نمیتواند مسیری راهگشا برای حل مشکلات جامعه ایرانی باشد. این در حالی است که خبرگزاری برنا نیز در فروردین ماه سال۹۴ در گزارشی با عنوان «خانه به خانه تا رسیدن به دانشمند هستهای ۱۶ ساله!» نوشته بود که نه مسوولان سازمان انرژی اتمی و نه مسوولان بنیاد ملی نخبگان، اصلا از چنین دختری که حالا باید ۲۵ ساله باشد، خبری ندارند.
کلاهبرداری که نابغه بود
از جمله این نوابغ میتوان به نابغه دیگری اشاره کرد که بر موج نبوغ رسانهای صدا و سیمای آن سالها سوار شد. اواسط دی ماه سال ۱۳۷۶ بود که رسانههای کشور خبر از ظهور یک پدیده جوان در حوزه پزشکی و در تخصص حساس جراحی مغز و اعصاب دادند.«ابوالفضل بیات» جوانی خراسانی و حدودا ۲۲ساله بود که گفته میشد با وجود سن کم توانسته بود مدارج علمی را به سرعت پیموده و با داشتن مدارک علمی و پژوهشی خود را به عنوان جراحی متبحر و زبردست معرفی کند. جراحی که در حوزه ادبیات و فلسفه نیز مطالعات عمیق و معلوماتی قابل توجه داشت. با اعلام این خبر سیل عکس و مصاحبه و تحلیل و تحسین از جانب رسانههای مختلف آن دوره به راه افتاد. استاندار وقت خراسان و نهادهای فرهنگی و دانشگاهی و حتی مقامات مذهبی این استان دیدارهای متعددی با او داشته، تقدیر و تحبیبش کردند. تمام این جلسات با پوشش رسانههای محلی استان و در برخی موارد از صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران پوشش داده شد.
اما هنوز دو، سه روزی از این ماجرا نگذشته بود که اخبار عصرگاهی رادیو خراسان اعلام کرد که با تحقیقات انجام گرفته از سوی نهادهای مسوول مشخص شد که ادعاهای این به اصطلاح نابغه ملی به هیچ عنوان صحت ندارد. او نه تنها تخصصی در پزشکی نداشته بلکه تحصیلات دبیرستان راهم به سختی به پایان برده! گفته شد که نامبرده از اختلالات شدید شخصیتی و روحی رنج میبرد و با جعل مدارک و گواهینامههای تحصیلی و پژوهشی و با تکیه بر هوش و قدرت بیان و اقناعی توانسته بود مسوولان و افکار عمومی را بازی دهد.
ارسال نظر