مدیرعامل بیمه آسیا بررسی کرد:
ریسکهای اسناد بالا دستی
همانطور که میدانید موضوع بیست و چهارمین همایش بیمه و توسعه «مدیریت ریسک و بیمه» بود. لطفا ابتدا در باره شیوههای مدیریت ریسک درشرکت تحت مدیریت خود توضیح دهید؟
یک سری ریسکها نشأتگرفته از اسناد بالادستی است. اسناد بالادستی، منظور مقررهها و قاعدههایی است که در کشور برای فعالیت شرکتهای بیمه و کار در صنعت بیمه تدوین و حاکم میشود. به عنوان مثال در زمان تنظیم و تصویب قانون بیمه شخص ثالث، ریسکهایی بر عملیات بیمه گری لحاظ میشود. یا آییننامههایی که شورای عالی بیمه تنظیم میکند یا مقررههایی که در شورای پول و اعتبار در حوزه نرخ سود، نرخ سپرده سرمایهگذاری و سپردههای بانکی تنظیم میشود، همه میتواند ریسکهایی را بر شرکت بیمه حاکم کند. از نظر من این مقررهها «ریسکهای اسناد بالادستی» است که ضمن لازم الاجرا بودن جزو ریسکهای برونزا یا Exogenous risk است و دست خود شرکتهای بیمه نیست که بخواهند روی آن تصمیم مستقل بگیرند.
برای مدیریت این ریسکهای برون زا چه باید کرد؟
ریسک ناشی از این اسناد بالا دستی بیشتر به عدم هماهنگی دستگاهها برمیگردد. یک بار هم قبلا پیشنهاد داده بودم. میتوان با راهاندازی «دفتر مشورتی یا شورای هماهنگی نظارت بر بازارهای مالی» بخش عمدهای از آثار این ریسکها را کاهش داد و کنترل کرد. وقتی نماینده صنعت بیمه در این نهاد باشد و آثار تصمیمسازی در بخشهای دیگر بازارهای مالی را بسنجد و بتواند با ارایه راهکاری، این آثار تضعیف کننده را مطرح کند، میتوان امیدوار بود که دستگاهها با هماهنگی و همزیستی با یکدیگر فعالیت کنند. سندیکای بیمهگران هم باید تیمی برای رصد مقررهها داشته باشد. توجه داشته باشید بحث «تطبیق مقررات» در حاکمیت شرکتی هم دیده شده است . Complianceها یا تطبیق مقررات آمده؛ مقررهای که دارد بر این شرکت حاکم میشود، یک جایی بیاید این را تطبیق بدهد و چنانچه لازم است ، تعدیلش کند که کمترین ریسک را برای شرکت ایجاد کند.
اما ادامه پاسخ سوال اول و تقسیم بندی ریسکها ، یک سری ریسکهایی هم هستند است که با ارتباط مشتری حاصل میشوند. به عنوان مثال امروز یک قرارداد کلانی با شرکت بزرگ دارید ، باید وضعیت این شرکت رصد شود. چه اتفاقاتی در آن میافتد، مدیریتش با چه کسی است و چه کار میکند، آیا میتواند هر ماه قسط حق بیمههای خود را بپردازد؟ آیا پدیده advert election یا moral hazard اتفاق نمیافتد؟ آیا آنها اخلاق حرفه ای را در بازار خود رعایت میکنند؟ با شیطنت هزینههای نادرستی را به بیمه گر منتقل نکنند. آیا این بیمهگزارقادر است تا قبل از سررسید شدن بیمهنامه اقساط خود را تسویه کند یا در پایان سال با مطالبات معوق سررسید نشده روبهرو میشود؟ در واقع بیمهگر باید تمامی این ریسکها را شناسایی، بررسی و متناسب با آنها حق بیمه و شرایط بیمه نامه را تعیین کند.
آقای دکتر از دو پدیده عوارض و تقلبات بیمه ای هم میتوان به عنوان ریسکهای برون زا یاد کرد؟
همیشه ریسک تقلب و تخلف وجود دارد؛ اما اندازه آن درمقابل بخش عمده خسارات اندک است. بله اینها هم ریسکها هستند که صنعت بیمه متاسفانه با آن روبهروست. چند سال پیش شنیده شد ۱۸ درصد خسارات ناشی از تقلبهای بیمهای است که رقم زیادی است ؛اما شرکتها با تجهیز به شبکههای یکپارچه و کنترل بیشتر توانستند این ریسک را کنترل کنند. بخش عمدهای از این تقلبها ناشی از عدمهماهنگی نهادها است . در قانون بیمه شخص ثالث ذینفعان میتوانستند ترتیبی اتخاذ کنند که لینک ارتباط اطلاعاتی هم بین نهادهای مرتبط ایجاد شود. امروز اگر Database پلیس راهنمایی و رانندگی، Database پزشکی قانونی، Database قوه قضائیه و Database صنعت بیمه به هم وصل باشند، امکان اینکه تقلب و تخلف اتفاق بیفتد به حداقل میرسد، نمیگوییم به صفر میرسد. اما تردید نداشته باشید که کاهش چشمگیری خواهد داشت. این فضای خالی که امروز در عدمهماهنگی بین ذینفعان بیمه شخص ثالث و ذینفعان بیمه وزارت درمان وجود دارد، فرصت خوبی را دراختیار متخلفان قرار میدهد تا از خدمات بیمهای سوءاستفاده کنند. در حالی که اگر وزارت بهداشت و درمان یا مراکز درمانی دیتاهای خود را بهصورت الکترونیکی به بیمهگر ارائه دهند و به Core یا شبکه یکپارچه بیمهها وصل باشند و اطلاعات بهصورت Paperless یعنی بدون کاغذ رد و بدل شود دیگرجایی برای تخلف نمیماند یا به حداقل کاهش مییابد.
آقای دکتر کاردگر به نظر شما بخشی از این مشکلات به نبود فرهنگ بیمه درکشور ما باز نمیگردد ؟
بسیاری از مشکلات ما نبود فرهنگ بیمه است. متاسفانه مردم ما به بیمه به چشم بنگاه خیریه نگاه میکنند و اصلا این موضوع که شرکت بیمه یک بنگاه اقتصادی است، سهامدار دارد و باید پاسخگوی بیمهگذارانش باشد، برایشان مهم نیست. آنقدر این نگاه خیرخواهانه است که اصل قضیه و بحث بیتالمال در آن گم میشود. منابع بیمهها از کجا تامین میشود؟ برای کیست؟ اینها حق بیمهای است که مردم میپردازند و هرچه ضریب خسارت پایینتر باشد و تصادفات کنترل شود و حق بیمهها واقعی باشد، نرخ حق بیمه کاهش مییابد. اگر تمام خودروهای موجود در کشور بیمهنامه داشته باشند، رقم حق بیمه واقعی است و بیمهگر میتواند به موقع خسارت بپردازد. کسی که بیمه نامه اجباری برای خودرو خود نمیخرد مقصر است، حالا با سهل انگاری و عدم رعایت مقررات رانندگی حادثه هم آفریده است . حالا باید چه کرد؟ از او حمایت کرد و گناه را به گردن راننده ای که خود را موظف کرده بیمهنامه بخرد و امروز هم زیان دیده است، انداخت؟ بله همه چیز از این نگاههای احساسی شروع میشود و فرهنگ بیمه چیزی است که در جامعه داریم. این نگاه باید عوض شود.
آقای دکتر، بیمه آسیا بهعنوان یک شرکت بیمه قدیمی برنامهای برای شناسایی ریسکهای نوظهور دارد؟ آیا ما ریسکهایی در کشور داریم که تاکنون نبوده و تازه خودش را نشان میدهد؟
قبل ازبررسی ریسکهای نوظهور به این موضوع توجه کنید، آیا تمام ریسکهایی که وجود دارد بیمهپذیرند؟ البته که نه. ما برای هر ریسکی نمیتوانیم پوشش بیمهای داشته باشیم. بعضی از ریسکها اصلا بیمهپذیر نیستند. ریسکی بیمهپذیر هست که قابلاندازهگیری باشد. خیلی از ریسکها را شما اصلا نمیتوانید اندازهگیری کنید اصلا دادههایش را ندارید که اندازهگیری کنید. در دنیا هر سال ریسکهای نوظهوری خود را نشان میدهد و میگویند این ریسکها، ریسکهای نوظهور هستند. آیا دنیا اینها را بیمه کرده است؟ مطمئنا خیلیها پوشش بیمهای ندارند؛ چون اصلا قابلاندازهگیری نیستند. امروز چرا ما نوسانات نرخ ارز را نمیتوانیم بیمه کنیم؟
اما در دنیا بیمه میشود؟
بله در دنیا بیمه میشود، چون نوسانات ارز در آن کشورها به اندازه ایران نیست. این نوسانات در کشور ما آنقدر غیراستاندارد و غیرقابلاندازهگیری است که ما نمیتوانیم آن را اندازه گیری و پوشش دهیم. وقتی احتمال آن ریسک را نتوانیم اندازهگیری کنیم، نمیتوانیم پوشش بیمهای مناسبی به آن بدهیم. بنابراین هر لحظه ریسک جدید ما را، کشور را و دنیا را تهدید میکند.
بعضیهایشان که حالا قابلبیمهشدن دارند، آیا صنعت بیمه کشور ما و زیرساختهای ان آمادگیاش را دارد که انجام بدهد؟
زیرساختهای بیمه گری فقط به دیتای موجود بستگی دارد. بیمه گر براساس دادههای موجود، تجربیات گذشته و احتمالات و بسیاری از دادههای دیگر حق بیمه تعیین و برای بیمه نامه شرایط میگذارد .اگر این موارد نباشد براساس چه مکانیزمیوارد عرصه بیمه گری و پوشش بیمه ای شود؟ وقتی شما داده نداشته باشید نمیتوانید یک ریسکی را اندازهگیری کنید. یا حتی اگر دیتای غلط داشته باشید اندازهگیریها هم اشتباه است و بدون تردید نتایج دلخواه بدست نمیآید.
یک سری از اتفاقات مانند شرایط سخت صندوقهای بازنشستگی که چند وقتی است خود را نشان داده است را میتوان جزو ریسکهای نوظهور دانست؟
در زمانی که مشکلات صندوقها اعلام شد ، بیمههای عمر میتوانست جایگزین خوبی برای آنها باشد. یعنی وقتی شما بیمههای زندگی را تعریف میکنید و میگویید که این بیمه زندگی میتواند کمککننده دولت باشد، یک نهاد خصوصی که میتواند کمککننده دولت باشد، یعنی چه؟ یعنی میتواند به جای اینکه دولت بیاید بازنشستگی را آن بیمه بازنشستگی خودش بگیرد و بعدا پوشش بیمهای بدهد و پرداخت بازنشستگی داشته باشد، این بخش را باید دولت از صندوق جدا میکرد و به صنعت بیمه میداد. یعنی اگر دولت میخواست خودش را کوچک کند، یکی از روشهای کوچک کردن دولت این بود که این کار را انجام بدهد. صنعت بیمه میتواند این کار را انجام دهد کمااینکه الان هم دارند انجام میدهند. در بیمههای عمر، برخی از سازمانها بازنشستگیشان را منتقل کردند.
اینها ظرفیتهایی هست که صنعت بیمه دارد. صنعت بیمه را با ظرفیتهایش مورد شناسایی قرار ندادند. صنعت بیمه امروز در دنیا نقش بسیار مهمیرا میتواند در اقتصاد بازی کند. ولی در صنعت بیمه کشورمان هنوزبه این باور نرسیدهاند. ما عادت کردیم زودتر به نتیجه برسیم. امروز تامینمالی که در پروژههای اقتصادی دارد صورت میگیرد، بهترین ابزار و باثباتترین ابزار بیمههای زندگی هستند. ما چقدر توانستیم از این ابزار تامینمالی برای تامینمالی پروژههای اقتصادی استفاده کنیم؟ اصلا چنین همتی وجود ندارد؛ چون میخواهیم همه چیز زود به نتیجه برسد.
ارسال نظر