سایکسپیکو
رد پای دو غریبه(فصل ۴- بخش بیست و چهارم)
فلسطین هنوز یک منطقه جنگی است
بخش سیام
در اوایل دسامبر، ترکها از بیتالمقدس به سوی شمال عقبنشینی کردند و برای آسایش خاطر آلنبی، نیروهای بریتانیایی بدون هیچ زد و خوردی «شهر مقدس» را تسخیر کردند. دولت انگلیس که پیشبینی ورود و عرض اندام فرانسویها برای اداره این شهر را میکرد، به آلنبی اعلام کرد که درخواستهای فرانسویها را نادیده انگارد؛ چراکه فلسطین هنوز یک منطقه جنگی است «اما کاری نکند که این احساس ایجاد شود که انگلیس وسوسه الحاق فلسطین به سرزمینهای تابعه خود را دارد». در ۱۱ دسامبر ۱۹۱۷، این ژنرال انگلیسی از طریق دروازه یافا رسما وارد شهر شد. آلنبی به همسرش چنین نوشت: «روز خوبی بود. سرمازدگی همه جا بود... و یخها میدرخشیدند و بادی هم نمیوزید.»
در پشت سر او ژورژ پیکو، کلایتون و لورنس در حرکت بودند. فیلمها و تصاویر خبری۱ بازمانده از آن زمان نشان میدهد که لورنس پوزخندی بزرگ بر لب دارد. وعده آلنبی مبنیبر اینکه آزادی مذهبی را مجاز خواهد شمرد در شهر قرائت شد و پس از آن ناهار دورهمیِ۲ افسران متفق سرو شد. همانطور که پیشبینی میشد، در آنجا ژورژ پیکو مساله دولت آینده این شهر را مطرح کرد. این دیپلمات فرانسوی اعلام کرد: «ژنرال عزیز، فردا گامهای لازم برای تعیین دولت غیرنظامی در این شهر را اتخاذ خواهم کرد.» به گفته لورنس، پاسخ وی سکوت بود گویی هیچ کس چیزی نشنیده است. لورنس میگوید: «سالاد و جوجه آغشته به سُس و ساندویچ جگر۳ در دهانمان نجویده باقی ماند. چشمانمان بهسوی آلنبی رفت و منتظر بودیم او چیزی بگوید.» آلنبی سرخ شد و گفت: «در منطقه نظامی، تنها قدرتی که وجود دارد فرمانده کل قواست؛ خودم.»
«اما آقای گری، آقای ادوارد گری»
آلنبی سکوت را شکست و باعث شد پیکو زبان در کام بگیرد و شوکه شود: «آقای ادوارد گری به دولت غیرنظامیای اشاره میکرد که زمانی شکل خواهد گرفت که من با قضاوت در مورد وضعیت ارتش اجازه آن را بدهم.» «وضعیت نظامی» چند ماه تغییر نکرد. اگرچه آلنبی اکنون حمایت تمامعیار لندن را (همان جایی که لوید جورج فرانسویها را ترغیب کرده بود که عملیاتهای بعدی در فلسطین را بپذیرند و مشاور نظامی خود سر ویلیام رابرتسون را اخراج کرد) در پشت خود داشت، اما حوادث در جبهه غربی پیش از اینکه آلنبی بتواند پیشروی خود را از سر بگیرد وارد کار شدند. در مارس ۱۹۱۸، آلمانیها عملیات گسترده تهاجمی و بهاری را شروع کردند و از سوی وزارت جنگ۴ به آلنبی دستور داده شد که ۶۰ هزار از بهترین نیروهای خود را به لندن بفرستد تا خط متفقین تقویت شود. وقتی تعداد نیروهای او کاهش یافت، آلنبی به شدت نگران امنیت جناح شرقی خود شد. با وجود خوشبینی لورنس، اعراب در تخریب خط آهن حجاز شکست خوردند و این باعث شد که ژنرال شخصا برای تسخیر اراضی شرقی اردن وارد میدان شود و مداخله کند.
هر دو تلاش ناکام ماند و با آغاز تابستان، باید میپذیرفت که هیچ پیشرفتی تا پاییز امکانپذیر نخواهد بود. او که وسوسه شده بود با افت دما به پیشرفتی سریع دست یابد نیروهای خود را از نو سازماندهی کرد. در این راستا، نیروهای شترسوار را در میان سپاهیان خویش منحل کرد تا تعداد یگانهای تحت امر خود را از سه به چهار افزایش دهد. لورنس، که بیشتر مه ۱۹۱۸ را در مرکز فرمانده آلنبی سپری کرده بود، در مورد این حرکت شنید و یک روز غروب هنگام شام خواستار دو هزار شتر شد. آلنبی پرسید: «آنها را برای چه میخواهی؟»
لورنس شجاعانه جواب داد: «برای اینکه هزار نفر از آنها را هر زمان بخواهیم در درعا بگذارم» و لورنس افزود که «گاو خشمگین» به سرعت پذیرفت. درعا، بهعنوان شهری کوچک و غبارآلود در ۸۰ مایلی جنوب دمشق، مرکز شبکه خط آهن سوریه بود که فلسطین، جنوب سوریه و حجاز را به دمشق وصل میکرد. با حمله به این شهر لورنس امیدوار بود که سیستم خط آهن ترکهای عثمانی را – به محض اینکه آلنبی جبهه جنگی جدیدی بگشاید- فلج کند. اما یک دلیل دوم و کمتر روشنی برای این طرح وجود داشت. درعا درست در داخل منطقهای است که سایکس به پیکو وعده داده بود، یک حمله عربی به آنجا که آلنبی را قادر میساخت تا به سوی شمال فشار وارد آورد ادعای اعراب مبنیبر آزادی سرزمینشان را تقویت میکرد و در پیروزی نهایی آلنبی حیاتی بود. این ایده بازتاب آگاهی دقیق لورنس از «مزاج زمانهاش» بود. با وجود سپری کردن ماهها در دل بیابان اما او بهخوبی از طغیان علیه امپریالیسمی آگاه بود که لوید جورج را وادار کرد که مدافع خودمختاری و تعیین سرنوشت۵ باشد. پس از اینکه بلشویکها قدرت را در روسیه در دست گرفتند و تمام معاهدات پنهانی - از جمله توافق سایکس و پیکو- را فاش کردند که دولت تزاری هم محرم آنها بود و در آن سهم داشت، لوید جورج از سوی حزب کارگر مجبور شد که اشاره کند سیاست دولت انگلیس احتمالا تغییر خواهد کرد.
پاورقیها
1 - Newsreel footage
2- buffet lunch: شام یا ناهار یا صبحانهای که در آن هر کس خوراک خود را از پیشخوان انتخاب میکند و سر میز خود میبرد.
۳ - foie gras: ظاهرا باید جگر چرب غاز باشد.
۴ - War Office
۵ - self-determination
ارسال نظر