کیفیت اشتغال زنان در ایران
تنوع شغلی
یکی از مهمترین ابعاد اشتغال زنان، اشتغال در تخصصهای مختلف است. مقایسه وضعیت اشتغال زنان در حوزههای علمی مختلف در کشورهای توسعهیافته و کشورهای درحال توسعه نشان میدهد که در گروه اول بهخاطر توجه ویژه به نقش زنان در اقتصاد، زمینه آنها را برای ورود به همه رشتههای علمی فراهم کردهاند. این درحالی است که بهخاطر مسائل اعتقادی، اجتماعی و سیاسی استفاده از فرصت نیروی کار زنان در برخی زمینهها در کشورهای درحال توسعه مورد کم لطفی قرار گرفته است. این درحالی است که اقتصاددانان یکی از مهمترین عوامل تولید که میتواند رشد اقتصادی بالا به ارمغان آورد را نیروی کار دانستهاند به این معنی که زنان تحصیلکرده میتوانند با افزایش بهرهوری نقش قابلتوجهی در روند تولید داشته باشند. نتیجه تحقیق یاد شده نشان میدهد، نه تنها از سرمایه انسانی زنان در ایران در رشتههای مختلف به میزان کافی استفاده نشده، بلکه بخش عمدهای از زنان تنها در حوزههای خاصی از علم مشغول به تحصیل هستند. بخشی از این انحصار مربوط به محدودیتهایی است که سیستم آموزش عالی در پذیرش جنسیتها قرار میدهد و برخی نیز به عدم تمایل زنان ایرانی به رشتههای خاصی نسبت داده میشود.
بیشتر فارغالتحصیلان زن در رشتههای علوماجتماعی، بازرگانی و حقوق و سپس رشته علومانسانی و هنر فارغالتحصیل شدهاند. در طرف مقابل کمترین تعداد مربوط به رشته کشاورزی و دامپزشکی بوده است. در مقیاس گروههای عمده فعالیت، بیش از ۳۳ درصد زنان در بخش آموزش حضور دارند. زنان فارغالتحصیل شده در رشته امور تربیتی دارای بالاترین میزان درصد اشتغال بودهاند. که این تمرکز قابلتوجه عموما بهخاطر ماهیت این رشته است. چراکه این رشته شامل رشتههایی نظیر دبیری و مدیریت آموزشی میشود و به همین دلیل بیشترین میزان اشتغال زنان را بین رشتهها داشته است. بنابراین، از حیث تنوع شغلی لازم است در مرحله اول سیاستگذاران زمینه ورود زنان به همه رشتههای تحصیلی را افزایش دهند و این توجه به حوزه اشتغال نیز معطوف شود. از طرف دیگر، لازم است خود زنان به تنوع رشتههای تحصیلی توجه بیشتری کنند.
زنان در هرم شغلی
علاوه بر تنوع شغلی، مساله کیفیت شغل نیز عاملی است که باید مورد اهمیت قرار گیرد. به این معنی که در یک رشته شغلی خاص، زنان چه سطوح شغلی را تحت کنترل داشتهاند. به عبارت دیگر، نسبت اشتغال زنان در پستهای کلیدی و مدیریتی نیز از دیگر مواردی است که در هر دو سطح فردی و ملی لازم است موردتوجه قرار گیرد. بهطوری که هر چه نسبت اشتغال زنان در پستهای مدیریتی بیشتر باشد، کیفیت اشتغال آنان بیشتر بوده و به نقش آنان در اقتصاد اهمیت بیشتری داده شده است. با این اوصاف، بررسیها نشان میدهد که مردان فارغالتحصیل بیش از دو برابر زنان فارغالتحصیل صاحب پستهای مدیریتی میباشند که این امر نشانه نقش کمرنگ زنان در مدیریت کشور است. از طرف دیگر، در هرم شغلی هر سازمان، زنان بیشترین وزن را در پایین هرم داشتهاند. یکی از مهمترین دغدغه زنان در ورود به بازار کار، نقشی است که آنان در خانواده ایفا میکنند. به این دلیل که در کنار کار، به مساله تربیت فرزند و خانهداری نیز نگاه ویژه دارند.
بنابراین کشورهای توسعهیافته همواره در کنار اشتغال زنان، به امکانات رفاهی مختلف نیز توجه داشتهاند. اگر چه ایران در این خصوص نیز فاصله زیادی از وضعیت بهینه دارد، اما نتایج پژوهش یاد شده نشان میدهد که زنان متاهل وضعیت اشتغال بهتری داشتهاند. این بهبود وضعیت در مراحل بعدی نیز قابل مشاهده است به این معنی که هر چه تعداد فرزندان بیشتر بوده باشد، احتمال اشتغال زنان نیز افزایش خواهد یافت. این موضوع را در نگاه اول میتوان با افزایش هزینههای خانواده و تلاش بیشتر زنان درخصوص ورود به بازار کار نسبت داد. در مرحله بعد، افزایش امکانات رفاهی مانند مهد کودکها و امکان نگهداری از فرزندان در این روند بیتاثیر نبوده است. بنابراین در عین اینکه در کشورهای توسعهیافته کمیت و کیفیت اشتغال زنان امری حیاتی پنداشته میشود، اما در ایران بهبود وضعیت اشتغال زنان با وضعیت بهینه آن فاصله قابلتوجهی دارد. که در وهله اول لازم است سیاستگذاران سیاستهای مناسب را پی ریزی کنند و در گام دوم زنان با تمرکز روی تنوع رشتههای تحصیلی و افزایش بهرهوری زمینه ورود خود به بازار کار را فراهم کنند.
ارسال نظر