راهکارهای توسعه زیرساختهای صنعت سنگ
در حال حاضر نزدیک به یک سوم معادن سنگ در این استان تعطیل شدهاند. اما در یک نگاه دقیق به وضعیت سنگ استان میتوان گفت ریشه این شکاف نه در عدمبرخورداری صنعت استان از تجهیزات تکنولوژیک، بلکه در ساختار شکل گرفته در بازار سنگ طی سالهای گذشته است. رونق مقطعی بازا مسکن و ساختمان در دهه گذشته یک شوک تقاضایی بزرگ را به سیستم اقتصادی کشور وارد کرد. شکلگیری دوران رونق در این بازار، موجب جاری شدن حجم زیاد سرمایهگذاری به بازار مسکن شد. بهطبع افزایش تقاضا در این بازار موجب انتقال تقاضا به سایر صنایع مرتبط با ساختمان و مسکن، بهطور خاص صنعت سنگ نیز شد. اما متاسفانه رویکرد مناسبی در مواجه با تقاضای بوجود آمده در صنعت سنگ بهکار گرفته نشد. استراتژی متمرکز بر بازار داخلی موجب چولگی و انحراف توزیع محصولات تولیدی این صنعت، به سمت بازار داخلی و عدم توجه به بازارهای صادراتی پایدار شد.
صنعت سنگ کشور سازگار با تقاضای داخلی بهسرعت رشد کرده، معادن زیادی تاسیس و ظرفیت تولیدی نیز در راستای تامین بازار داخلی شروع به توسعه کرد. اما با ورود اقعتصاد کشور به رکود و سیاست دولت در کنترل تورم افسار گسیخته، بازار مسکن نیز رکودی عمیق را تجربه کرد. عوارض جانبی رویکرد نامناسب در تولید محصولات و تمرکز صرف بر بازار داخلی در اثنای این رکود، گریبانگیر صنعت سنگ کشور شد. عدم برنامهریزی برای حضور در بازارهای جهانی و کسب سهم از بازارهای بینالمللی هم موجب گرایش رفتار تولیدکنندگان به بازارهای داخلی و عدم تلاش در جهت توسعه این صنعت سازگار با روند جهانی آن شد، هم ساختار صنعت سنگ را بهشدت آسیبپذیر کرد. حضور در بازارهای جهانی ضمن تحریک بخش عرضه برای تولید محصولات با کیفیت ایجاد توسعه پایدار در این صنعت را نیز بهدنبال خواهد داشت. امری که در سالهای گذشته مورد غفلت واقع شده است. تقویت حوزه صادرات نیازمند اراده قوی هم در بخش خصوصی و هم در بخش دولتی است.
وضعیت سنگ کشور در حال حاضر بهلحاظ پتانسیل معادن و سطح تکنولوژی در حد قابل قبولی است اما زیر ساختهای موجود در این بازار بهدرستی طراحی نشدهاند. متاسفانه برخی اوقات در تفسیر وضعیت فعلی صنعت سنگ از تعابیر نادرستی استفاده میشود. که تصویر نادرستی از شرایط حاکم بر این بازار در ذهن مخاطب ایجاد میکند. برای مثال گاها دیده میشود که برخی کارشناسان از عبارت "خام فروشی" در رابطه با صادرات سنگ در قالب کوپ استفاده میکنند. بهکار بردن این عبارت این فرضیه را القاء میکند که صنعت سنگ کشور از ظرفیت تکنولوژیک لازم برای تولید محصولات با ارزش افزوده بالا ناتوان است و ناگزیرا سنگ را در این فرم، با حداقل فرآوری ممکن روانه بازارهای مقصد میکند. لازم بهذکر است اشاره کنیم کوپ سنگی با ارزش افزوده پایینتر است نه سنگی به فرم خام؛ حتی برخی کارشناسان حوزه سنگ، کوپ را محصولی نیمه فرآوری شده میخوانند.
اما لازمه بهرهبرداری مناسب از این پتانسیل، ایجاد زیرساختهای مناسب در صنعت سنگ کشور و از بین بردن اصطکاک در زمینههای مختلف این عرصه برای فعالان حوزه سنگ است. بخش قابل توجهی از پتانسیل این قشر در رفع موانع موجود از سازمان منابع طبیعی، محیط زیست گرفته تا چانهزنی بر سر نرخهای ترجیحی گمرکی و مشکلات مربوط به نقل و انتقالات بانکی از بین میرود و موجب کاهش بهرهوری کلی در این صنعت میشود. هر یک از این موارد نیازمند صرف وقت و هزینه زیاد توسط افراد است. برای مثال امکان گشایش اعتبار اسنادی مدتدار میتواند حجم مبادلات تجاری و قدرت برنامهریزی را برای سرمایهگذاران این حوزه فراهم کند. علاوه بر این توسعه سیستم حمل و نقل ریلی با توجه به ماهیت مواد اولیه و محصولات سنگی از جمله موارد در خور توجه در زمینه توسعه صنعت سنگ کشور است.
اگرچه مسیر اصلی ورود به بازارهای جهانی در سالهای گذشته، از حضور در نمایشگاهها بینالمللی میگذرد. اما برنامههایی برای ایجاد بازارهای موثر برونمرزی برای صنعت سنگ استان در قالب برنامههای مدون در نظر گرفته شده است. همچنین بهمنظور بررسی و رصد وضعیت صنعت سنگ و گسترش دامنه تعاملات فعالان این حوزه در حال حاضر دو کنسرسیوم فعال در استان داریم. محوریت اصلی این کنسرسیومها گسترش دامنه صادراتی محصولات استان است. اگرچه حجم صادرات در حال حاضر میزان قابلتوجهی نیست اما امید داریم در قالب برنامههای آتی ظرفیت صادراتی استان را تا حد ممکن افزایش دهیم.
ارسال نظر