انواع تحلیلهای بورسی
اساس کارکرد این تحلیل مشاهده و آنالیز رفتار قیمتهای سهام در گذشته و استفاده از الگوهای ایجاد شده برای پیشبینی حرکت نرخها در آینده است. تحلیلگران تکنیکال معتقدند که با دقت در پیشینه رفتار قیمت میتوانند تحرکات قیمت را در آینده پیشبینی کنند. بر همین اساس چکیده این تحلیل در این جمله به چشم میخورد:
«گذشته، خود را در آینده تکرار میکند» و یا «آینده، چیزی جز تکرار گذشته نیست»
حتی اگر هنوز چند هفته از فعالیت شما در بازارهای بورس نگذشته باشد، تردیدی نیست که با این گزارهها آشنا هستید. محتوای این جملات بیش از اینکه شبیه یک قانون شناخته شده اقتصادی باشد ما را به یاد یکی از گزارههای محبوب تاریخشناسان میاندازد. در گفتوگوهایی که در مورد هدف علم تاریخ انجام شده است، عدهای غایت تاریخ را پندگرفتن از آن در جهت تکرار صحیح و نیز عدم تکرار اشتباهات گذشتگان دانستهاند. درست گفته باشند یا نه، به هر روی این نقطه برخورد و همپوشانی تاریخ با جلوهای از آنالیز بازارهای مالی است که هر روز هم بر تعداد کاربران و طرفداران آن افزوده میشود. تحلیل تکنیکال دایره بستهای است که همه اطلاعات مهم قیمت را در درون خود بررسی میکند و به گذشته نگاه تمامقامت دارد. تکنیکالیستها بدون بررسی اخبار و دادههای بیرونی ـ از قبیل ترازنامههای تجاری شرکتها یا تقویمهای اقتصادی ـ میتوانند به معامله بپردازند. آنها به تنها چیزی که برای خرید و فروش احتیاج دارند، یک نمودار قیمت و اتصال به اینترنتی پرسرعت است.
با توجه به این موضوع، شاید بشود اینطور تصور کرد که کلید حل معمای کسب سود در بازار بورس در دست تحلیل تکنیکال قرار دارد. جایی که یک نگاه تاریخی به گذشته جایگزین نگاه پیشگویانه به آینده است. از اتصال نقاطی که قیمتها در گذشته ثبت کردهاند نمودارهایی خلق میشوند که میتوان آن را در قالب یک جدول نشان داد. با دقت در این جداول میبینیم که در دراز مدت تعدادی الگو با بسامدهای متفاوت پدید میآید که تکنیکالیستها میگویند میتوان از آن در جهت معامله در بازار سود برد. استدلال آنها بر این پایه استوار است که بعد از شکلگیری هر الگو، قیمتها تحرکات معینی از خود بروز میدهند که میتواند دستاویزی برای تخمین حرکتهای آتی قرار گیرد. بهعنوان مثال هنگامی که بازار جهشهای صعودی یا نزولی مهم خود را پشت سر گذاشته است، قیمتها در یک چارچوب و کانال مشخص نوسان میکنند که به آن بازار خنثی گفته میشود. حرکت بازار در این چارچوب بعد از مدتی باعث تولید تعدادی کف و سقف قیمتی روی نمودار میشود که نرخها پس از رسیدن به این سقف و کفها -که به مناطق حمایت و مقاومت نیز معروف هستند- واکنش نشان میدهند. با دستهبندی این واکنشها تعدادی الگو شکل میگیرد که در سیستمهای معاملاتی کاربران تحلیل تکنیکال به کار گرفته میشود. بیگمان این جمله معروف تکنیکالیستها را شنیدهاید که توصیه میکنند:
«در کفها (مناطق حمایتی) بخرید و در سقفها (مناطق مقاومتی) بفروشید»
این قبیل دستورات کلیدی در بورس بر اصل اساسی تحلیل «تکرار گذشته در آینده» تکیه دارد. این واقعیت که قیمتها غالبا پس از برخورد به پایینترین و بالاترین حد در یک چارچوب یک روند بازگشتی را طی خواهند کرد، مسالهای است که در گذشته قیمت و احتمال تکرار آن در آینده ریشه دارد. بر همین اساس هر روز نرمافزارهای مختلفی برای استفاده صحیحتر از این دادههای خام طراحی میشود تا به نوعی زبان نامفهوم بازار را برای معاملهگران ترجمه و تفسیر کنند. نرمافزارهایی که تحرکات به ظاهر بیمنطق و بینظم بازار را در قالب الگوریتمهای از پیش نوشتهشده توضیح میدهد تا یک معاملهگر در فهم آن با کمترین درصد خطا مواجه شود.
اما این روش نگاه به بازار تا چه اندازه کاربردی است؟ باید دانست که نگرش یکسویه از دریچه تحلیل تکنیکال، مثل هر روش دیگری، میتواند زیانهای جبرانناپذیری را به معاملهگران وارد آورد. از زمان شکلگیری و انسجام این تحلیل تا به حال، مخالفان آن را آماج شدیدترین حملهها قرار دادهاند. کسانی که بازار بورس را از نگاه غیرنموداری میبینند، تکنیکالیستها را عدهای شعبدهباز میدانند که میخواهند بدون داشتن کمترین علم و اطلاعی از دانش اقتصاد روند تحولات بورس را پیشگویی کنند و سرمایه خود را افزایش دهند. در مقابل، موافقان این تحلیل هم، آنالیز تکنیکال را موفقترین و کاربردیترین روش تجاری در بازارهای بورس میدانند.
ارسال نظر