با این حال متاسفانه در فضای تولید و صنعت کشور، چند سالی است یک تصور عامیانه ریشه دوانده که فرآیند انتقال تکنولوژی به داخل کشور را در حد خرید و نصب خطوط تولید از خارجی‌ها ترسیم می‌کند. این در شرایطی است که شاید اتخاذ چنین روشی برای جذب تکنولوژی، ناقص‌ترین و ضعیف‌ترین راه ممکن باشد که اتفاقا مخاطراتی را نیز به دنبال دارد. ضمن اینکه نوع خرید خطوط تولید نیز حائز اهمیت است. وقتی کارشناسان ایرانی، حتی اجازه تعمیر و نگهداری خطوط تولید خریداری شده را ندارند، چگونه چنین فرآیندی می‌تواند به ورود فناوری منجر شود؟

به‌طور کلی واقعیت این است که انتقال تکنولوژی، چیزی ورای خرید خطوط تولید است. انتقال تکنولوژی باید به مرور زمینه‌های لازم برای خلق تکنولوژی‌های جدید در کشور را فراهم سازد و از طریق هضم و جذب آن قابل تولید مجدد و الگوگیری در صنایع دیگر باشد. در واقع باید بتوان در یک مسیر نوآورانه، مراتب رشد واحد‌های تحقیق، توسعه و طراحی را فراهم ساخت؛ ضمن اینکه نباید فراموش کنیم که هر تکنولوژی نو، بر هم زننده نظم و رویه‌های پیشین است و اگر مقدمات و زیرساخت‌های لازم برای پیاده‌سازی آن فراهم نشده باشد، ممکن است نه تنها فرآیند انتقال، مفید واقع نشود، بلکه علاوه بر هدر رفتن سرمایه و زمان، به ایجاد دور باطل در بالندگی دانش ملی هم بینجامد. علاوه بر این، احتمال سوءاستفاده فرصت‌طلبان از نقاب انتقال تکنولوژی برای دریافت تسهیلات بیشتر و پنهان‌سازی محل‌های فساد نیزموضوع حائز اهمیتی است و در کشورهایی با الگوی اقتصاد نفتی، سابقه مکرر دارد.

 بر این اساس لازم است برای ادعای انتقال تکنولوژی به کشور، شاخص‌های شفافی مدون شود، خصوصا اینکه تامل بر برخی فناوری‌های جذب شده در طول دهه‌های گذشته از زاویه دید امروزی، چشم‌اندازهای تیره‌ای از این موضوع را به نمایش می‌گذارد، چرا که امروز به راحتی می‌توان ادعاهای آن روز مبنی بر انتقال تکنولوژی را راستی‌آزمایی کرد که تا چه میزان از طریق آن تکنولوژی‌های وارداتی، زمینه‌های لازم برای نوآوری‌های تکنولوژی محور در کشور فراهم شده است. متاسفانه شاهد آن هستیم که خرید برخی فناوری‌ها، بدون مطالعه صورت گرفته و حتی فناوری‌های از رده خارج، فناوری‌های غیرکارآ، فناوری‌های آسیب‌رسان به محیط زیست، فناوری‌های بیش از ظرفیت مورد نیاز، به کشور وارد شده و رنج‌آور اینکه اغلب هم از طریق قراردادهایی با بار مالی گزاف و بهره‌مندی از تسهیلات ویژه، به کشور تحمیل شده‌اند.

نکته هشدارآمیز آنکه، استراتژی کشورهای صاحب تکنولوژی در مقابل رویکردهای مبتنی بر محدودیت واردات در کشورهایی شبیه ما، فروش خطوط تولید، بدون لحاظ مبانی اولیه انتقال تکنولوژی است. البته این هشدارها به هیچ وجه نباید بهانه‌ای برای غفلت از جست‌وجوی راه‌های دستیابی به تکنولوژی‌های جدید شود، بلکه هدف، دقت نظر در انتقال صحیح تکنولوژی و مقابله با ادعاهای مردان فرصت‌طلبی است که منافع ملی را قربانی سودهای بادآورده تحت نقاب واردات تکنولوژی می‌کنند.