تعداد روزافزونی از آمریکاییها با احساس عمیق تنهایی مواجهند و شیوه کار آنها که ارتباطات دیجیتال بیشتر و روابط شخصی کمتری دارد، این احساس تنهایی و انزوا را عمیقتر میکند. نیک اسکاردا، ۲۹ ساله دو شغل حملونقل و اداری را بر دوش میکشد تا از عهده هزینههای زندگی برآید. او پس از چند سال کار در حوزه حملونقل، یک دوست در آنجا پیدا کرده است. او در شغل اداری خود هم با همکارانش سلام و احوالپرسی میکند ولی هیچ یک را به خوبی نمیشناسد. میگوید: «یک نوع حس پوچی یا فقدان تعلق دارم.»
شفافیت در محیط کار تقریبا همه جنبههای چرخه زندگی کارکنان، از جذب و استخدام تا حفظ و توسعه آنها را تحتتاثیر قرار میدهد. اما شفافیت در محیط کار چیست؟
سال ۱۹۸۳، سفر «هووارد شولتز» به ایتالیا نحوه مصرف قهوه را دگرگون کرد. او وقتی به کافههای میلان رفت فهمید که اروپاییها بهتر از آمریکاییها میدانند که این نوشیدنی چطور باید ارائه شود: یک اسپرسوی داغ که در یک کافه روستایی سرو میشد و باعث میشد مشتریها صرفا برای دیدن یک چهره دوستانه جلوی کافه صف بکشند. قهوه در آنجا فراتر از یک نوشیدنی بود. یک تجربه بود. بعد از خانه و محل کار، کافه سومین جایی بود که مردم میتوانستند دور هم جمع شوند، استراحت کنند و گپ بزنند.