کارفرماها در رزومهها بهدنبال چه مهارتهایی هستند؟
مشاور عزیز،
من سالها، درست از زمان فارغالتحصیلی از دانشگاه در حوزه معماری کار میکردم اما علاقهای به آن نداشتم. حدود یک سال پیش، پس از بررسیهای بسیار تصمیم گرفتم مسیر حرفهایام را کلا تغییر دهم. سه ماه پیش، بالاخره تصمیمم را عملی کردم و از شغلم استعفا دادم و حالا به دنبال کار در حوزه فروش هستم. طبیعتا باید رزومهام را بهروزرسانی کنم و مهارتهای دیگری را در آن بگنجانم. اما نمیدانم چه بنویسم. سابقه کار در فروش را ندارم اما مهارتهایی دارم که فکر میکنم در این حوزه به کار میآیند. مثلا آدم صبوری هستم و میتوانم حتی عصبانیترین آدمها و شدیدترین تنشها را مدیریت کنم. آیا باید اینها را در رزومه بنویسم؟ آیا اصلا این مهارتها که یک جورهایی در ذات من هستند، برای کارفرماها اهمیت دارند؟
پاسخ: دوست عزیز، بخش مهارتها در رزومه به کارفرماها نشان میدهد که تو تواناییهای لازم برای موفقیت در شغل مربوطه را داری یا خیر. معمولا کارفرماها به این بخش توجه ویژهای دارند.
پس از بررسی مهارتها مشخص میشود که آیا به مرحله بعدی استخدام راه پیدا میکنی یا نه. همانطور که (احتمالا) میدانی، مهارتها به دو گروه مهارتهای سخت و نرم تقسیم میشوند. مهارتهای سخت، همان تواناییها و مهارتهای فنی هستند که کمک میکنند وظایف شغل مربوطه را انجام دهی. آنها معمولا از طریق دورههای آموزشی، دانشگاهی و تجربه به دست میآیند. مثل مدیریت پروژه، کدنویسی یا ویراستاری. مهارتهای نرم، مهارتهای ارتباطی- انسانیاند. آنها فنی نیستند و مربوط به «نحوه» کار کردنت هستند. یادگیریشان سخت است چون معمولا جزو ویژگیهای شخصیتی هستند. درست مثل مهارتهایی که خودت داری. از جمله این مهارتها میتوان به خلاقیت، کار گروهی، مدیریت زمان، انعطافپذیری، توانایی حل اختلاف و مشکلات اشاره کرد.
بیا با هم ۱۰ گروه از مهارتهایی را که میتوانی در رزومه بگنجانی مرور کنیم و نگاهی بیندازیم به مجموعه مهارتهای خاصی که در نقشهای مختلف لازمند.
۱- گوش دادن فعال. این یعنی توانایی تمرکز کامل روی فردی که با تو در حال گفتوگوست. این مهارت کمک میکند پیام او را درک کنی، اطلاعاتی که میدهد را دریافت کنی و پس از فکر کردن، سنجیده پاسخ دهی. «شنوندههای فعال» برای آنکه توجه خود به مخاطب را نشان دهند از تکنیکهای کلامی و غیرکلامی استفاده میکنند. با کسب و استفاده از مهارتهای گوش دادن به همکارهایت نشان میدهی که در امور، مشارکت داری و به پروژه یا وظیفه مربوطه، علاقهمندی.
۲-مهارتهای ارتباطی. اینها مهارتهایی هستند که موقع ارائه و دریافت اطلاعات مختلف، استفاده میکنی، مثلا موقع تبادل ایده، بیان احساسات یا توضیح شرایط. از جمله مهارتهای ارتباطی عبارتند از گوش دادن، صحبت کردن، مشاهده و همدلی. داشتن مهارتهای ارتباطی قوی در هر صنعت و حوزه و ردهای مهم است.
۳- مهارتهای کامپیوتری. این یعنی توانایی یادگیری و اجرای تکنولوژیهای مختلف. مهارتهای سختافزاری به تو کمک میکنند از کامپیوتر استفاده کنی. این حتی میتواند به سادگی خاموش و روشن کردن دستگاه باشد. مهارتهای نرمافزاری اما به تو کمک میکنند از برنامهها و اپلیکیشنها به شکلی موثر استفاده کنی. کارفرماها بعضی از مهارتهای نرمافزاری را پیشنیاز استخدام میدانند، مثل ورد و اکسل.
۴- مهارتهای خدمات مشتری. یعنی ویژگیها و روشهایی که کمک میکنند به نیازهای مشتری رسیدگی کنی تا تجربه مثبتی برایش ایجاد شود. به طور کلی، این مهارتها به شدت وابسته به حل مشکل و ارتباطگیری هستند. خدمات مشتری معمولا یک مهارت نرم تلقی میشود.
۵- مهارتهای میانفردی. این مهارتها، ویژگیهای شخصیتی هستند که هنگام تعامل با دیگران به آنها تکیه میکنی و میتوانند در طیف وسیعی از شرایط و سناریوها به کمک تو بیایند. توسعه این مهارتها از لازمههای همکاری موثر با دیگران، حل مشکلات و رهبری پروژهها و تیمهاست.
۶- مهارتهای رهبری سازمان. این مهارتها به سرپرستان این امکان را میدهند که گروهها را برای نیل به یک هدف مشترک، سازماندهی کنند. تو، چه در جایگاه مدیریتی باشی، چه در حال رهبری یک پروژه، مهارتهای رهبری کمک میکنند در دیگران انگیزه ایجاد کنی تا کارها را به اتمام برسانند و طبق برنامهریزیها و مهلتها، به اهداف تعیینشده برسند.
۷- مهارتهای مدیریتی. این مهارتها، ویژگیهایی هستند که کمک میکنند هم کارها و هم افراد را مدیریت کنی. یک مدیر خوب، منظم، اهل برنامهریزی و دلسوز است و برای حمایت از تیمها یا پروژهها، ارتباطات شفاف را فراموش نمیکند. مدیران باید هم مهارتهای نرم را بلد باشند و هم یکسری مهارتهای مربوط به حوزه کاری خودشان را.
۸- مهارتهای حل مساله. این مهارتها به تو کمک میکنند ریشه مشکل را پیدا و فورا یک راهحل موثر برای همه طرفین پیدا کنی. این مهارتها در همه جایگاههای شغلی و صنایع، ارزشمند تلقی میشوند. حل موثر مساله، ممکن است نیازمند مهارتهای فنی خاصی در حوزه کاریات نیز باشد.
۹- مهارتهای مدیریت زمان. این مهارتها کمک میکنند وظایف و پروژهها را قبل از اتمام مهلت انجام دهی و همزمان، میان کار و زندگیات بالانس برقرار کنی. نظم داشتن و حفظ آن، کمک میکند وظایفت را بر اساس اهمیت، اولویتبندی و روز کاریات را تقسیمبندی کنی. برای شروع مدیریت زمان، گام اول این است که اهداف فردی، تیمی و شرکت را عمیقا درک کنی.
۱۰-مهارتهای قابل انتقال. اینها مهارتهایی هستند که به درد هر کارفرمایی میخورند و اگر شغل یا حتی مسیر حرفهایات را تغییر دهی، باز هم به کارت میآیند. این مهارتها معمولا نرم هستند، مثل انعطافپذیری، سازماندهی و کار تیمی، و همچنین هر ویژگیای که کارفرماها در کارجوهای ممتاز جستوجو میکنند. مهارتهای قابل انتقال کمک میکنند هنگام درخواست برای یک شغل جدید، بهخصوص در یک حوزه کاری متفاوت، از تجربیات قبلیات به نفع خود استفاده کنی.
در پایان باید به این نکته اشاره کنم که کارفرماها معمولا دنبال کارجویی هستند که ترکیب مناسبی از هر دو گروه مهارتها را داشته باشد؛ یعنی هم مهارتهای نرم و هم سخت. در بسیاری از موارد، مهارتهای نرم به تو کمک میکنند مهارتهای سخت خودت را ارتقا دهی.