ولی قبل از تمام این موارد مهم‌‌‌ترین قسمت به جایی برمی‌‌‌گردد که پیمانکاران را هدایت و راهبری می‌‌‌کند.مطمئنا با نگاه متداول اغلب مدیران دولتی که هنوز شعارهای چند دهه گذشته در ذهن آنها باقی مانده و ارائه آمارهای بلند، بالا و عامه‌پسند، قالب ذهنی آنها را تشکیل داده نمی‌‌‌توان از این‌گذار سنتی‌‌‌سازی به صنعتی‌‌‌سازی در حوزه ساخت‌و‌ساز عبور کرد و شاهد یک تحول و توسعه پایدار در این بخش بود. شاید بتوان گفت دنیا سال‌‌‌هاست از مرحله‌‌‌ای که ما اینک تلاش می‌‌‌کنیم از آن عبور کنیم عبور کرده و اینک افق‌‌‌های بلندتری را با ساختمان‌‌‌های سبز، معماری پایدار و... برای خود ترسیم می‌‌‌کند.

پرسش جالب و قابل تامل برخی از مدیران دولتی از بخش خصوصی آن است که: «حالا با این روش، ساخت شما چقدر ارزان‌‌‌تر تمام می‌‌‌شود؟» این پرسش یعنی همان نگاهی که باعث می‌‌‌شود عده‌‌‌ای تا نوک بینی خود را بیشتر نبینند و بنابر این در این میان هزینه‌‌‌های انرژی، تخریب، مشکلات زیست محیطی، هدررفت نیروی انسانی و منابع مالی و مصالح که می‌‌‌تواند در جای دیگری نقش تحولی داشته باشد نادیده گرفته می‌‌‌شود. هر روز دو طبقه را تخریب می‌‌‌کنیم تا چهار طبقه بسازیم، چهار طبقه را تخریب می‌‌‌کنیم تا به جای آن ساختمانی را در شش طبقه احداث کنیم و... . و خلاصه آنکه هر روز حجم گسترده‌‌‌ای از پول، انرژی و دیگر منابع به هدر می‌‌‌رود به خیال آنکه شغلی ایجاد کرده‌‌‌ایم یا چرخ کارخانه‌‌‌‌‌‌ای به گردش درآمده و در جامعه رونق اقتصادی ایجاد شده است، حال آنکه نمی‌‌‌دانیم همچون خوره‌‌‌ای به جان پیکره خود افتاده‌‌‌ایم.