unnamed copy

او در اقدامی خارق‌‌‌العاده، در اوج شکوفایی حرفه‌‌‌ای‌‌‌اش از سمتش در جایگاه دبیر مجله HBR استعفا داد  تا چند سالی روی خانواده‌‌‌اش تمرکز کند و بعد از آنکه دوباره زندگی‌‌‌اش را میزان کرد و در مسیر درستی قرار داد، آرام‌‌‌آرام فعالیت‌‌‌های حرفه‌‌‌ای‌‌‌اش را تمام و کمال از سر گرفت. چند ماه درباره پژوهش‌‌‌هایم با هم صحبت کردیم تا به این نتیجه رسیدیم که نه‌‌‌تنها می‌‌‌خواستیم این کتاب را بنویسیم، بلکه باید به دیگران کمک کنیم بفهمند چه اتفاقی دارد برایشان می‌‌‌افتد. همکاری‌‌‌مان در طول پاندمی این هدف را برای هردومان حتی روشن‌‌‌تر هم کرد. سلامت جسمی و روحی شما حساس‌‌‌تر و آسیب‌‌‌پذیرتر از آن است که اجازه بدهید خرده‌استرس‌‌‌ها زندگی‌‌‌تان را نابود کنند.

در حین نوشتن این کتاب، هردو آگاهانه تلاش کردیم بعضی از تکنیک‌‌‌هایی را که در پژوهش‌‌‌هایمان آموخته بودیم به کار ببریم تا خرده‌استرس‌‌‌های خودمان را کاهش دهیم. یک‌‌‌دفعه به خودمان می‌‌‌آمدیم و می‌‌‌دیدیم داریم در دام عادات قدیمی می‌‌‌افتیم؛ گاهی جلساتمان را متوقف می‌‌‌کردیم تا به خودمان یادآوری کنیم ناخواسته عامل امواج خرده استرس‌‌‌های دیگری نباشیم؛ یا حتی اگر از نظر زمانی در مضیقه بودیم، تعمدا سعی می‌‌‌کردیم برای هر تماس شخصی چند دقیقه‌‌‌ای وقت بگذاریم. به‌‌‌علاوه اینکه در تمام‌‌‌ مسیر، هر دو سخت تلاش کردیم با روش‌هایی که برای مبارزه با عارضه‌‌‌ منفی خرده‌استرس‌‌‌ها و حتی پیشگیری از آن، طراحی کردیم، خارج از فضای کار با خانواده و دوستانمان در ارتباط بمانیم. به ‌‌‌این ‌‌‌ترتیب دو سال بعد از آنکه این پروژه را شروع کردیم، کنترل بهتری روی خرده‌استرس‌‌‌هایمان داشتیم.

 این کتاب چه کمکی می‌کند

در این کتاب دستاوردهایی را که از صدها مصاحبه و پژوهش‌‌‌های دور و دراز راب در حوزه همکاری به دست آوردیم، با شما به اشتراک می‌‌‌گذاریم. در طول تحقیقاتمان دریافته‌‌‌ایم که شما می‌توانید به‌‌‌گونه‌‌‌ای زندگی‌‌‌تان را ساماندهی کنید که نه‌‌‌تنها به نابودی خرده‌استرس منجر شود، بلکه رفاه کلی‌‌‌تان را هم بهبود ببخشد. این رویکرد شامل - در حقیقت مستلزم- ساخت و تقویت روابط اصیل با دیگران است. این روابط ابعاد تازه‌‌‌ای به زندگی شما اضافه می‌کنند و باعث می‌‌‌شوند اثرات خرده استرس‌‌‌ها را کاهش دهید؛ درواقع یک چرخه مطلوب (virtuous cycle) است.

اول خرده‌استرس را تعریف می‌‌‌کنیم و به این می‌‌‌پردازیم که خرده استرس چیست و چگونه بدون سروصدا زندگی‌‌‌مان را نابود می‌کند.

بعد خرده‌استرس‌‌‌هایی را تعریف می‌‌‌کنیم که ظرفیتمان را تحلیل می‌‌‌برند. خرده‌استرس‌‌‌های ظرفیت‌سوز کاری می‌کنند بسیاری از ما احساس کنیم چه در کار و چه در زندگی شخصی‌‌‌مان ناتوانیم و کم می‌‌‌آوریم و به‌‌‌سختی می‌توانیم از پس مسوولیت‌‌‌های روزانه‌‌‌مان بربیاییم. این قسمت پیشنهاد‌‌‌هایی عملی برای بازسازی بعضی از تعاملاتتان پیشنهاد می‌دهد تا بتوانید تاثیر این مدل از خرده استرس‌‌‌ها را به حداقل برسانید. در فصل سوم روی خرده‌استرس‌‌‌هایی تمرکز می‌‌‌کنیم که ذخایر احساسی، آرامش درونی و تاب‌‌‌آوری‌‌‌مان را خالی می‌کنند. در این فصل می‌‌‌بینیم خرده‌استرس‌‌‌هایی که ما را از نظر احساسی تخلیه می‌کنند از کجا می‌‌‌آیند و راه‌‌‌حل‌‌‌هایی پیشنهاد می‌‌‌دهیم برای اینکه اجازه ندهیم کیفیت زندگی روزمره‌‌‌مان را خراب کنند.

در فصل چهارم به خرده استرس‌‌‌هایی می‌‌‌پردازیم که هویت شما را به چالش می‌‌‌کشند و باعث احساس ناخوشایندی می‌‌‌شوند که انگار می‌‌‌گوید شما آن کسی نیستید که واقعا می‌‌‌خواهید باشید. این خرده استرس‌‌‌ها آرام‌‌‌آرام انگیزه و هدفمندی شما را می‌‌‌خورند. این فصل به شما کمک می‌کند ببینید این خرده استرس‌‌‌ها چه تاثیری روی زندگی شما می‌‌‌گذارند و چه نکات کاربردی به شما می‌‌‌آموزند تا دوباره کنترل امور را به دست بگیرید. فصل پنجم می‌‌‌گوید چگونه برنامه‌‌‌ جامعی پرورش دهید که هم به اثرات اولیه و هم به اثرات ثانویه خرده استرس بپردازد. مجموعه‌‌‌ای از تمریناتی که به شما کمک می‌کنند برای کنترل خرده‌استرس‌‌‌های زندگی‌‌‌تان برنامه واقع‌‌‌گرایانه‌‌‌ای بریزید. بهترین تمرینی که اینجا برای شما گذاشته‌‌‌ایم، رویکرد افرادی است که ما اسمشان را گذاشته‌‌‌ایم «10‌‌‌درصدی‌‌‌ها»؛ همان یک نفر در هر 10 نفر از مصاحبه‌‌‌شونده‌‌‌های ما که موفق شده‌‌‌اند خرده استرس‌‌‌هایشان را مدیریت کنند و زندگی شخصی و حرفه‌‌‌ای پربار و ارزشمندی داشته باشند. خوشبختانه شما می‌توانید با کمی تلاش بعضی از بهترین راهکارهای این 10 ‌‌‌درصدی‌‌‌ها را در زندگی خودتان اعمال کنید. فصل ششم به این مساله می‌‌‌پردازد که مردم شرطی شده‌‌‌اند و فکر می‌کنند تاب‌‌‌آوری چیزی است که باید در اعماق وجودشان پیدا کنند. ما به شما نشان می‌‌‌دهیم چگونه ارتباطاتتان با دیگران هفت شکل قابل پیش‌بینی از تاب‌‌‌آوری را می‌‌‌سازد که کمک می‌کند دوره‌‌‌های سخت را مدیریت کنید؛ البته به‌شرطی که رابطه را ساخته باشید و بدانید چطور و چه زمان از مزایای آن‌‌‌ بهره ببرید. در فصل هفتم ثابت می‌‌‌کنیم این باور عامه که حفظ سلامت جسمی یک فعالیت انفرادی و متکی بر قدرت اراده است، درست نیست. اینجا سوال سختی مطرح می‌‌‌کنیم: اگر حفظ سلامتی به همین سادگی است که بدانیم باید چه‌‌‌کار کنیم و باانگیزه دست ‌‌‌به‌‌‌کار شویم، پس چرا بسیاری از ما فقط چند هفته بعد از شروع سال جدید، اهداف سال ‌‌‌نو را رها می‌‌‌کنیم و در انجامشان شکست می‌‌‌خوریم؟ چون سلامتی به‌‌‌شدت تحت‌تاثیر افراد داخل شبکه‌‌‌ ارتباطی ماست و اینجا نشان می‌‌‌دهیم ارتباطاتمان با دیگران چه نقش پررنگی در حفظ سلامت جسمی‌‌‌ ما بازی می‌کند؛ نقشی که بسیار فراتر از صرفا داشتن رفیق تمرینی است.

و سرانجام در فصل هشتم به قدرت هدفمند شدن می‌‌‌پردازیم - به‌‌‌خصوص قدرت هدفمندی در ارتباطات روزمره‌‌‌مان- تا به شما کمک کنیم حمله‌‌‌ بی‌‌‌امان روزانه‌‌‌ خرده استرس‌‌‌ها را مدیریت کنید. 10‌‌‌درصدی‌‌‌های پژوهش ما به خاطر اقدامات خیره‌‌‌کننده‌‌‌شان متمایز نشدند؛ ویژگی منحصربه‌‌‌فرد آنها این بود که لحظات گذرا و معمولی را تمام و کمال با دیگران زندگی می‌‌‌کردند. فصل هشتم به شما نشان می‌دهد چگونه در زندگی هدفمند شوید؛ آن‌‌‌هم نه در عرض6 ماه و یک سال، بلکه از همین فردا. ما می‌‌‌دانیم ممکن است بی‌‌‌فایده به نظر برسد که از فردی که زندگی‌‌‌اش مملو از خرده استرس است بخواهیم زمان بگذارد و درباره مشکلاتش کتابی بخواند؛ اما مطمئن باشید نتیجه‌‌‌اش واقعی است. امیدواریم در حینی که به مفهوم خرده‌استرس‌‌‌ها می‌‌‌پردازیم، بتوانید مشکلی را که مدت‌‌‌هاست احساس می‌‌‌کنید، بهتر درک و بیان کنید. بعد می‌توانیم به شما کمک کنیم تا دست ‌‌‌به ‌‌‌کار شوید و تغییری ایجاد کنید. ما در تحقیقاتمان دیده‌‌‌ایم که عقب راندن حتی دو یا سه خرده استرس می‌تواند تاثیر شگرفی در کیفیت زندگی روزمره‌‌‌ شما داشته باشد.

خرده استرس مشکل قابل ‌‌‌حلی است. یک‌‌‌بار یکی از مصاحبه‌‌‌شونده‌‌‌ها گفت: «من فقط می‌‌‌خواهم زندگی‌‌‌ام را پس بگیرم.» و این دقیقا همان کاری است که شما می‌توانید انجام بدهید. در این کتاب به شما نشان می‌‌‌دهیم که چگونه می‌توانید زندگی‌‌‌تان را پس بگیرید.