دستاوردهای محسوس در هفته کاری ۴ روزه
به عبارت دیگر، آنها تقریبا هفت ساعت از هشت ساعت زمان اضافهای که در هر هفته به دست آوردهاند را به جای تفریح کردن یا معاشرت با دوستان، به خوابشان اختصاص دادهاند.
شور میگوید: «از اینکه افراد زمان بیشتری برای خوابیدن پیدا کردهاند شگفتزده نشدم، اما از اینکه شدت این تغییرات چقدر زیاد بوده، متحیرم.» در طرح هفته کاری چهار روزه، درصد افرادی که از خواب کافی محروم شده بودند - یعنی کمتر از ۷ ساعت در شب میخوابیدند - از ۶/ ۴۲درصد به ۵/ ۱۴درصد کاهش یافته است.
در نظرسنجی شور، ۳۰۴ کارمند از ۱۶ سازمان (سه شرکت در آمریکا، یک شرکت در استرالیا و ۱۲ شرکت در ایرلند) مشارکت کردهاند. طرح آزمایشی کاهش ساعات کاری، بدون تغییر در میزان دستمزد، مدتی است در کشورهای مختلف مثل ژاپن، ایسلند، نیوزیلند، اسکاتلند و آمریکا شروع شده و بریتانیا هم از ۶ژوئن به آن پیوست. همچنین امارات از ابتدای امسال، تعطیلات آخر هفته خود را به ۵/ ۲ روز (از بعدازظهر جمعه تا یکشنبه) افزایش داد. این طرح بعد از اینکه پاندمی کرونا کارفرماها را در صنایع مختلف به بازنگری در مورد چگونگی و زمان و مکان انجام کارها وادار کرد، مطرح شد و هدفش بررسی اثرات انعطافپذیری کاری بر کیفیت زندگی کارکنان با در نظر گرفتن معیارهایی مثل استرس، فرسودگی شغلی، رضایت از زندگی و... است. نظرسنجیهایی که تاکنون انجام شده، حاکی از رضایت بیشتر شرکتها از این طرح، به دلیل افزایش بهرهوری کارکنان است.
مفهوم کوتاه شدن هفتههای کاری، از وقتی برجستهتر شد که پاندمی کرونا برنامهریزیها را معلق کرد و به خیلی از کارکنان این دید را داد که انعطافپذیری کاری تا چه حد میتواند به ارتقای کیفیت زندگی آنها کمک کند. با اینکه مدیران سختگیری مثل ایلان ماسک (تسلا) و جیمی دیمون (جیپی مورگان)، از کارکنان خود خواستند به برنامههای کاری پیش از پاندمی برگردند، خیلی از چهرههای معروف دیگر، به تصویب هفتههای کاری چهار روزه، چراغ سبز نشان دادهاند. البته همه سازمانهایی که طرح آزمایشی هفته کاری چهار روزه را شروع کردهاند، آن را به پایان نرساندند. تقریبا از هر پنج کارفرما، یک نفر قبل از مرحله برنامهریزی اولیه از این طرح کنارهگیری کرده است.
مدیرانی که طرح آزمایشی را همچنان پیش میبرند، میگویند با چالش دوگانه مدیریت کارکنان و نرمال پنج روز کاری در صنعت مواجه هستند. به علاوه، آنها باید کارهای غیرضروری را شناسایی و حذف کنند تا بازدهی کارکنان در مدت چهار روز کاری، افت نکند. برای کسانی که همچنان این طرح را ادامه میدهند، دستاورد زمان اضافه برای خوابیدن، ممکن است منطقی به نظر نرسد. چرا کارکنان باید جمعه را هم (علاوه بر شنبه و یکشنبه) تعطیل باشند و به جای لذت بردن از سرگرمیها، وقت گذراندن کنار خانواده و معاشرت با دوستان، در نهایت هر شب یک ساعت بیشتر بخوابند؟ کریستوفر بارنس، استاد مدیریت مدرسه کسب و کار مایکل فوستر از دانشگاه واشنگتن، معتقد است هفته کاری چهار روزه، محدودیتهای زمانی کلی افراد در طول هفته را کم میکند و دیگر نیازی نیست خیلی از کارها مثل چک کردن تمام ایمیلها یا مرتب کردن لباسهای شسته شده که شبها انجام میدادند را انجام دهند. بارنس میگوید: «افراد فقط کارمند یک اداره یا نیازمندان به خواب نیستند. ما خانواده داریم، همسر و والد هستیم و عضو جامعهایم. و اگر به هر کدام از این نقشها زمان کافی اختصاص ندهیم، همه چیز به هم میخورد.» مطالعات دیگر هم حاکی از وجود ارتباط بین خواب و ساعات کاری بودهاند؛ بهویژه در مشاغلی که ساعات کاری طولانی دارند. به گفته بارنس «خواب و کار با هم در رقابتند. و وقتی خواب را قربانی کار میکنید با مشکل مواجه میشوید. در واقع سلامتی خود را قربانی میکنید و نتایج کاری خوبی هم نمیگیرید. رفتارهای غیراخلاقی، تعهد کاری کمتر، مفید نبودن برای همکاران، رفتارهای تهاجمی و پرخاشگرانه در رهبری تیم، از عواقب کمخوابی هستند.»
دادههای اولیه شور، نشان میدهند کارکنانی که چهار روز در هفته کار میکنند، در میزان رفاه و بهرهوری خود، مثل رضایت از زندگی و ایجاد تعادل بین کار و زندگی، پیشرفتهای زیادی را حس میکنند و این نتایج میتواند رابطه مستقیمی با زمان اضافه آنها برای خوابیدن داشته باشد. سلت کوشیدا، استاد اختلالات خواب در دانشگاه استنفورد، میگوید افزایش ساعت خواب شبانه به کارکنان کمک میکند در روز کاری خود خلق و خوی بهتری داشته باشند، حافظه کوتاهمدت و تمرکزشان تقویت شود، مهارتهای عملکرد اجرایی آنها ارتقا یابد و رفتارهای کمریسکتری داشته باشند. «بیشتر خوابیدن، همیشه خوب است. دستاوردهای آنها از هر فرد به فرد دیگری تفاوت دارد، اما بیشترین تاثیر آن، هوشیاری کامل در طول روز است.»