ظهور قوانین و رفتارهای جدید با کارآفرینی پیشرو (بخش دوم)
تکنولوژی و خلأ زیرساختهای عمومی
سازمانهای نظامی در سراسر جهان، سالها از وسایل نقلیه هوایی بدون خلبان استفاده کردهاند؛ اما پرواز هواپیماهای تجاری بدون خلبان تا همین اواخر در ایالاتمتحده قانونی نشده بود. شرکتها در بسیاری از صنایع، خیلی زود به استفاده از این اشیای پرنده با کنترل از راه دور که میتواند عکسهای هوایی بگیرد، به مدیریت کشاورزی کمک کند، بستهها را ارسال کند و زیرساختها را بازبینی کند، علاقهمند شدند. اما این کاربردها، سوالات قانونی و زیرساختی بیشماری را پدید آورد. این صنعت، با قوانینی که تازه شروع به ظهور میکنند، هنوز نوپاست.
در آمریکا این مقررات به رشد تدریجی ادامه میدهند. ابتدا اپراتورهای پهپاد برای هر استفاده خاصی، نیاز به تایید از سوی «سازمان هوانوردی فدرال» دارند. اکنون در مرحلهای هستیم که تا وقتی متقاضیان استفاده از پهپاد برخی قوانین گسترده متمرکز بر اجتناب از ریسک را دنبال میکنند، به آنها معافیتهایی اعطا میشود؛ قوانینی مانند اینکه پهپاد باید کمتر از ۵۵ پوند وزن داشته باشد، نمیتواند شبها پرواز کند، باید از حریم هوایی مناطق حساس اجتناب کند و باید در معرض دید اپراتور باقی بماند. استثنائات خاص نیز وجود دارند و سازمان هوانوردی فدرال در مورد اجازه دادن برای پرواز در شب و دیگر فعالیتهایی که به نظر نمیرسد ریسک خاصی را اعمال کنند بهطور معقولانهای منعطف است.
مقررات جدید این امکان را برای پهپادها فراهم کرده است تا در کشاورزی و عکسبرداری هوایی و نه ارسال بستههای بزرگ که شرکتهایی مانند آمازون و گوگل آرزوی آن را داشتند، استفاده شوند. دلیل این مساله آن است که دستورالعملهای روشن برای پرواز فراتر از خط دید هنوز ایجاد نشده است.همه چیز با تداوم هماهنگی بین کارآفرینان و قانونگذاران ممکن است تغییر کند. بهعنوان مثال، در حال حاضر تاییدیههای فردی برای پرواز در کنار فرودگاههای بزرگ به راحتی اعطا میشود.یکی از عوامل بسیار پیچیده این است که سازمان هوانوردی فدرال، اختیار قانونی روی حریم هوایی آمریکا دارد؛ سیستمی که بهطور کلی برای کنترل ترافیک هوایی به خوبی کار کرده است. اما با اختراع پهپادها، باید کارآیی یک قانونگذار در برابر نیازهای محلی که گاهی محل مناقشه است، متوازن شود. ممکن است جوامع محلی در مورد پرواز پهپادها بر فراز مدارس یا زندانها نظر مساعدی نداشته باشند و اکثر چنین مرزهای قانونی هنوز مشخص نشدهاند.
دولت ایالاتمتحده در تلاش است تا در این بازی دست برتر را داشته باشد. اخیرا «وزارت ترابری ایالاتمتحده» و «سازمان هوایی فدرال» یک برنامه آزمایشی سه ساله را با هدف تسریع نظارت آنها بر زیرساختهای نهادی و اطلاع از اینکه آیا دولتهای استانی و محلی میتوانند مقررات موثری را تنظیم کنند یا خیر، آغاز کردهاند. آنچه شایان ذکر است این است که سازمان هوایی فدرال بر تجربیات سازندگان و کاربران پهپاد برای توسعه این قوانین اتکا خواهند کرد.
در مثالهایی که در پی میآید، شرکتهایی را شاهد خواهیم بود که هم مستقیم و هم غیرمستقیم برای ایجاد این زیرساخت- هم در داخل و هم خارج از ایالاتمتحده- تلاش میکنند. ابتدا نگاهی به یک شرکت آمریکایی خواهیم انداخت که بر یادگیری و لابیگری تاکید دارد، دوم به یک شرکت آمریکایی متفاوت نگاهی میکنیم که در تلاش برای امتحان روشهای ارسال بسته در یک بازار نوظهور است و بعد یک شرکت چینی که تمرکز کمتری روی تنظیم مقررات گذاشت و در عوض تمرکز خود را به توسعه زیربناهای عمومی معطوف کرد.
AES: یادگیری و لابیگری
AES، یک شرکت جهانی تولید برق است که شعبه اصلی آن در آرلینگتون، در ایالت ویرجینیا واقع شده است. در سالهای اخیر این شرکت در استفاده از پهپادها در صنعت برق به یک شرکت پیشرو تبدیل شده است: برای نظارت بر نیروگاههای بادی و خورشیدی، برای دستیابی به تونلهای خطرناک در دل کوهها، برای مراقبت از تسهیلات توزیع در نقاط دوردست و برای اطمینان از اینکه خطوط انتقال برق توسط توفانها و بلایای طبیعی آسیب ندیدهاند.
ایجاد یک سرمایهگذاری مشترک متمرکز بر یادگیری
وقتی ارزش پهپادها- هم از نظر کارآیی عملیاتی و هم امنیت بیشتر- روشن شد، AES تصمیم به مشارکت با یک تامینکننده نوپای خدمات پهپاد به نام Measure گرفت تا با توسعه و به کارگیری داراییهای فکری خود، بتواند از پهپادها در صنایع همگانی استفاده کند. این دو شرکت، در کنار یکدیگر میدانند که چگونه پهپادها میتوانند به AES در انجام بهتر وظایف گوناگون کمک کنند.AES با کاهش هزینههای عملیاتی آن، بهبود امنیت کارمندان و مانند اینها از این مشارکت منفعت بهدست میآورد. Measure نیز سود میبرد چرا که میتواند از مالکیت معنوی توسعهیافته مشترک در کارش با سایر مشتریان استفاده کند و اعتبارش بهعنوان یک ارائهدهنده خدمات مبتنی بر پهپاد با مشارکت با شرکت خوشنامی مانند AES افزایش یافته است. ضمنا دانشی که دو شرکت با یکدیگر گردآوری میکنند، برای کل سیستم مزیتهایی به همراه دارد.
استفاده از پیوندهای صنعت برای لابیگری
AES یک شریک فعال در «موسسه الکتریکی ادیسون» است؛ شرکتی که به اعضای صنعت انرژی خود آموزش داده و لابیگری میکند و به همین دلیل بهعنوان یک تسهیلکننده معاملات عمل میکند. چون این گروه بهطور خاص بر بخش برق تمرکز دارد، منبع موثری برای نفوذ AES است. در سایر سازمانهای صنعت با بازیگران صاحبنام، ممکن است صدای AES و قطعا صدای Measure شنیده نشود. برای مثال، انجمن بینالمللی سیستمهای ماشینی خودکار، نهتنها نماینده صنعت پهپاد بلکه نماینده تسلا، فورد، جنرال موتورز و اوبر نیز است. البته بدیهی است که باید به شرکتهای مربوط به صنایع دفاعی مانند لاکهید مارتین و بوئینگ نیز اشاره کنیم.
Zipline: آزمون و تجربه
زیپلاین که در سال ۲۰۱۱ در Bay Area شروع به کار کرد، یک شرکت ارسال بسته با پهپاد است که روی دریافت کالاهای پزشکی برای بازارهایی با سطح پایین خدمات در کشورهای در حال توسعه متمرکز است. این شرکت با سایر بخشهای ذینفع برای دستیابی به این هدف کار میکند.
انتخاب یک مورد آزمایشی
زیپلاین در سال ۲۰۱۶ استفاده از پهپادها را برای ارسال خون به بیمارستانهای دوردست در روآندا آغاز کرد. زیرساختهای حملونقل ضعیف و مناطق دور از دسترس که اغلب برای رسیدن به پایتخت این کشور، کیگالی، ساعات زیادی باید رانندگی کرد، به این معناست که دسترسی به خدمات پزشکی در اکثر بخشهای این کشور بسیار دشوار است. اما چون روآندا کشوری کوچک است، یک پهپاد به تنهایی میتواند به تعداد بسیار زیادی از افراد آن خدمترسانی کند. بسیاری از جنبههای خدمات پزشکی با استفاده از پهپادها میتواند تسهیل شود. ارزش اقتصادی خدمات زیپلاین در کاهش اتلاف وسیع در سطوح مختلف خواهد بود؛ اتلافی که زیرساختهای ضعیف ایجاد میکند؛ از جمله هزینههای انسانی و مالی ارسالهای شکستخورده، کالاهای منقضی و مانند اینها.
آزمون خدمات در یک محیط دوستدار کسبوکار
دولت روآندا تحت حکومت پل کاگامه اداره میشود. جنبههای منفی دولت روآندا هرچه باشد، عموما بهعنوان دولتی تکنوکرات و دوستدار کسبوکار دیده میشود. دولت این کشور قصد داشته تا قوانین هوایی خود را اصلاح کند بهطوری که زیپلاین بتواند فعالیت داشته باشد. علاوه بر این، زیپلاین قصد دارد تا یک مدل از نظر اقتصادی قابلدوام را توسعه دهد که وابسته به اعانه و کمک نیست و دولت این کشور کسبوکار را برای این شرکت تضمین کرده است. برای دولت، این کار معقولانه است، چرا که آنچه پرداخت میکند توسط بازار تعیین میشود؛ به عبارت دیگر، زیپلاین تضمین کرده است که حداقل به ارزانی یکی از ابزارهای جایگزین ارسال خون مانند استفاده از موتورسیکلت در جادهها باشد.
تضمین دولت، به همراه عملیات سودمند زیپلاین، به سرمایهگذارها اطمینانی دوباره میدهد که این یک تجربه معقول است و در نهایت به مرحلهای میرسد که نیاز به پشتیبانی مالی ندارد.در حقیقت، به نظر میرسد این برنامه کسبوکار مفید خواهد بود. زیپلاین از اکتبر ۲۰۱۶، با استفاده از ۱۵ پهپاد یک پایگاه برای ارسال خون، پلاکتهای خونی و پلاسما ایجاد کرده است. این شرکت اکنون ۴۰ درصد خون موردنیاز در خارج از کیگالی را ارسال میکند.
DJI: ایجاد زیرساختهای عمومی
افرادی که علاقهمند به رشد سریع تکنولوژیهای جدید هستند تمایل دارند تا بهطور نامتناسب روی مسائل قانونی و مقرراتی که ایجاد میکنند و روی لابیگری که ناگزیر همراه آن میآید تمرکز کنند. همانطور که مثالهای بالا نشان میدهد، این قوانین و مقررات، واکنشی نسبت به فعالیتهایی هستند که از طریق تجربه جمعی ذینفعان متفاوت شکل داده شده است ولی علاوه بر قوانین و مقررات، موضوعات دیگری نیز در ارتباط با زیرساختهای عمومی در حال ظهور- پر کردن خلأهای نهادی- وجود دارد. DJI واقع در شهر شنژن در کشور چین، بزرگترین تولیدکننده پهپاد در جهان، با ۷۰درصد بازار دنیا، بخشی از این کار را در بازار چین انجام میدهد.
ایجاد یک فهرست
دیجیآی، مسوولیت «ژئو فنسینگ» (GeoFencing) را بر عهده گرفته است که عبارت است از تعیین یک محدوده مجازی برای یک سری مناطق ممنوعه که پهپادها اجازه ورود به آنها را ندارند. این شرکت با دولت چین در ایجاد، حفظ و بهروزرسانی سیستمهای ضروری کار میکند. به علاوه، DJI با دولت برای ایجاد یک فهرست برای پیگیری نامهای اپراتورهای پهپاد و جایی که پهپادها در حال پرواز هستند همکاری میکند. این فهرست بهعنوان یک کالای نیمه عمومی عمل خواهد کرد؛ این گونه که بهعنوان یک تحلیلگر داده بعضی از مراجع را قادر میسازد تا بازیگران مختلف صنعت پهپاد را در برگیرند ولی احتمال اینکه فقط با احکام مقرراتی بهوجود بیاید، کم است.
گسترش نیروی کار
DJI میداند که یک نیروی کار حرفهای برای رشد صنعت پهپاد بهطور کلی موردنیاز است. در سال ۲۰۱۶ این شرکت شبکهای از مراکز آموزشی را در ۶۰ شهر چین به وجود آورد که شامل دورههای کوتاه و ارزان قیمت برای اپراتورهای پهپاد بود. بیش از ۲۰۰ مربی حرفهای اپراتورها را در عکسبرداری هوایی، فیلمسازی، کشاورزی و مانند اینها آموزش میدهد.
نتیجهگیری
همزمان با رشد و بلوغ صنعت پهپادها، باید چندین نکته را در ذهن بسپاریم:
• دانش و مدلهای کسبوکار که توسط شرکتهایی مانند AES (استفاده از پهپادها برای بهبود عملکرد برق) و Zipline (استفاده از آنها برای ارسال تجهیزات پزشکی) توسعه یافتهاند، کالاهای نیمه دولتی هستند. این شرکتهای پیشقدم به دلیل تجربه دست اول خود، دسترسی بهتری به آنچه آموخته شده است دارند؛ اما آنها راه را برای سایر کارآفرینان، شرکتهای پیشرو، جامعه مدنی و تنظیمکنندگان مقررات هموار میکنند. این بخش «کالاهای عمومی» است.
• کارآفرینانی که در این حوزه کالاهای نیمهدولتی را توسعه میدهند موفق نخواهند شد مگر اینکه توسط سایر ذینفعان در این اکوسیستم بهعنوان افرادی معتمد دیده شوند.
• به ندرت پیش میآید که یک نهاد مجزا بتواند یک تکنولوژی نوپا را در انزوا شکل دهد.
• در این صنعت لابیگری متداول و برای نفع شخصی اجتنابناپذیر است و ممکن است حتی ضروری نیز باشد اما کافی نیست. بنگاههای نوظهور با کار کردن با یکدیگر، گاهی از طریق انجمنهای صنفی و با توسعه دادههایی که تنظیمکنندگان مقررات نیاز خواهند داشت باید تنظیمکنندگان و دولت را همسو کنند. در اکثر موارد، همکاری بهتر از هر چیز دیگری جواب خواهد داد.
• همانطور که تجربیات DJI و نارایانا نشان میدهد، کارآفرینان گاهی باید در آموزش، توسعه مالکیت معنوی، جمعآوری و اشتراک اطلاعات و سایر المانهای یک زیرساخت درست، سرمایهگذاری کنند.
البته صنایع نوظهور متفاوت با چالشهای متمایزی روبهرو هستند. شرکتهای پلت فرم آنلاین بزرگی مانند فیسبوک، که میتوانند به آسانی توسط بازیگران نامناسب اداره شوند، با یکسری چالشها روبهرو میشوند و وسایل نقلیه خودگردان که بهطور بالقوهای نسبت به ماشینهای انسانمحور امنتر هستند- اما نه تا زمانی که توسعهدهندگان آنها فوقالعاده محتاط و ریسکگریز هستند- با سری دیگری از چالشها مواجهند. اما من گمان میکنم که کارآفرینان پشت این تکنولوژیها همگی از تغییر شکل این چالشها منفعت بهدست خواهند آورد: آنها باید با ایجاد اعتماد بین ذینفعان و کمک به ایجاد نهادهای ضروری برای موفقیتشان به رهبرانی «خارج از محدودههای شرکتهایشان» تبدیل شوند. چنین توصیههایی در تضاد با ایدههای تثبیتشده در مورد تمرکز تنها بر کسبوکار اصلی و بر ارزش کوتاهمدت برای سهامداران هستند. رهبران تکنولوژیک اگر مسوولیت بیشتری برای کل اکوسیستم تقبل کنند و تنظیمکنندگان مقررات و مصرفکنندگان را با خود همراه کنند، همه جامعه سود خواهد برد.
ارسال نظر