چرا کتابهای خارجی در چرخه نشربا اقبال عمومی روبهرو میشوند؟
بازار کتاب در انحصارآثار ترجمه
گرایش آشکار و روزافزون ناشران به ترجمه آثار پرفروش خارجی زبان، در حالی اتفاق افتاده که هنوز در کشور ما قانون کپی رایت اجرایی نشده و خریدن حق انتشار کتابهای خارجی در اقتصاد نشر ما جایگاهی ندارد. بنابراین بسیاری از ناشران به سادگی و بدون توجه به حقوق مولف و ناشر اصلی کتاب، دست به ترجمه آن میزنند و کتابهای روز دنیا را وارد بازار کتاب کشور میکنند.
به هر حال سوای هر موضوع دیگری آنچه اهمیت دارد، بازتولید علاقهمندی مخاطبان ایرانی به آثار خارجی است. چرخهای که با انتشار مداوم و معمولا کمکیفیت آثار خارجی در کشور و فروش دوباره آنها روز به روز بزرگتر میشود و هر روز بیشتر از گذشته محدودیتهای فروش آثار ایرانی را اثرگذار میکند.از آنجا که بیشترین عناوین مربوط به نشر کتاب در ایران مربوط به کتابهای درسی و کتابهای کودک و نوجوان است، همواره آمار عنوان و شمارگان کتابهای تالیفی بیش از کتابهای ترجمهای است؛ اما در حوزه ادبیات داستانی قضیه متفاوت است. شاید بتوان گفت که بر اساس گزارشی که «ایسنا» در سال ۱۳۸۷ از بازار نشر منتشر کرد، نخستین بار در شهریورماه آن سال بود که تعداد عناوین ترجمه و تالیف با هم برابر شد و رقابت میان این دو در یک دهه بعد نیز ادامه داشت؛ اما هرچه به سالهای اخیر نزدیک شدیم، میزان نشر و فروش آثار ترجمه از آثار داخلی پیشی گرفت تا اینکه امروزه بیش از نیمی از اقتصاد نشر در حوزه آثار ادبی در اختیار ترجمهها قرار دارد.
سال گذشته در میان ۲۵ کتاب پرفروش در بازار ادبیات داستانی، ۱۴ کتاب ترجمه و تنها یازده کتاب ایرانی بودند. جالب آنکه کتابهای پرفروش ایرانی عمدتا کتابهایی بودند که در بیش از یک دهه گذشته همچنان پرفروش بودهاند. به این معنا که از آثار تازه منتشرشده فارسی زبان کمتر کتابی شانس این را داشته که در زمره کتابهای پرفروش قرار بگیرد. با این حال در میان آثار خارجی بسیاری از کتابها به فاصله یکی، دو سال از زمان انتشار اولین نسخهشان وارد جدول پرفروشهای بازار ایران شدهاند.
واکنش خارجیها به بازار کتاب در ایران
اوایل تابستان امسال روزنامه گاردین در گزارشی درباره بازار ترجمه کتاب در ایران نوشت: «اگر جی. دی سلینجر قفسه کتابفروشیهای ایران را میدید، در گورش میلرزید. «جنگل واژگون» رمان کوتاه ۱۹۴۷ سلینجر که نیمقرن پیش، جلوی انتشار مجددش در آمریکا گرفته شد، در اغلب کتابفروشیهای ایران به فارسی قابل تهیه است، فقط با ۹۰هزار ریال یا ۲/ ۲ پوند. درحالیکه خوانندگان انگلیسیزبانِ پیگیرِ سلینجر، فقط میتوانند نسخه دست دوم آن را از سایت AbeBooks به ۵۰۰ دلار بخرند.»
انتشار «جنگل واژگون» به فارسی فقط یک مثال از صحنه شلوغ، پیچیده و در عین حال شگفتانگیز ترجمه در ایران است که به خاطر کوتاهی در پیوستن به پیمان بِرن یا کپیرایت تضعیف شده است. نویسندگان ایرانی که اثرشان را در کشور خودشان منتشر کنند، حمایتهایی تحت قوانین ملی دارند؛ اما کار نویسندگانی که خارج از ایران منتشر شود کاملا بدون محافظت است. به نوشته «تهران تایمز» یک مترجم ایرانی حق کپیرایت ترجمه رمان ۲۰۱۷ پائولا هاوکینز، «درون آب»، را گرفت؛ ولی حداقل پنج نفر دیگر در حال رقابت برای ترجمه آن هستند.
محبوبیت داستانهای خارجی و مشکلات مجوز، در کنار مترجمانی که از خلأ حق کپیرایت استفاده میکنند، مساله ترجمههای متعدد از یک کتاب را تشدید کرده است؛ بهخصوص برای پرفروشها. برای مثال «و کوهستان طنین انداخت» خالد حسینی، حداقل توسط ۱۶ نفر به فارسی ترجمه شده است. اخیرا ارسلان فصیحی، مترجم اورهان پاموک نویسنده ترک، هشدار داده این مساله میتواند «فروپاشی ادبیات فارسی» را به دنبال داشته باشد؛ زیرا بر کیفیت ترجمهها تاثیر میگذارد.»
دستمزد مترجمان در ایران
مترجمها در ایران دارای درجهای از محبوبیت هستند که بهندرت در غرب دیده میشود؛ اسم آنها روی جلد در کنار اسم نویسندگان منتشر میشود و برخی از آنها شخصیتهای فرهنگی معروفی هستند. اما در اغلب موارد، ترجمه یک عشق است، با کمی یا هیچ درآمد مالی و ماهها انتظار برای گرفتن مجوز.درآمد بازار ترجمه در سال ۲۰۱۴ بالغ بر ۳۷ میلیارد دلار بود و این رقم برای سال ۲۰۱۸ در حدود۴۷ میلیارد دلار پیشبینی شده است. این در حالی است که سهم ایران از این بازار بهرغم نیاز بالای کشور بسیار کم است. صنعت ترجمه در ایران همچنان در آشفتهبازار محاسبه صفحهای به سر میبرد که گاهی سطح آن در حد سفارش کافینتها نیز پایین میآید.ترجمه در ایران با توجه به عدم رعایت قانون کپی رایت و رقابت ناشران برای انتشار زودهنگام و بدون توجه به سطح ترجمه، دچار رخوت در درآمد شده است و بسیاری از مترجمان تازهاز راهرسیده وبیتجربه با رقمهای بسیار پایین دست بهکار ترجمه آثار میشوند. نکته آن است که وضعیت متناقض بازار ترجمه در ایران چنان است که بهرغم گسترش بازار آثار ترجمهای، وضعیت اقتصادی مترجمان بغرنج است.
ارسال نظر