نتایج بررسی ۲۵ کسب وکار کوچک و متوسط نشان داد
سه دغدغه بنگاههای ایرانی
شاهد این ادعا نیز ویژگیهایی هستند که در واکاویها نشان دادهاند چرا بنگاههای کوچک و متوسط در ایران نگاه توسعهای خود را تغییر داده و از ساختارهای سنتی گذر کردهاند. بهگواه پژوهشهای صورت گرفته در این بنگاهها ارزش شایستهسالاری حاکم بوده و مدیران آنها تنها شایستگی و صلاحیت کارمندان را برای استخدام مدنظر دارند. در آنسو اما یک ویژگی دیگر در صنایع کوچک و متوسط ایران به چشم میخورد که برخلاف برخی از محیطهای دیگر که اولویت استخدام با مردان است، در این بنگاهها وقتی زنی شایستگی بیشتری نسبت به مردی داشته باشد او را استخدام میکنند. سومین ویژگی SMEها نیز به روابط بین رئیس و کارمندان بازمیگردد؛ در گذشته کارمندان باید از اوامر روسای خود بیچون و چرا تبعیت میکردند، این در حالی است که در رویکرد جدید روابط بین رئیس و کارمندان در این شرکتها مانند رابطه پدر و فرزند و بهصورت کاملا تعاملی است.
اقتصاد دنیا در دهههای اخیر تغییراتی را به چشم دیده که منجر به توجه بیشتر به بنگاههای خرد، کوچک و متوسط شده است. در همین راستا بسیاری از کشورهای توسعهیافته و پیشرو در اقتصاد، سرمایهگذاریهای بسیار کلان و ویژهای در ساختار SMEها انجام دادهاند؛ چراکه به اعتقاد آنها منبع اصلی کارآفرینی و نوآوری در اقتصاد، ریشه در بنگاههای کوچک و متوسط دارد. ارزیابیها نشان میدهد بخش بزرگی از اشتغال در این بنگاهها ایجاد میشود و آنان ذاتا از انعطاف و چابکی بسیاری برخوردارند؛ بهگونهای که سریعا با تغییرات تطبیق مییابند، در ارتقای سرمایه انسانی موثرند و نهایتا بسیاری از ناکارآمدیهای بازار از طریق این بنگاهها پوشش داده میشود. در ایران نیز بخش بزرگی از واحدهای اقتصادی کشور در زمره بنگاههای خرد، کوچک و متوسط قرار دارند و مانند سایر نقاط دنیا نیز این توقع وجود دارد که دستاورهای مشابهی را برای اقتصاد کشور بهبار آورند تا منجر به پویایی بیشتر شود. اما آسیبشناسیها حاکی از آن است که بهرغم برخورداری کشور از این نوع بنگاهها، هنوز راه طولانی برای دستیابی به مزایای آنها وجود دارد. تحلیلگران اقتصادی بر این باورند که بنگاههای کوچک و متوسط بطور مداوم در حال تولد، گسترش، انقباض و مرگ هستند. همچنین اکثر آنان هرگز دستخوش یک رشد قابلتوجه نمیشوند و تا زمانیکه از بازار خارج شوند، خرد باقی میمانند. مشاهدات نشان میدهد که چرخه حیات پر جنبوجوشی برای این بنگاهها وجود ندارد اما چرا باوجود اینکه بنگاههای خرد، کوچک و متوسط در ایران، بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم در تولید ملی، اشتغالزایی و جذب نیروی کار نقش قابلتوجهی ایفا میکنند، باز هم آهنگ توسعه و رشد آنها کند است؟ کمیسیون صنایع اتاق ایران انجام یک پروژه تحقیقاتی را با عنوان «بررسی چالشهای راهبردی و ارائه استراتژیهای توسعه در بنگاههای کوچک و متوسط در اقتصاد ایران» آغاز کرده تا جایگاه و موانع توسعه SMEها را در اقتصاد کشور ارزیابی کند. تیری کوویل، پژوهشگر فرانسوی که ۲۵ کسبوکار کوچک و متوسط در ایران را بررسی کرده نیز بهعنوان مشاور پژوهشی در تیم تحقیقاتی این پروژه مشارکت داشته است.
SMEها در دنیا
بنگاههای کوچک و متوسط واحدهای اقتصادی ویژهای هستند که از نظر ماهیت و اندازه همگن نیستند. برخی اقتصاددانان معتقدند حل مشکل بیکاری، فقر، عدم توازن منطقهای و دستیابی به توسعه صنعتی در کشورهای جهان سوم در گرو توسعه کسبوکارهای کوچک و متوسط در این کشورهاست. آمارهای بینالمللی هم نشان میدهد کسبوکارهای کوچک و متوسط اکثریت شرکتها را در کشورهای دنیا مانند آمریکا، آلمان، فرانسه، انگلیس، ایتالیا و کشورهای در حال توسعه مانند هند و چین تشکیل میدهند. در این کشورها عموم این کسبوکارها در ابتدا کوچک هستند اما به مرور زمان و با کسب موفقیت میتوانند خود را گسترش دهند. بهطور مثال در آلمان که کشوری صنعتی نیز محسوب میشود، اندازه این کسبوکارها روز به روز بزرگتر شده و میتوان آنها را یکی از عوامل موفقیت اقتصاد این کشور دانست. در کشورهای دیگر این کسبوکارها اعتماد زیادی به یکدیگر دارند، بلندمدت میاندیشند و برای موفقیت پایدار تلاش میکنند. پژوهشگر و استاد دانشگاه نوانسیای فرانسه با ارائه تحلیلی به پایگاه خبری اتاق ایران معتقد است این مدل تجارت در دنیا موفقیت زیادی کسب کرده است. در گذشته عدهای میگفتند اگر اقتصاد پیشرفت کند، این مدل کسبوکار از بین میرود؛ چراکه آنها روزبه روز بزرگتر میشوند و در نهایت استقلال خود را از دست میدهند اما امروزه شاهد پابرجایی این مدل و گسترش هرچه بیشتر آن هستیم.
مختصات بنگاههای داخلی
اما بنگاههای کوچک و متوسط در ایران چه جایگاهی دارند؟ و روند رشد و توسعه آنها چگونه سپری میشود؟ واکاویها حاکی از آن است که کسبوکارهای کوچک و متوسط در ایران جزو مزایای اقتصادی محسوب میشوند، اما دولت توجهی به رفع نیازهای آنها نمیکند. این در حالی است که مطابق با آمارهای اعلام شده، ۸۰ درصد از کسبوکارهای کوچک و متوسط در بخشخصوصی کشور شکل گرفته و از حمایتهای دولت بینصیب ماندهاند. پژوهشها نشان میدهد SMEها در ایران خیلی کوچک هستند و آنهایی که ظرفیت دارند نیز باید به کمک دولت بزرگتر شوند. نتایج بررسی ۲۵ بنگاه کوچک و متوسط در کشور نشان میدهد این بنگاهها در طول سالهای گذشته با تغییر رویکرد روبهرو شدهاند؛ تغییراتی که نهایتا باعث شده آنان از رویکرد سابق خود فاصله گرفته و بینش مدرن را جایگزین تفکر و رویکرد سنتی کنند. اما در این مسیر چه ویژگیهای غالب بوده است؟ نخستین ویژگی SMEها این بوده که ارزش شایستهسالاری حاکم شده و مدیران آنها میگویند تنها شایستگی و صلاحیت کارمندان است که برای استخدام آنها مدنظر قرار میگیرد. دومین ویژگی نیز به چگونگی استخدام این بنگاهها بازمیگردد. ماجرا از این قرار است که برخلاف برخی از محیطهای دیگر که اولویت استخدام با مردان است، در این شرکتها وقتی زنی شایستگی بیشتری نسبت به مردی داشته باشد، او را استخدام میکنند. اما درمورد سومین ویژگی نیز باید گفت، در گذشته کارمندان باید از اوامر روسای خود بیچون و چرا تبعیت میکردند، اما اکنون روابط بین رئیس و کارمندان در این بنگاهها مانند رابطه پدر و فرزند و بهصورت تعاملی است. بنابراین تمام این ویژگیها نشاندهنده حاکم بودن بینش مدرن بر بنگاههای کوچک و متوسط و فاصله گرفتن از برخی نگاههای سنتی بوده است.
چالش SMEها
اما در پژوهشهای صورت گرفته و از دیدگاه تحلیلگران اقتصادی چالشها و دغدغههای بنگاههای کوچک و متوسط ایران در چه نقطهای متمرکز شدهاند؟ کوویل، استاد دانشگاه نوانسیای فرانسه معتقد است یکی از دغدغههای این کسبوکارها در ایران «تضمین حق مالکیت» است. به اعتقاد او بسیاری از این شرکتها نگران هستند که دولت آنها را مصادره کند، به همین دلیل زیاد روی شرکت سرمایهگذاری نکرده و حتی اقدام به بزرگ شدن آن نمیکنند. از سوی دیگر، اعتماد نهاد دولتی به نهادهای دیگر مانند بخشخصوصی بسیار پایین است. این در حالی است که رابطهای بین اعتماد عمودی و افقی وجود دارد؛ مثلا وقتی دولت به نهاد قوه قضائیه اعتماد نداشته باشد، این بیاعتمادی به کسبوکارهای کوچک هم منتقل میشود و نهایتا آنها حاضر نخواهند بود برای حل اختلاف و مشکلات بین خود به قوه قضائیه مراجعه کنند. اما برای عبور از این دستانداز چه باید کرد؟ نتایج پژوهش انجام شده نشان میدهد دولت باید حمایت بیشتری از این گروه کسبوکارها انجام دهد و حداقل حق مالکیت آنها را تضمین کند تا آنان با آسودگیخاطر به فعالیت خود ادامه دهند. تامین مالی یکی دیگر از دغدغههای بنگاههای کوچک و متوسط در کشور بهشمار میرود؛ چرا که به اعتقاد تحلیلگران و پژوهشگران اقتصادی سیستم بانکی ایران در بحران است و نیاز به اصلاح فوری دارد. به اعتقاد آنها، نخست بانک باید بتواند شرکتی را که واقعا نیازمند منابع مالی است شناسایی کند و بعد منابع مالی را به آن تخصیص دهد. این در حالی است که بیعدالتی حاکم بر بنگاههای مختلف باعث میشود، شرکتهای کوچک نتوانند به راحتی از تسهیلات بانکی استفاده کنند. با این حال ارزیابیها نشان میدهد چرخه زندگی پرجنبوجوشی برای بنگاههای خرد، کوچک و متوسط ایرانی وجود ندارد. ناتوانی در ارتقای بهرهوری و تحولات ساختاری، فقدان تامین مالی یا استراتژی قابل اعتماد کسبوکار، بدون شک مانعی برای رشد بنگاههای دارای پتانسیل موفق در کشور بوده؛ موضوعاتی که نهایتا منجر به افزایش نرخ شکست در میان بنگاههای خرد و کوچک شده است.
ارسال نظر