تحلیلگر روس: در ایران زنان از مردان قدرتمندترند
تاراسوف در نشریه "نووایا گازتا" مشاهدات خود در سفر به تهران را اینگونه تشریح کرده است:
روانه ایران شدم تا ببینم متحدان نظامی روسیه و سرمشق آن در مبارزه با جهان غرب چه احوالی دارد. دریافت روادید سفر به ایران هیچ مشکلی ندارد.
در تهران دلار را میشود به دلالان در حال گردش در نزدیکی محل تبدیل ارز فروخت. البته فعالیت آنها غیرقانونی و تفاوت بین نرخ خرید و فروش خیلی بزرگ است. یک خانم روس مقیم تهران به خبرنگار توضیح میدهد علت رشد نرخ دلار ترس از جنگ است. اما ایرانیها از تهدید ترامپ بیم ندارند. میگویند "بگذار یک میلیون مجازات به کار گیرد. ما نیم قرن است اینطور زندگی میکنیم". اصلاً در ایران فقط وقتی از جنگ صحبت میشود که کسی سئوال کند و خیلی آهسته حرف میزنند. در روسیه از جنگ آینده خیلی بیشتر از این صحبت میشود.
روسیه تازه دارد تهدید میکند وابستگی به دلار و سامانههای پرداخت آمریکایی را کاهش می دهد. لذا جالب است به ایران نگاه کرد که در آن به جمعیت اجازه داده شده فقط مبلغ معادل با ۱۰ هزار یورو ارز در خانه داشته باشند. و همچنین ایران (برای چندمین بار) اعلام میکند از دلار در معاملات بینالمللی منصرف میشود. صرافها به نرخ رسمی دلار اعتنا نمیکنند و هر کسی نرخ خود را تعیین میکند. مگر امروز ممنوعیتها جایی در جهان مؤثر واقع میشود؟ همه به کمک VPN از پیام رسانها و شبکههای اجتماعی استفاده میکنند.
در ایران همه خانمها حجاب میپوشند ولی بسیاری از دخترهای جوان روسری خیلی کوچکی دارند که پشت سر آنها قرار دارد و فقط گردن و گوشها را پنهان میکند. تلفنهای هوشمند به ایران رسیدند و به نظر میرسد جمهوری اسلامی نمیتواند با آن مقابله کند.
اینجا مردم رفتار بامحبت و موزون دارند و خودکفا هستند.
تعداد جوانان در ایران زیاد ولی بچهها کم هستند. ایرانیها میگویند خودشان جوانترین ملت دنیا هستند ولی سطح زاد و ولد در کشور از سالهای ۹۰ رو به افول رفته است. هم اکنون رشد جمعیت حتی برای حفظ جمعیت کنونی کافی نیست. خیلیها از بچه داشتن خودداری میکنند. موارد طلاق و سن ازدواج هم رشد میکند. بسیاری از جوانان در سن تشکیل خانواده مجرد هستند. ازدواج در ایران کار دشواری است. برای ازدواج یک مرد باید مسکن خود و امکان نگاه داشتن خانوادهاش را داشته باشد. اما قیمت مسکن در تهران با قیمت مسکو برابر است. اجاره مسکن هم که از مسکو بیشتر است.
یک خانم ازبک که دهها سال است از شوروی به ایران آمده میگوید در ایران پوتین را دوست دارند. آنها به نیرومندها احترام میگذارند. میگویند پوتین چنان تجهیزات و فنآوریهایی دارد که ترامپ هرگز نخواهد داشت. ایران تا حدودی مانند شوروی است. خودشان هر چیزی را تولید میکنند.
اینجا خانمها در موقعیت خیلی خوبی هستند. شما نخواهید دید که خانم بچه را در آغوش بگیرد. خیلی از خانمها ظرف نمیشویند، فرش پاک نمیکنند، بلکه این کارها به دوش مردان آنهاست. زنان در ایران مستقلتر و نیرومندتر از مردان هستند. زنان در ایران اقدام میکنند و به خواسته خود میرسند.
همان خانم ازبک دوباره به من یادآوری می کند که از نقطه نظر اقتصادی اینجا همه امور متوجه "فرد ساده" است. دادگاه در اختلاف کارمند و کارگر با شرکت همیشه طرف کارگر را میگیرد. تحصیلات عالی عملاً رایگان است. تابعیت ایران را به سادگی میشود دریافت کرد و حتی اگر تابعیت کشور دیگری را بگیری تابعیت ایران را از دست نمیدهی. میانگین دستمزد ۱۰۰۰ دلار و میانگین حق بازنشستگی هم ۴۰۰-۵۰۰ دلار (۲ برابر بیش از حق بازنشستگی در روسیه) است. اگر خانمی خانه دار باشد حق بازنشستگی وی بر اساس دستمزد شوهرش محاسبه میشود. امنیت در هر جا و هر زمان احساس میشود. فقرا هم هستند ولی مساجد و بنیادهای اجتماعی به آنها کمک میکنند.
در صورت مقایسه از لحاظ قابلیت خرید عقب افتادن روسیه محسوستر میشود. اما جادهها که جای گفتن ندارد. حتی جادههای مناطق دور افتاده خیلی بهتر از روسیه است. در این جاده حرکت میکنی و از خجالت خودخوری میکنی. نفت در هر دو کشور یکی است و ثروت در هر دو کشور در دست گروه محدود نزدیک به حکومت است. فساد هر جا هست. ولی چرا نفت ایران برغم دهها سال تحریم، مجازات و جنگ برای مردم هم کفایت میکند ولی در روسیه نه؟ حتی بدون مجازات. اما بعد، وقتی مجازاتها فرا رسد چه میشود؟ در نتیجه امروز نه تنها کارکنان صنایع نفتی بلکه متخصصین فنآوریهای اطلاعاتی هم از شهرهای دور افتاده و عقب مانده روسیه برای کار به ایران سفر میکنند.
تهران مانند پاریس آسیا است. ولی تفاوتهایی هم هست. برای یکی خدا و برای دیگری آزادی بالاترین است. یکی به درگاه ترقی دعا میکند دیگری به بنیادگرایی دینی رو میآورد. مشکل وقتی شروع میشود که کسی بخواهد تعیین کند کدام طرف حق است و طرف دیگر چطور باید زندگی کند.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر