نگاه دیگران-بخش پنجاه وپنجم
قطر بهمثابه یک قدرت عاریهای
۴- وزن قدرت عاریهای قطر
یکم) نقش عاریهای مهم در دنیای سیاست ورزشی
تعاملات قطر با بازیگران ورزشی غیردولتی این فرصت را به این کشور داد تا جایگاه خود را در ورزش خاورمیانه پیدا کند یا بهعبارتدیگر جایگاه خود را در عرصه ورزش در خاورمیانه و جهان به عاریت بگیرد. از نظر تاریخی، توسعه ورزش و موفقیت شناختهشده در آن در سایر نقاط خاورمیانه مانند اسکندریه، قاهره، بیروت، استانبول و تهران رخ داده است. میراث و موفقیت ورزشی نیز تا حدی به حضور خارجیها بستگی دارد. اروپاییها عمدتا نقش حیاتی در تاسیس تیمهای فوتبال و ورزش در سراسر خاورمیانه، بهویژه در امپراتوری عثمانی، مصر و ایران در اواسط قرن نوزدهم داشتند. بهعنوان مثال، در امپراتوری عثمانی، کارآفرینان و ملوانان بریتانیایی که در استانبول زندگی میکردند، تیمهای فوتبالی را در اواخر آن قرن تاسیس کردند. در مصر، مقامات ارتش بریتانیا مسابقات فوتبال را در اسکندریه و قاهره طی اشغال مصر توسط بریتانیا (۱923-۱882) ترتیب دادند.
در قطر، فوتبال تنها در دهه۱۹۴۰ از طریق کارگران بریتانیایی وارد شد و اولین فصل رسمی «لیگ ستارگان قطر» (که بهعنوان « Q- League» شناخته میشد) در سال۱۹۷۲ برگزار شد. در «لیگ ستارگان قطر»، قدیمیترین تیم «لخویا» است که در سال۱۹۳۸ (دوحه) تاسیس شد، سپس «الاهلی دوحه» در سال۱۹۵۰ (دوحه)، باشگاه ورزشی «العربی دوحه» در سال۱۹۵۲ (دوحه)، تیم «اس.سی قطر» در سال۱۹۵۹ (الدفنه، دوحه)، باشگاه ورزشی «الوکره» در سال۱۹۵۹ (الوکره)، باشگاه ورزشی «الخور» در سال۱۹۶۱ (الخور)، باشگاه ورزشی «الریان» در سال۱۹۶۷ (الریان)، باشگاه ورزشی «السد» در سال ۱۹۷۹ (الغرافه)، باشگاه ورزشی «الخریطیات» در سال۱۹۹۶ (الریان)، باشگاه ورزشی «ام صلال» در سال۱۹۹۶ (ام صلال) و «الجیش» (باشگاه ارتش) در سال۲۰۰۷ (دحیل) تاسیس شدند.
هیچیک از این باشگاهها نتوانستهاند به موفقیتهای منطقهای قابل توجهی دست یابند و از معروفترین رقابتها که بازار بستهای از باشگاهها و کشورهای اروپایی را اداره میکنند، بازماندهاند. در عوض، قطر با میزبانی رویدادهای بزرگ ورزشی و بستن قراردادهای اسپانسری با باشگاههای فوتبال مشهور اروپایی تلاش کرده است تا جایگاه خود را در دنیای ورزش در خاورمیانه به عاریت بگیرد. بهمراتب قابلمشاهدهترین (اگر نگوییم بدنام) مثال این است که قطر حق میزبانی جام جهانی فوتبال۲۰۲۲ را بهدست آورد و آن را خارج از قدرتهای سنتی فوتبال هم بهدست آورد. «موفقیت این دولت غنی از گاز در رقابت برای میزبانی مسابقات نهتنها یک پیروزی برای قطر بود، بلکه یک لحظه مهم برای منطقه بود»، یعنی بهدلیل تعامل با بازیگران ورزشی غیردولتی، قطر با موفقیت نقش مهمی در دنیای سیاست ورزشی به عاریت گرفت.بازیگران اصلی سیاسی اغلب رقابت ژئواستراتژیک و رقابت در دنیای ورزش را به هم مرتبط کردهاند.
برای مثال، طی جنگ سرد، اتحاد جماهیر شوروی بهمنظور «نشان دادن برتری کمونیسم به سبک شوروی بر سرمایهداری به سبک ایالاتمتحده» سرمایهگذاری زیادی در ورزشهای المپیک انجام داد. یک مثال تاریخی دیگر: ژنرال دوگل پس از بازیهای المپیک۱۹۶۰؛ جایی که فرانسه، یک قدرت جهانی، هیچ مدال طلایی کسب نکرد (بدترین نتیجه در تاریخ خود) - به گفته ندیم نصیف - خاطرنشان کرد «که کشوری با «وزن» تاریخی فرانسه باید در ورزش موفق شود؛ زیرا چنین موفقیتی نشاندهنده قدرت یک کشور است. ارتباط مشابهی را میتوان به حمایت قطر از پاریسنژرمن و تلاش آنها برای قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا ایجاد کرد. در اوت۲۰۲۰، قبل از فینال لیگ قهرمانان، «فرانس ۲۴» نوشت: «اگر پاریسنژرمن در فینال لیگ قهرمانان روز یکشنبه در لیسبون بایرنمونیخ را شکست دهد، احتمالا تصاویر مربوط به اشکهای شادی نیمار یا صحنههای پرخروش جشن در پایتخت فرانسه خواهد بود؛ اما آنکه غرق در شکوه و جلال خواهد بود، امیر قطر خواهد بود.»
اگرچه پاریسنژرمن برنده نشد، اما نشان داد که چگونه قطر، با داشتن باشگاه فوتبال، به دنبال شکوه بازتاب یافته و همچنین سرمایهگذاری مثبت ضمنی هواداران و حامیان باشگاه فوتبال بود (تصادفی نیست، اشتیاق دولت فرانسه برای یکی از باشگاههای «خود» برای موفقیت در سطح بینالمللی). نکته مهم این است که این قدرت به روشی تحتاللفظیتر از نمونههای فرانسوی یا روسی بالا به عاریت گرفته شده بود؛ جایی که موفقیت هنوز از طریق سرمایهگذاری داخلی «تولید» میشد، نه اتکا به یک سازمان اقماری غیردولتی. در نتیجه، برای قطر، مشارکت در سیاست جهانی ورزش با حمایت از بازیگران غیردولتی معروف ورزشی، وضعیت برابر (در صورت عاریهای بودن) را در بین بازیکنان جهانی به این کشور اعطا کرد. بنابراین بر محدودیتهای اندازهاش غلبه کرد و مهمتر از آن، کسب موفقیت، شکوه و پیروزی از طریق نبردهای ورزشی حامیانش را به عاریت گرفت.