نگاه دیگران-بخش پنجاهم
قطر بهمثابه یک« قدرت عاریهای»
سردبیر «میدل ایست آی» در مقاله «مدیریتی که محکوم به شکست است»، بر هرجومرج احتمالی تاکید کرد: «چه میشود اگر اخوانالمسلمین تسلیم شود و صدای میلیونها مصری، لیبیایی و تونسی خاموش شود...» در نهایت، سردبیر «میدل ایست آی» در مقاله خود «فصل باز برای اخوانالمسلمین» برنامههای دموکراتیک و اسلامگرایانه را به هم مرتبط کرد و اسلام سیاسی را قویترین نیرو برای برقراری دموکراسی در خاورمیانه معرفی کرد. بیتردید، سردبیر «میدل ایست آی» در مقالات خود تلاش میکرد ایدئولوژی اسلامگرایانه را برای مخاطبان جهانی دلپذیرتر کند. در نتیجه، روایتهای متفاوت ارائهشده از بازیگران غیردولتی مورد حمایت قطر، مخاطبان مختلفی را جذب کرد که قطر بر آنها قدرت عاریهای داشت.
۶- گستره قطر: حمایت غیرمستقیم از بازیگران رسانهای غیردولتی
قطر با حمایت از دیگر بازیگران رسانهای غیردولتی، قدرت خود را بر روی مخاطبان «غربی» و «خاورمیانه و شمال آفریقایی» (MENA) گسترش داد، اما به دلیل ماهیت فراملیتی بازیگران رسانهای غیردولتی، به این کشورها محدود نمیشود. «میدل ایست آی» بر اساس وبسایت خود ۲۴ کشور را تحت پوشش قرار داد. رتبهبندی «تلویزیون العربی» از کشوری به کشور دیگر متفاوت بود. باوجوداین حقیقت که این کانال بر الجزایر یا مراکش تمرکز نداشت، اما یکی از پنج پخشکننده برتر در این کشورها بود و در نتیجه، دفاتری در آنجا افتتاح شد که نشاندهنده گستره کانال در الجزایر، مراکش و تونس بود. این کانالِ مستقر در لندن، فقط به زبان عربی فعالیت میکرد و دفاتر بزرگی در ایالاتمتحده، تونس، استانبول، بیروت و دوحه و دفاتر کوچکتری در یمن، لیبی، الجزایر، رامالله، غزه و قدس اشغالی دارد. این کانال در مصر حضور کمی داشت یا اصلا حضور نداشت و گزارشگر «تلویزیون العربی» مشکلاتی را با رژیم سیسی ذکر کرد.
۷- وزن قدرت عاریهای قطر: حمایت غیرمستقیم از بازیگران رسانهای غیردولتی
وزن قدرت عاریهای قطر در حالی که از بازیگران رسانهای غیردولتی مختلف حمایت میکند را میتوان در محبوبیت و گستردگی عاریهایاش مشاهده کرد، تا حدی به دلیل ایجاد اعتبار از طریق رسانههای متنوع، اما در نهایت با منافع سیاسی قطر سازگار بود. این در استراتژیهای رسانهای امر جدیدی نبود، زیرا سازمانهای رسانهای با بودجه آمریکا و بریتانیا بهطور مساوی در جهان عرب حضور دارند و هر کدام برنامههای موردعلاقه خود را ارائه میکنند. تنوع رسانهها به این معنی بود که حمایت قطر جلوهای از کثرت را به وجود میآورد. درعینحال، حمایت رسانههای مختلف به رقابت با سایر کشورهای شورای همکاری خلیجفارس مانند امارات و عربستان سعودی مرتبط بود. این همچنین اهمیت رسانههای عربی را نشان داد، در حالی که در واقع این کانالها فقط به «یک یا دو بازیگر» تعلق دارند.
این تنوع به این معنی بود که رسانههای مورد حمایت قطر میتوانستند از یکدیگر نقلقول کنند و حسی از اعتبار ایجاد کنند و در نتیجه، به قطر روایتهای معتبری را علیه رقبای سیاسیاش ارائه کنند. بهعنوانمثال، همانطور که تجزیهوتحلیل مقالات «میدل ایست آی» نشان داد، سردبیر «میدل ایست آی» در مقالات منتشرشده به منابع مختلفی تکیه کرد که میتوان آنها را بین رسانههای تامین مالیشده از سوی قطر، گروه چهار، خاورمیانه و شمال آفریقا و رسانههای بینالمللی تقسیم کرد. رسانههایی که از سوی قطر تامین مالی میشوند، بهعنوان رسانههای بیطرف معرفی شدند. برای مثال، عبارتی مانند: «بر اساس وبسایت عربی ۲۱»؛ «عربی ۲۱ به نقل از منابع»؛ «یک منبع امنیتی به نقل از عربی ۲۱» و «مصاحبه، منتشر شده در العربی الجدید مستقر در بریتانیا».
در بیشتر موارد، وابستگی به قطر ذکر نشده بود، بهجز در موارد زیر: «بااینحال، اردن دفتر الجزیره، شبکه تلویزیونی قطری را که عربستان از دوحه خواستار تعطیلی آن شده بود، بست.» این نمونهها نشان میدهد که چگونه با حمایت از رسانههای مختلف، توهم تنوع ایجاد شد که قابلیت اطمینان ظاهری آنها را افزایش داد. در مقابل، با سایر رسانهها رویکرد متفاوتی داشت. به رسانههای بینالمللی بهصورت بیطرف اشاره میشد، مانند «یک جزئیاتی بود که رویترز، والاستریت ژورنال و نیویورکتایمز از ذکر آن صرفنظر کردند» و «نیویورکتایمز منتشر کرد». رسانههای «خاورمیانه و شمال آفریقا» (MENA) نیز با حامیان دولتی خود مرتبط بودند.
رسانههای رقبای سیاسی قطر- گروه چهار- بهصراحت با یک حامی دولتی مرتبط بودند، یا حتی به آنها تحت «سخنگو» اشاره میشد. ارائه رسانههای مصری پراکنده و بر این اساس بود که هر رسانه از کدام رژیم حمایت میکند. مانند حامی اخوانالمسلمین، «کانال تلویزیونی ماهوارهایِ «مکملینِ» مصر مستقر در ترکیه» و «روزنامه مصری الفجر، طرفدار رژیم». رسانههای اماراتی تحت کنترل دولت معرفی شدند: «ارم نیوز، که مانند هر خبرگزاری اماراتی تحت کنترل دربار سلطنتی است»، و «شورای بیعت، به نقل از سخنگوی امارات متحده عربی». رسانههای سعودی عمدتا به حمایت دولتی وابسته بودند، برای مثال، «الشرق الاوسطِ تحت مالکیتِ سعودی میگوید»، «روزنامه سعودی الاقتصادیه توییت کرد».
رقبای اصلی رسانهای قطر، «کانال خبری العربیه» و «اسکای نیوز عربی»، بهصورت بیطرف توصیف شدند، بهعنوانمثال: «کانال خبری العربیه چنین پخش کرد»؛ در همان زمان، حامیان دولتی برجسته شدند: «رسانههای پان عرب مستقر در دوبی از جمله اسکای نیوز عربی و العربیه»، «تلویزیون دولتی عربستان سعودی». و حتی پیشنهادهایی مبنی بر ارائه «اخبار جعلی» در جریان بحران خلیجفارس ارائه شد. بهعنوانمثال: «هک خبرگزاری قطر در ۲۴ مه تنها یک شروع بود. در عرض چند دقیقه پس از هک در ساعت 12:14 صبح، تلویزیون العربیه و اسکای نیوز عربی متن مطالب جعلی را نقل کردند»، «چه اخبار جعلی باشد و چه نباشد، رسانههای دولتی سعودی و اماراتی کامیاب شدند. العربیه متعلق به عربستان، الاخباریه و اسکای نیوز عربی متعلق به امارات برنامههای خود را لغو و اخبار جعلی را در طول شب بهصورت فراگیر پوشش دادند»، «العربیه «شواهدی» منتشر کرد دال بر اینکه سخنرانی امیر هک نشد».
قطر ضمن افزایش اعتبار رسانههای تامین مالیشدهاش، با استفاده از طیف وسیعی از رسانههای ایجادشده، توانست از رسانههای رقبا بهعنوان «زبان دولتهایشان» یاد کند و وزن قدرت عاریهای قطر را افزایش دهد. با وجود تنوع بازیگران غیردولتی مرتبط با قطر، آنها روایتهایی ارائه کردند که با اهداف سیاست خارجی قطر همسو بود. مقالههای تحلیلشده سردبیر «میدل ایست آی» عناوین برنامهای طرفدار قطر دارند که عموما علیه گروه چهار است.