04-04

پاسخ کیسینجر به پرسش مایر جالب است. کیسینجر گفت که مطمئن نیست. برخلاف مایر، او اکنون از مزیت ساعت‌ها گفت‌وگو با سادات برخوردار بود. نزدیک بود کیسینجر از اعتماد سادات به خود و سخاوت روحی او بهره‌مند شود که در پیشرفتی که او مهندسی می‌کرد، نمود می‌یافت. سادات پیش‌تر با محدود کردن نقش کنفرانس ژنو و همکاری و حمایت مالی شوروی، حسن نیت «ضد شوروی» و «آمریکا دوستی» خود را نشان داده بود. او قصد داشت «فاکس‌بات‌های» شوروی را که اطلاعات ارزشمندی در اختیارشان قرار می‌داد، بیرون بیندازد. او حتی پیشنهاد کرد که بازگشایی کانال سوئز را - اگر این کار به نفع آمریکا باشد- به تعویق بیندازد. بااین‌حال، کیسینجر هم شک و تردیدهای خود را داشت. به نظر می‌رسد که پرسش‌های مایر این سیاستمدار بندباز را مجبور کرده که نگاهی تحقیرآمیز داشته باشد و متوجه نامطمئن بودن وضعیت خود شود. به‌دلیل ناامنی‌های خود و درس‌های تاریخ درباره خیانت‌های دیپلماتیک، او [کیسینجر] با نگرانی‌ها درباره نیات اعراب و ترس از آسیب‌پذیری اسرائیل برانگیخته شد. ازاین‌رو، استراتژی گام‌به‌گام و محتاطانه‌ کیسینجر و حساسیت او، به راه‌حل‌های صلح جامع است. اگر ژست‌های سادات بخشی از یک ترفند مفصل بود، کیسینجر از نظر شهرت و ادعایش به‌عنوان حامی اسرائیل متحمل عواقبی می‌شد.

ایالات‌متحده در لحظه‌ آسیب‌پذیری حادِ برخاسته از واترگیت و سقوط در ویتنام، غیرقابل‌اعتماد خواهد بود. بااین‌حال کیسینجر به مایر اطمینان داد. سادات او [کیسینجر] را مطمئن کرده بود که وی [سادات] در حال تامل درباره تماس‌های سیاسی مخفیِ سطح بالا با اسرائیل است. در هنگام ناهار در اسوان گفت‌وگو شد یعنی زمانی که سادات گفت: «من واقعا می‌خواهم با اسرائیل صلح کنم.» اما کیسینجر به مایر گفت که سادات هم شک دارد. کیسینجر با تعجب می‌پرسید: «آیا اسرائیل واقعا یک رهبر میانه‌روی مصری قوی می‌خواهد یا یک رهبر متعصب مصریِ ضعیف؟» مایر به سرعت پاسخ داد: «ما یک مصر ضعیف نمی‌خواهیم. ما خواهان توسعه‌ مصر هستیم.» مایر خاطرنشان کرد که افتتاح کانال و بازسازی شهرهای آنجا بهترین تضمین برای نیت صلح‌آمیز سادات است. کیسینجر پاسخ داد که سادات آماده است در این زمینه به او [کیسینجر] تعهد بدهد و سپس او آن را به‌عنوان یک تضمین آمریکایی به وی [مایر] منتقل می‌سازد. کیسینجر گفت که سادات ضمانت‌نامه‌ کتبی خواسته بود که اگر شهرها را بازسازی کند، اسرائیل آنها را بمباران نخواهد کرد که نشانه‌ دیگری از قصد او بود. به‌آرامی اما با اطمینان، کیسینجر در حال ایجاد یک تبادل غیرمستقیم بین دو رهبر بود که به ایجاد اعتماد در نیات هر یک نسبت به دیگری کمک می‌کرد و در نتیجه از قرار گرفتن خود در معرض آنها نیز می‌کاست.

کیسینجر به مایر یادآوری کرد که من [کیسینجر] در جانب اسرائیل بودم و برای شکستن ائتلاف عربی، شکاف در ائتلاف اروپایی-ژاپنی-روسی که می‌خواست به اسرائیل فشار بیاورد و لغو تحریم نفتی «بدون اشاره به مرزهای ۱۹۶۷» می‌جنگیدم. او سپس بعدتر در مکالمه‌اش می‌گوید: «چیزی که من به آن افتخار می‌کنم این است که همه‌ اینها را بدون گفتن چیزی درباره مرحله بعدی دریافت کنم.» تضمین در برابر دوگانگی سادات در محدود کردن خطر اسرائیل قرار دارد. این جوهر رویکرد تدریجی کیسینجر بود. آنها سپس به زندانیان جنگی اسرائیل در سوریه روی آوردند. مایر آشکارا نگران روشی بود که بر اساس آن خانواده‌ها به دنبال پیوند دادن سرنوشت عزیزانشان به آزادی زندانیان مصری بودند. اما او [مایر] منطق استدلال کیسینجر را درباره مرتبط کردن توافق با اسرا پذیرفت. با وجود «زونا»ی او [مایر]، اما شانه‌هایش به‌اندازه‌ای وسیع بود که بتواند این بار رهبری را به دوش بکشد. این گفت‌وگو نقطه‌ عطفی در رابطه‌ آنها بود. شاید بیماری کلام او را نرم‌تر کرده بود، یا نیاز به دستیابی به توافقی که نیروهای ذخیره و اسرا را به خانه بازگرداند، او را انعطاف‌پذیرتر کرده بود. اما شکی نیست که قدرت ترغیب کیسینجر به متقاعد کردن او درباره لزوم واگذاری برخی از قلمروها کمک کرده بود.

چهارشنبه، ۱۶ژانویه۱۹۷۴، بیت‌المقدس-اسوان. در ساعت 8:30صبح، آلون، دایان و اِبِن دوباره با کیسینجر در اتاق کابینه در دفتر نخست‌وزیری ملاقات کردند. دایان سر بحث را با نشان دادن تعدیل‌هایی در خط واقع در جنوب سینا به کیسینجر که سادات درخواست کرده بود، باز کرد. دایان گفت که او [کیسینجر] باید مخالفت‌های الازار را رد کند. واضح است که الجمسی تنها ژنرالی نبود که از تصمیمات سیاسی که گرفته می‌شد ناراحت بود. کیسینجر سپس کل پیش‌نویس اصلاح‌شده توسط اسرائیل را با صدای بلند خواند. در حین خواندن، متوجه شد که وزرا زبانی را که فهمی قبلا اصرار بر حذف آن داشت، دوباره وارد کرده و کلمه‌ «خصمانه» را به‌جای «جنگ‌طلبانه» به‌کار بردند. کیسینجر تصریح کرد که در صورت مخالفت سادات، اصرار بر درج کلمه‌ «خصمانه» نخواهد داشت. او «مشکلات عظیم» را درباره زبان اسرائیلی درخصوص توپخانه پیش‌بینی کرد. او اشاره کرد که سادات قبلا محدودیت برد بیست‌وپنج کیلومتری را برای موشک‌های «سام» پذیرفته بود؛ اما خاطرنشان کرد که اسرائیلی‌ها همچنان بر ۳۰کیلومتر اصرار دارند. او هشدار داد که سادات ممکن است دیگر نخواهند سخنان الجمسی را زیر پا بگذارد. زبان اسرائیلی همچنین تصریح می‌کرد که بیش از هفت هزار نیروی مصری در سینا وجود نخواهد داشت. کیسینجر می‌خواست بداند این عدد از کجا آمده است. دایان توضیح داد که کابینه به‌جای تعداد گردان‌ها، سقف مشخصی از تعداد نیروها را می‌خواهد. این به یک مشکل کلاسیک در مذاکرات اسرائیل -اعراب تبدیل شد. در جایی که اعراب برای محافظت از خود در برابر انتقاد به‌دلیل دادن امتیازات زیاد به اسرائیل، «ابهام» می‌خواستند؛ اما اسرائیلی‌ها برای محافظت از خود در برابر آنچه می‌ترسیدند فریب باشد، خصلت خاصی می‌طلبیدند.

4