استاد بازی‌‌ها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانه‌‌ای

در مقابل، او [سادات] به کیسینجر گفت که نگاهش به ایالات‌متحده خواهد بود تا [ایالات‌متحده] از نفوذ خود در اسرائیل برای ایجاد صلح استفاده کند. وی اعتراف کرد که صلح آرزوی واقعی اوست، تا زمانی که به بهای قلمرو مصر تمام نشود. عزم سادات برای هدایت جهان عرب به‌سوی صلح- به‌جای محدود شدن به خصومتش با اسرائیل- برای اولین‌بار توسط حافظ اسماعیل در دیدار با کیسینجر در فوریه۱۹۷۳ بیان شد. اما بیان این سخنان از زبان خود سادات، وزن بسیار بیشتری داشت. او به کیسینجر گفت که حتی اگر سوریه شرکت نکند، مصر در کنفرانس شرکت خواهد کرد. این اولین اشاره‌ای بود که کیسینجر از احتمال شرکت نکردن سوریه در کنفرانس دریافت کرده بود و این در او اثری نکرد. اما وی این سیگنال را از دست نداد که مصرِ مغرور تحت رهبری سادات توسط هیچ طرف دیگری کنترل نخواهد شد یا مانعی برایش تراشیده نخواهد شد.

سادات می‌خواست مطمئن شود که این کنفرانس مذاکرات مصر را درباره توافق مهم جدایی با اسرائیل پیچیده نمی‌کند. به نظر او [کیسینجر]، شوروی‌ها سعی می‌کردند سادات را محدود کنند تا از لطف دیگر اقمار سرکش‌تر عرب خود برخوردار شوند. بنابراین سادات اصرار داشت که پس از تشریفات افتتاحیه، کنفرانس به کارگروه‌های نظامی دوجانبه بدون حضور مشترک مقام‌های شوروی و آمریکا تقسیم شود. این با ایده‌ خود کیسینجر مطابقت داشت -که در ابتدا طی جنگ به برژنف در مسکو ابراز شد- مبنی بر اینکه ابرقدرت‌ها فقط در صورت ایجاد بن‌بست در «مذاکرات مستقیم» بین طرفین مداخله خواهند کرد. این به کیسینجر اجازه داد تا جادوی دیپلماتیک خود را مستقیما با سادات و اسرائیلی‌ها انجام دهد. هنگامی‌که سادات در این مورد اطمینان پیدا کرد، درباره سایر مسائل مطروح در دعوت‌نامه انعطاف‌پذیر شد. بنابراین، کیسینجر زبانی را درباره مشارکت فلسطینی‌ها به آزمون گذاشت که ممکن بود بر مخالفت‌های مایر غلبه کند. آیا «مساله‌ شرکت‌کنندگان اضافی» می‌توانست در مرحله اول کنفرانس بدون اشاره‌ خاصی به فلسطینی‌ها مورد بحث قرار گیرد؟

سادات به روش منحصربه‌فرد خود، این نکته‌بینی را پذیرفت و سپس یک گام فراتر رفت: کیسینجر می‌توانست به مایر اطمینان دهد که در مرحله‌ اولیه‌ مذاکرات جدایی، موضوع فلسطین را مطرح نخواهد کرد. واضح است که سادات از اتفاقاتی که در کنفرانس با حضور همه این بازیگران دیگر رخ می‌داد، محتاط بود. او می‌خواست کیسینجر بفهمد که مصر به‌وسیله شوروی‌ها، سوری‌ها و حتی فلسطینی‌ها با درنگ مواجه نمی‌شود. تقریبا پنج دهه قبل از اینکه ولیعهد امارات متحده عربی اجماع اعراب را به هم بزند و روابط با اسرائیل را قبل از توافق صلحِ فلسطینیان عادی کند، سادات آماده بود بدون آنها پیش برود. درحالی‌که به نظر می‌رسید رویه‌های کنفرانس تمام شده بود، کیسینجر صبح روز بعد بازگشت تا درباره اصل جدایی صحبت کند. سادات گفت که برای معرفی یک طرح آمریکایی به کیسینجر اتکا دارد. کیسینجر از این ایده طفره رفت. او می‌دانست که اسرائیلی‌ها چنین مداخله‌ای را به‌عنوان تلاشی برای تحمیل راه‌حلی بر آنها می‌نگرند که به‌نوبه‌ خود باعث واکنش شدید داخلی در ایالات‌متحده می‌شود.

این همچنین به اتحاد جماهیر شوروی و اقمار عرب رادیکال‌ترش، یک هدف بزرگی با برند آمریکایی می‌دهد که باید در پیش گرفته شود. رویکرد ترجیحی او این بود که مواضع دو طرف را دستکاری کند تا اینکه به حدی نزدیک شوند که بتوانند با پیشنهادهای آمریکایی‌ها ارتباط برقرار کنند. بنابراین کیسینجر به بحث مفهومی درباره اصول مربوطه متوسل شد. در انجام این کار، او از مذاکرات یاریو با الجمسی استفاده کرد که به‌تازگی توانسته بود جلوی آن را بگیرد.