استاد بازی‌‌ها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانه‌‌ای

برای سیسکو و ساندرز، این اولین باری بود که دیپلمات‌های آمریکایی با یک کشور عربی به توافق می‌رسیدند و سپس برای فروش جنس خود به اسرائیل می‌رفتند. طی چندین دهه از آن زمان، واکنش عمومیِ بیت‌المقدس، بدون توجه به چهره‌ کابینه‌ ائتلافیِ در قدرت یا ماهیت نخست‌وزیر آن، یکسان بوده است. اولین واکنش، بی‌ارزش کردن هرگونه امتیازی است که طرف عربی برای کاهش فشار مورد انتظار برای ژست متقابل اسرائیل داده است. دومین واکنش همانا بررسی تلمودی هر کلمه در متن است تا معنای پنهان آن آشکار شود و روزنه یا دریچه‌ای که ممکن است تهدیدی برای منافع ملی باشد، معمولا در ابعاد موجودیتی، آشکار شود. سوم، درخواست تضمین‌های کتبی از ایالات‌متحده برای تدوین تفسیر اسرائیل از متن به‌عنوان تفسیری که در صورت بروز هرگونه اختلافی غالب خواهد بود.

برای کیسینجر، این توافق حکمت تمرکز بر یک گام اولیه‌ کوچک در مسیری از جنگ به صلح را ثابت کرده بود. با وجود خوشحالی کیسینجر، اما اعتباری که او به‌دست آورد، با اندازه‌ قدمی که او توانسته بود برای نزدیکی اسرائیلی‌ها و مصری‌ها بردارد، تناسبی نداشت. نخست‌وزیر چوئن لای، میزبان چینی کیسینجر در زمان امضای قرارداد، او را «توفان خاورمیانه» نامید. در این لحظه، نیکسون هم خوشحال بود: هیگ به کیسینجر پیام داد که «رئیس‌جمهور از دستاوردهای شما خوشحال است... شما هرگز از انتظارات ما فراتر نروید.» با وجود تلاش‌های کیسینجر از طرف اسرائیل، اما روش‌های او بر شهرتش در آنجا تاثیر گذاشته بود.

درک این موضوع که اسرائیل دیگر بر سرنوشت خود مسلط نیست - که اکنون باید برای لطیف کردن دیپلماسی آمریکا امتیازاتی بدهد - باعث ایجاد انزجار نسبت به او شده بود که از دفتر نخست‌وزیری تا مطبوعات و افکار عمومی اسرائیل تسری یافته بود. یکی از مقامات اسرائیلی به نیویورک‌تایمز گفت: «هرگز چشمت را از او برندار. او سریع است، زیرک است، باهوش است؛ اما ما متوجه می‌شویم که او اهداف خودش را دارد و ممکن است برخی از آن اهداف به هزینه‌ ما محقق شود.» ازآنجاکه او [کیسینجر] بطور غیرمنتظره‌ای در سوق دادن سادات به پذیرش الزامات اسرائیل موفق بود، مایر اکنون متقاعد شده بود که باید به سادات وعده‌ عقب‌نشینی اسرائیل به خطوط ۱۹۶۷ را بدهد، همان‌طور که [مایر] قبلا متقاعد شده بود که او [کیسینجر] تعهد مشابهی را به برژنف برای تضمین قطعنامه‌ ‌آتش‌بس داده بود. این فراتر از درک او [مایر] بود که بپذیرد که سادات چیزی در ازای هیچ‌چیز بدهد.

مایر به‌جای نگرانی درباره وعده‌هایی که کیسینجر به سادات داده بود، باید بر آنچه قرار بود به پادشاه عربستان سعودی بگوید - زمانی که در ریاض در مسیر حرکت به‌سوی پکن توقف کرد- متمرکز می‌شد. از قضا، درحالی‌که دیپلماسی کیسینجر عرضه‌ نفت به اسرائیل از ایران را از طریق تنگه‌ باب المندب تضمین کرده بود، اما ایالات‌متحده در حال مقابله با قطع کامل نفت از تولیدکنندگان نفتی عرب، از جمله برای نیروهای مسلح ایالات‌متحده بود. تاثیر تحریم نفت اعراب اکنون در سراسر جهان محسوس بود. تولیدکنندگانِ عربیِ نفت به‌صراحت افزایش قیمت و کاهش تولید خود را به سیاست‌های مصرف‌کنندگان در قبال درگیری اعراب و اسرائیل مرتبط کرده بودند.