استاد بازیها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانهای
در تاریخچه روابط ایالاتمتحده و اسرائیل، تهدید به حذف حمایت آمریکا از اسرائیل در شورای امنیت - جایی که اکثریت خودکار تقریبا همیشه برای محکومیت اسرائیل وجود دارد- نادر است. این در جریان بحران سوئز در نوامبر۱۹۵۶ اتفاق افتاد و دوباره در سال۱۹۸۱، زمانی که نخستوزیر بگین اشغالگری اسرائیل را به بلندیهای جولان تسری داد. چهار دهه بعد، این تهدید مجددا توسط دولت اوباما در تلاشی بیثبات برای متقاعد کردن اسرائیل به محدود کردن فعالیتهای شهرکسازیاش که مستقیما در تضاد با سیاست دیرینه ایالاتمتحده بود، بهکار گرفته شد. زمانی که این تهدید تاثیری بر رفتار اسرائیل نداشت، اوباما در آخرین روزهای ریاست جمهوری خود تصمیم گرفت در قطعنامه شورای امنیت که سیاست شهرکسازی اسرائیل را محکوم میکرد، رای ممتنع بدهد. آن قطعنامه فاقد آن نوع مکانیسم اجرایی بود که کیسینجر تهدید کرده بود. باوجوداین، این قطعنامه توفانی در اسرائیل و در میان حامیانش در ایالاتمتحده و همچنین تلاش دقیقه نودیِ بیسابقهای توسط رئیسجمهور منتخب ترامپ برای خنثی کردن تصمیم سلف خود، حتی زمانی که اوباما هنوز در دفتر بیضیشکل زندگی میکرد، برانگیخت.کیسینجر عاقلانه، با خصوصی نگهداشتن تعاملات با دینیتز، از این نوع واکنش عمومی اجتناب کرد. مایر این تهدید را آنقدر جدی گرفت که تسلیم شد و با رفع محاصره موافقت کرد. همانطور که او [مایر] به همکاران کابینه خود توضیح داد، «به نظر میرسد که [نیکسون و کیسینجر] زیر تهدیدهای برژنف و سادات نشستهاند. اگر ما این اجازه را به آنها ندهیم، خودشان این کار را خواهند کرد.» باوجوداین، او [مایر] یک پیام شخصی تندوتیز برای کیسینجر فرستاد، کسی که مایر بهخوبی فهمیده بود که مسوول اولتیماتوم نیکسون بود. مایر به او [کیسینجر] اطلاع داد که قصد دارد تمام آنچه را که کیسینجر از او [مایر] خواسته است، به کابینه خود گزارش دهد «تا مصر بتواند پیروزی خود را اعلام کند.» او [مایر] با ایفای نقش قربانی گفت که توهمی ندارد «که همهچیز توسط دو قدرت بزرگ به ما تحمیل خواهد شد.» اما این امر او [مایر] را از اعلام این حقیقت تلخ بازنداشت که «اسرائیل نه به خاطر اعمالش، بلکه بهخاطر اندازهاش و به این دلیل که روی پای خود است، مجازات میشود.»