استاد بازی‌‌ها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانه‌‌ای

کیسینجر به دینیتز توضیح داد که اگر نیروهای شوروی در قاهره پیاده شوند، چهار تا پنج روز طول می‌کشد تا جمع شوند و به ارتش سوم مصر برسند. او گفت که در این مدت، اولین وظیفه‌ اسرائیل نابودی ارتش سوم خواهد بود؛ به‌گونه‌ای‌که آمریکا و اسرائیل مجبور نباشند در مقابل دو ارتش مصر و همچنین نیروهای شوروی بایستند. دینیتز معتقد بود که این امر قابل‌دستیابی است؛ زیرا ارتش سوم اکنون فاقد هرگونه دفاع هوایی است. کیسینجر از اسرائیل می‌خواست پس از آغاز فرود نیروهای شوروی در مصر یک روز منتظر بماند تا تحریک آشکار شود. او همچنین فکر می‌کرد که این امر ممکن است که مصری‌ها- که از تحرکات شوروی جسور شده‌اند- را در آن دوره‌ زمانی به حمله وادارد و همین به اسرائیلی‌ها توجیه بهتری برای حمله به آنها بدهد.

در عرض چند ساعت، کیسینجر از فشار بر اسرائیل به‌سوی یک عقب‌نشینی نمادین و ظاهری برای کاهش فشار بر ارتش سوم مصر حرکت کرد تا اسرائیل را تشویق به برنامه‌ریزی برای نابودی‌اش [ارتش سوم مصر] کند. وقتی کیسینجر این ایده را در جلسه‌ مدیران مطرح کرد، دریاسالار مورر استدلال کرده بود که نتیجه‌ معکوس خواهد داشت؛ زیرا شوروی پس‌ از آن تمام بهانه‌های لازم برای مداخله را خواهد داشت. اما همان‌طور که مورر در یادداشت الحاقی به متن مکالمه‌ خود اضافه کرد، «ما مدام به پرسشی ۶۴۰۰۰دلاری بازمی‌گردیم: اگر شوروی ۱۰هزار سرباز را وارد مصر کند، ما چه‌کار می‌کنیم؟» برای ایالات‌متحده حداقل دو برابر زمان شوروی وقت می‌برد تا نیروهای خود را مستقر کند و آنها هیچ‌یک از مزایای مربوط به دسترسی نیروهای شوروی را نخواهند داشت.

درست مانند بحران اردن در سال۱۹۷۰، آنها به این نتیجه رسیدند که باید به ارتش اسرائیل تکیه کنند. در عصر تحکیم سنگرها، کیسینجر به دنبال استفاده از نیروهای اسرائیلی برای جبران محدودیت‌ها برای استفاده از نیروی آمریکایی بود. این مطمئنا شامل یک قمار پرخطر می‌شد، اما کیسینجر قبلا تصمیم گرفته بود این سیگنال را بفرستد که اگر این چیزی است که برژنف می‌خواهد، او آماده‌ رویارویی با مسکو است؛ به نظر او، این حرکت دیگری روی صفحه‌ شطرنج بود که برای «کیش» کردن یک شوالیه‌ در حال پیشروی شوروی با حرکت دادن یک «رخ» قدرتمند اسرائیلی طراحی‌شده بود. وقتی از کیسینجر درباره‌ نابود کردن ارتش سوم مصر به‌جای نجات پرسیدم، او پاسخ داد: «می‌دانی، ما مصمم بودیم.این دولتِ اوباما نبود.»

بیشتر انگیزه‌ها برای موضع‌گیری سخت کیسینجر در این بحران از این ترس او برمی‌خاست که اتحاد جماهیر شوروی تصمیم به بهره‌برداری از این واقعیت گرفته بود که ایالات‌متحده «هیچ رئیس‌جمهور کارآمدی» ندارد. کیسینجر قبل از این جلسه به هیگ گفت: «آنها یک فرد عاجز را در کاخ سفید می‌یابند. پس چرا نباید به آن‌سو بروند؟» درواقع، درحالی‌که تصمیمات مهمی که شامل پتانسیل بالایی برای درگیری ابرقدرت‌ها می‌شد به نام نیکسون گرفته و به رهبری شوروی ابلاغ می‌شد، اما فرماندهی کل قوا در طبقه‌ بالا در اتاق‌خواب خود خوابیده بود. هیچ نشانه‌ای وجود ندارد که نشان دهد وقتی تیم امنیت ملی نیکسون تصمیم گرفت به نیروهای هسته‌ای آمریکا هشدار و به ارتباطات تهدیدآمیز برژنف پاسخ دهد، آنها حتی به فکر بیدار کردن رئیس‌جمهور باشند.

درست قبل از تشکیل جلسه در کاخ سفید در ساعت ۱۰:۲۰شب، هیگ مجددا پرسید که آیا [کیسینجر] با رئیس‌جمهور صحبت کرده است.کیسینجر پاسخ داد: «نه.صحبت نکرده‌ام. او شروع به متهم کردن می‌کند.» کیسینجر در خاطراتش حال و هوای نیکسون را در آن لحظه «پریشان و احساسی» توصیف می‌کند؛ هیگ او را «درست در آستانه» توصیف می‌کرد. کیسینجر روایت می‌کند که چگونه نیکسون اوایل آن شب وی را فراخوانده بود تا از او بخواهد که به رهبریِ کنگره درباره نقش ضروری خود در این بحران بگوید. به گفته‌ کیسینجر، «او از پایان سیاسی خود صحبت کرد، حتی از مرگ فیزیکی خود گفت.» او مردی بود «که درباره کابوسی که داشت نزدیک می‌شد، دچار فلج شده بود.»

وقتی از کیسینجر پرسیدم که آیا با رئیس‌جمهور قبل از اتخاذ تصمیم «دفکون ۳» مشورت کرده است یا خیر، او از این مسوولیت طفره رفت [که یعنی مشورت نکرده است].او به من [مارتین ایندیک] گفت: «هیگ در حال رفت‌وآمد به جلسه بود. فرض من این بود که او رئیس‌جمهور را مطلع کرده است.» کیسینجر در خاطرات خود می‌آورد که «من نمی‌دانستم که هیگ در ساعات اول صبح چه مکالمه‌ای با نیکسون داشت.» چرا از هیگ نپرسیده بود. پاسخی که به من داد این بود که «دوره‌ بسیار عجیبی بود.» گزارش هیگ تایید می‌کند که آخرین باری که او [هیگ] با رئیس‌جمهور مشورت کرد ساعت ۹:۳۵ آن شب بود؛ یک ساعت قبل از اینکه کیسینجر جلسه‌ مدیران را تشکیل دهد.

او روایت می‌کند که نیکسون به او گفته بود: «کلمات کاری از پیش نمی‌برند. باید دست به عمل و اقدام بزنیم.» وقتی هیگ به نیکسون گفت که جلسه‌ مدیران به‌زودی تشکیل خواهد شد، نیکسون هیچ میل و علاقه‌ای برای شرکت در آن جلسه ابراز نکرد. هیگ به خاطر می‌آورد که «می‌دانی چه می‌خواهم ال؛ تو نشست را مدیریت کن.» او خاطرنشان می‌کند که این مطابق با ترجیح نیکسون برای تصمیم‌گیری در خلوت بود. اما او ادعا نمی‌کند که نیکسون در خلوت خود در آن شب تصمیم خاصی گرفته باشد.

این شگفت‌آور است. «پیتر رودینو»، نماینده کنگره، همان روز اعلام کرده بود که کمیته‌ قضایی مجلس قصد دارد با تحقیقات استیضاح به کار خود ادامه دهد. پیش‌تر دادگاه به نیکسون آموزش داده بود که نوارهایی را که می‌دانست او را متهم می‌کند، تحویل دهد. رهبری جمهوری‌خواه سنا علنا از او می‌خواست تا نام دادستان ویژه‌ جدیدی را معرفی کند که بدون شک متهم کردن او را توصیه می‌کند. جای تعجب نیست که او با ناامیدی عمیق به اتاق‌خواب خود رفت.

444444