نگاه دیگران-بخش نودم
استاد بازیها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانهای
کیسینجر از دینیتز در لابی «وست وینگ»، اتاق پذیرایی بزرگ برای ملاقاتکنندگانِ رئیسجمهور و کارکنان ارشد او که در امتداد دیوار جنوبی آن کُمدی از چوب ماهون متعلق به قرن هجدهم استادانه ساختهشده و جای گرفته است، پذیرایی کرد. در هر دو طرف کمدها، مبلها و صندلیهای آمریکایی قدیمی با روکشهای رُز قرار داشت. روی دیوار پشت یکی از آن مبلها یک نقاشی بزرگِ باشکوه با قاب طلا از «واشنگتن در حال عبور از دلور» اثر «امانوئل لوتز» دیده میشد. در دیوار شمالی، یک ساعت زراندودِ بزرگ، دایرهای و متعلق به اوایل قرن نوزدهم با سر عقاب طلایی، زمان را با آن عقربههای بزرگ سیاهش مشخص میکرد.ساعت 2:30بامداد بود. کیسینجر و اسکوکرافت از پلههای باریک و جیرجیر کننده بهسوی «اتاق موقعیت» بالا رفتند و با دینیتز زیر نقاشی واشنگتن نشستند.
در آن ساعت احتمالا نمادگرایی در آنها گمشده بود؛ اما عبور شارون از کانال سوئز یک هفته قبلتر، تداعیکنندهی عبور واشنگتن از دلور در شب کریسمس ۱۷۷۶ بود. کیسینجر نسخهای از رویکرد نیکسون به برژنف را به دینیتز داد تا آن را به مایر منتقل کند. وقتی مایر ساعتی بعد آن را برای کابینهی اسرائیل خواند، وزرا غافلگیر شدند. هرگز در تاریخ {جعلی}اسرائیل، محتواهای یک پیام بحرانی را که رئیسجمهور ایالاتمتحده برای همتای شوروی خود ارسال میکرد، قبل از دریافت آن در مسکو، فرد دیگری دریافت نکرده بود. وزرای اسرائیلی طی یک جلسه پرتنش و سخت که یک شب تا به صبح طول کشید، نگران بودند که نیکسون بهجای ایستادگی در برابر تهدید شوروی، به برژنف بپیوندد تا اسرائیل را تحتفشار قرار دهد که از کنترل خود دست بردارد. «آبا ابن» در زندگینامهی خودنوشتش به یاد میآورد که وقتی پیام نیکسون را شنیدند چقدر «عمیقا دلگرم شده و تحت تاثیر قرار گرفتند.»