نگاه دیگران-بخش هفتادوسوم
استاد بازیها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانهای
بهطور مشابه، در سال۲۰۱۴، نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا را متقاعد کرد که چارچوب صلح آمریکایی را بر مبنای ایدههایی بگذارد که مذاکرهکنندگان نتانیاهو آن ایدهها را با نمایندگان محمود عباس، رئیسجمهور فلسطین در بهاصطلاح «کانال لندن» مورد موافقت قرار داده بودند. نتانیاهو همان تاکتیک را با موفقیت بیشتری با جرد کوشنر، فرستاده ویژه ترامپ، آزمود و کوشنر نظرات نتانیاهو را درباره شکل توافق نهایی با فلسطینیها اتخاذ و آن نظرات را در قالب «معامله قرن» ترامپ دوباره به جریان انداخت.
در تمام آن موارد، بازیگران محلی به دنبال این بودند که وزن ایالاتمتحده را در پس ابتکارات خود بنهند. در این مورد، کیسینجر میخواست بار مسوولیت پایان دادن به جنگ و سرزنش برای درج قطعنامه۲۴۲ شورای امنیت در قطعنامه آتشبس را بر گُرده شوروی بگذارد. در جلسه صبح دوشنبه WSAG، کیسینجر در پاسخ به این نگرش همکاریجویانه شوروی، خواستار این شد که فتیله بیانیههای ضد شوروی پایین کشیده شود. اما برای انگیزه بخشیدن به تلاشهای مسکو با اقمار عرب خود، او خواستار افزایش فشار از طریق حملونقل هوایی و افزودن مولفه حملونقل دریایی شد. شلزینگر گزارش داد که ۳هزار تُن تدارکات یا به اسرائیل رسیده یا در مسیر رسیدن بود. هر بیستوچهار ساعت، چهار فروند C-۵A و دوازده فروند هواپیمای C-۱۴۱ در اسرائیل فرود میآمدند. همانطور که کیسینجر برای کارکنان ارشد خود در جلسه بعد توضیح داد، تنها امید برای آتشبس همانا متقاعد کردن شورویها بود که «ما میتوانیم کارها را سریعتر از آنچه آنها میتوانستند انجام دهیم و شاید بتوانیم آنها را در دستانی قرار دهیم که میتوانند از آن استفاده سریعتری نسبت به اقمار آنها داشته باشند.»
کیسینجر با توجه به کارکرد تامین و تدارک دوباره برای تحقق رضایت مجددش و حمله اسرائیل به سینا که قرار بود شروع شود، میخواست مطمئن شود که حملونقل هوایی سادات را مجبور به در آغوش گرفتن دوباره شوروی نمیکند. او از طریق کانالی پشت پرده با اسماعیل تماس گرفت تا توضیح دهد که گزینهای برای او نمانده است. او یک هفته دست نگه داشت؛ اما تلاشش با حملونقل هوایی عظیم شوروی و امتناع سادات از آتشبسی که شوروی قول پذیرش آن [از سوی سادات] را داده بود، تضعیفشده بود. بهعبارتدیگر، تاخیری که کیسینجر پیشتر به اسرائیلیها گفته بود که بهخاطر پنتاگون بود، اکنون برای مصریها اعتبار یافته بود. او خاطرنشان کرد که ایالاتمتحده در تلاشهای خود برای تامین و تدارک دوباره «بیشتر بر تجهیزات قابلمصرف تاکید میکند»؛ مسالهای که سادات آن را بهسختی قانعکننده مییابد، اگر در آن لحظه میدانست که این تامین و تدارک دوباره شامل بیست جت فانتوم و صدها تانک M۶۰ است. کیسینجر قول داد که بهمحض توافق بر سر آتشبس، این کمکهای نظامی ملغی خواهد شد.
کیسینجر سپس کوشید تا با تعهد جدی «به انجام تلاشی بزرگ، بهمحض پایان خصومتها، برای کمک به آوردن صلحی پایدار و عادلانه به خاورمیانه» از اثرات آن ضربات ناگوار آن کم کند. اسماعیل در همان روز پاسخ داد و بر تمایل سادات به بازنگه داشتن آن کانال پشت پرده تاکید و روشن کرد که «هیچ طرف دیگری به نام مصر صحبت نمیکند» و به این ترتیب نشان داد که سادات همچنان به حفظ استقلال خود از مسکو ادامه میدهد. بااینحال، او الزام سادات برای همراهی کردن آتشبس با عقبنشینی کامل اسرائیل را تکرار کرد. وی با دعوت از کیسینجر به قاهره به این مذاکره پایان داد. هشت ماه قبلتر، کیسینجر آن دعوت را مسخره کرده بود یعنی زمانی که اسماعیل آن را در اولین ملاقات خود در آرمونک اعلام کرد. حالا او با اشتیاق آن را بهعنوان یک سیگنال خوشایند از تمایل مصر برای یک رابطه جدید با ایالاتمتحده پذیرفت.
روز یازدهم، سهشنبه، ۱۶اکتبر۱۹۷۳. زمانی که کیسینجر در صبح روز سهشنبه به وزارت امور خارجه رسید، آریل شارون و نیروهایش موفق به عبور از کرانه غربی کانال - بهسوی «آفریقا»- شده بودند؛ چنانکه اسرائیلیها اینگونه به آن ارجاع میدادند. تیپهای اصلی چترباز مجهز به سیصد موشک ضدتانک LAW بودند که روز قبل بهوسیله آمریکاییها تحویل دادهشده بود. نبرد در کرانه شرقی در اطراف محلی که به «مزرعه چینیها» معروف بود همچنان شدید بود و ایجاد یک گذرگاه امن برای یگانهای تانکهای اسرائیلی را به تاخیر میانداخت. بااینوجود، جنگ بهوضوح وارد مرحله جدید و تعیینکنندهای شده بود. کیسینجر اکنون در تلاش بود تا پافشاری سادات بر تعهد کامل اسرائیل به عقبنشینی پیش از آتشبس را بشکند. او بهصراحت به اسماعیل گفت که نمیتواند چنین تعهدی را عملی سازد. لحنش سخت بود. او [کیسینجر] هشدار داد که «طرف مصری... باید تصمیم مهمی بگیرد.
اصرار بر برنامه حداکثری یعنی - خطر [از دست دادن] احتمالی تمام آنچه بهدستآمده است».او ابراز تاسف کرد که نمیتوان به دیپلماسی آمریکایی «فرصت کامل» داد مگر اینکه قبل از آن آتشبس برقرار شود. اگر سادات آتشبس را در جای خود و بدون تعهد اسرائیل به عقبنشینی کامل میپذیرفت، کیسینجر تضمین میکرد که ایالاتمتحده خود را بهطور کامل برای دستیابی به «صلح واقعی و عادلانه که اصول حاکمیت و امنیت را آشتی میدهد» وارد میدان خواهد کرد. این یک بازگشت هدفمند به ایدهای بود که نیکسون مطرح کرده بود یعنی زمانی که اسماعیل برای اولینبار در فوریه۱۹۷۳ به واشنگتن آمد. بعد، کیسینجر فرمول آتشبسی را که بهتازگی شوروی را متقاعد به اتخاذ آن کرده بود، عرضه کرد: آتشبس موجود با مذاکراتی با هدف دستیابی به توافق «بر اساس قطعنامه۲۴۲ شورای امنیت در تمام بخشهای آن، از جمله خروج نیروها که در آن قطعنامه پیشبینیشده» همراه خواهد بود.