استاد بازی‌‌ها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانه‌‌ای

بنابراین، آنها چیزی برای از دست دادن نداشتند و با همکاری با دیپلماسی کیسینجر، چیزهای زیادی به‌دست می‌‌آوردند. نه برای اولین یا آخرین بار، اسرائیلی‌‌ها همان‌قدر با کیسینجر بازی می‌‌کردند که خودشان تصور می‌‌کردند کیسینجر در حال بازی با آنهاست. بر همین اساس، گلدا مایر «اِبِن» را به واشنگتن فرستاد- که مایر به او دستور داد برای رسیدگی به مذاکرات شورای امنیت در نیویورک بماند- تا به کیسینجر بگوید که اسرائیل مایل به پذیرش آتش‌‌بس است.

روز هفتم، جمعه، ۱۲اکتبر۱۹۷۳. تمام محاسبات دقیق کیسینجر در شُرُف در هم ریختن بود. نقشه اسرائیل در جبهه شمالی در اولین پرتوهای آفتاب همانا پیشروی به‌‌سوی «تل شمس»، تپه آتش‌فشانی در حدود ۳۰کیلومتریِ دمشق بود. بااین‌‌حال، با حرکت تانک‌‌های اسرائیلی، آنها ناگهان یک لشکر تانک دشمن را دیدند که ابری از گردوغبار عظیم را به هوا بلند کرده چنان‌که گویی در سراسر دشت در دو ستون از جنوب شرقی به سمت جناح راستشان در حال پیشروی بودند. اینها نیروهای تازه‌‌نفس عراقی بودند که جمعا پانصد تانک، هفت‌‌صد نفربر زرهی (APC)، و سی‌هزار نفر، برابر با تمام نیروهای اسرائیلی مستقر در جولان بودند. تانک‌‌های اسرائیلی چاره‌‌ای جز برگشتن و دفاع از خود نداشتند. این امر پیشروی اسرائیل به سمت دمشق در مسیر خودشان را متوقف کرد.

کیسینجر هیچ‌‌کدام از اینها را نمی‌‌دانست. وقتی اولین گزارش را آن صبح جمعه به نیکسون گفت، توضیح داد که «امروز، دیپلماسی شروع به حرکت کرده است»، اکنون‌‌که دستاوردهای اسرائیل در سوریه در شرف جبران خسارات آنها در مصر بود. او قصد داشت بریتانیایی‌‌ها را وادار کند که قطعنامه آتش‌‌بس را روز بعد در شورای امنیت مطرح کنند. این قطعنامه مستلزم آتش‌‌بسی است که در بیست‌‌وچهار ساعت بعد شروع می‌‌شود. نیکسون این طرح را تایید اما خاطرنشان کرد که اسرائیلی‌‌ها در سوریه به‌‌اندازه‌‌ای که او انتظار داشت، دستاوردی به‌دست نیاورده‌‌اند و احتمالا هفته‌ها طول می‌‌کشد تا «آنها واقعا بتوانند کلک زدن به این مردم را شروع کنند.» کیسینجر پاسخ داد که اگر آنها مجبور شوند این‌‌قدر منتظر بمانند، فشار بین‌‌المللی غیرقابل مدیریت می‌‌شود.

در این مرحله، کیسینجر هیچ تصوری نداشت که سادات دستور تهاجم جدیدی را داده است. او هنوز فکر می‌‌کرد که نیروهای اسرائیلی به سمت حومه دمشق پیشروی خواهند کرد و اینکه این امر موجب فشار شوروی بر سادات برای پذیرش آتش‌‌بس می‌‌شود. او سپس به اسرائیلی‌‌ها روی آورد و اصرار کرد که آنها نیز آتش‌‌بس را بپذیرند و این تصور را ایجاد کنند که ایالات‌‌متحده مسوول واداشتن اسرائیلی‌‌ها به توقف تهاجم آنها بود. او متعاقبا به همکاران WSAG خود توضیح داد که «برای ما ورود به بحث نجات اعراب، می‌‌تواند کامل‌‌کننده باشد.» بر همین اساس، او تصمیم گرفت که حرکت بعدی باید ارسال سیگنال‌‌های آشتی‌‌جویانه به سادات و برژنف برای روشن ساختن این مساله باشد که او آماده همکاری با آنهاست.

پیام او به سادات از طریق کانال اسماعیل ارسال شد. در آن پیام، او ایالات‌‌متحده را متعهد کرد که تمام تلاش خود را برای ایفای نقش مفید «هم در پایان دادن به خصومت‌‌های کنونی و هم برقراری صلح دائمی بر اساس عدالت» انجام دهد. او با تاکید بر اینکه انتظار داشت سادات به دنبال پایان دادن به خصومت‌‌ها باشد، وعده داد که با هرگونه پیشنهاد صلح مصر «با تفاهم و حسن نیت» برخورد کند. این سیگنال به مسکو در اولین کنفرانس مطبوعاتی او پس از آغاز جنگ فرارسید. او اعتدال و خویشتن‌‌داری شوروی را ستود؛ اما هشدار داد که حمل‌‌ونقل هوایی شوروی مفید نبود و خطر واقعیِ تقابلِ ابرقدرت‌ها وجود داشت. با‌‌وجوداین، او به مطبوعات گفت که اقدامات شوروی، از آن زمان، «بی‌‌مسوولیتی‌‌ای که اسباب تهدید تنش‌‌زدایی باشد را ایجاد نمی‌‌کند.»

کیسینجر می‌‌دانست که از دو سو زیر فشار است: یهودیان آمریکاییِ مخالف و واکنش کنگره به پیام نرم او به مسکو در مواجهه با تشویق فعال و تامین مجدد اعراب. در واقع، یک روز بعد، او به‌‌شدت مورد تقبیح سناتور جکسون قرار گرفت که کیسینجر را مقصر تظاهرات حامی اسرائیل در لس‌‌آنجلس برای کشته شدن صدها اسرائیلی می‌‌دانست؛ زیرا شوروی درگیر چیزی شده بود که کیسینجر جرات کرده بود، آن را حمل‌‌ونقل هوایی «معتدل و آرام» به اعراب بنامد. اما کیسینجر حاضر بود این بها را برای حفظ همکاری شوروی در دیپلماسی آتش‌‌بس خود بپردازد.

چیزی که او تا بعد از کنفرانس مطبوعاتی متوجه نشد این بود که نشانه‌های اولیه از قرار گرفتن لشکرهای هوابرد شوروی در حالت آماده‌‌باش اکنون تایید شد؛ به این معنی که هر چه ارتش اسرائیل به دمشق نزدیک‌‌تر می‌‌شد، احتمال بیشتری برای مداخله شوروی وجود داشت. او فرصت داشت این موضوع را با سفیر شوروی مطرح کند آن هم زمانی که وی میزبان او برای ناهار در اتاق ناهارخوری خصوصی و شیکِ وزیر امور خارجه بود که دارای دکور کهن آمریکایی و مبلمان کنده‌‌کاری‌‌شده واقع در طبقه‌‌ هشتم وزارت امور خارجه بود. آنها در حالی در آن ظروف چینیِ دارای لبه‌های آبی و حاشیه‌های طلاییِ با آن نشانِ عقاب طلایی وزارت امور خارجه غذا می‌‌خوردند که یک تبادل‌‌نظر آزمایشی هم داشتند.

اگرچه هیچ گزارشی از مکالمه وجود ندارد؛ اما کیسینجر به خاطر می‌‌آورد که به دوبرینین هشدار داد که ایالات‌‌متحده، مداخله نظامی شوروی را تحمل نخواهد کرد. دوبرینین بعدا در همان روز با او تماس گرفت تا در مقابل، پیام تهدیدآمیز مسکو را منتقل کند. دوبرینین اعلام کرد: تل‌‌آویو در صورت پیشروی اسرائیل به‌‌سوی دمشق، در امان نخواهند بود. کیسینجر پاسخ داد که اگر هواپیمای شوروی در آن منطقه دیده شود، دخالت مستقیم آمریکا را در پی خواهد داشت. تنش ابرقدرت‌ها به‌‌وضوح به سطح خطرناکی می‌‌رسید.

444444