سیانان بررسی کرد؛ برگزیت موجب از هم گسستن پادشاهی متحده میشود؟
جانسون آخرین نخستوزیر بریتانیای کبیر
او روشن کرده که خروج را بدون توافق انجام خواهد داد. در اسکاتلند او از سوی حامیان «هوادار اروپا» و حامیان «هوادار استقلال اسکاتلند» هو شد. نیکولا استورجن، وزیر اول اسکاتلند و رهبر «حزب ملی اسکاتلند» که مدافع استقلال است، به رسانههای محلی گفت که جانسون «جرأت» مواجه شدن با مردم اسکاتلند طی دیدار از آنجا را نداشته است. در ولز او بهخاطر نداشتن طرحی در مورد جلوگیری از عواقب شدید برگزیت بدون توافق- بهویژه از سوی کشاورزان ولزی- مورد انتقاد قرار گرفت. «مارک دراکفیلد» وزیر اول ولز هم گفت که جانسون در مورد فقدان جزئیات چندان نگران نیست و هیچ نگرانی در او دیده نمیشود. در ایرلند شمالی – که با شدیدترین عواقب خروج بدون توافق دست به گریبان است- هم برافراشتن مرز سخت با جمهوری ایرلند و واقعیت اسفناک بازگشت به روزهای تاریک خشونت فرقهای همه را نگران کرده است. در اینجا هم جانسون مورد استقبال معترضانی قرار گرفت که پلاکاردهایی برافراشته بودند که میگفت «برگزیت یعنی بازگشت مرزها.» او شخصا در این کشور هم نامحبوب است و پس از اینکه جانسون عبور از مرز ایرلند را با سفر میان شهرها و استانهای لندن مقایسه کرد عدم محبوبیت او بیشتر شد. او آشکارا چند دهه درگیری خونین را که بیش از ۳ هزار کشته بر جا گذاشت، نادیده گرفت. نگرش شوالیهوار او به فرآیند صلح در ایرلند شمالی طی دوران رقابتهای انتخاباتیاش هم ادامه یافت گویی او اطلاع چندانی از دشواریهای مربوط به تقسیم قدرت در این منطقه ندارد. این یک مشکل برای نخستوزیری است که در انجام وظایف مربوطهاش با دو مساله مواجه است: یکی مساله برگزیت که قرار است در ۳۱ اکتبر انجام شود و دیگر متحد نگه داشتن کشورش. حفظ اتحاد کشور برای حزبی که اکنون جانسون رهبریاش را بر عهده دارد بسیار مهم است؛ حزبی که نام کاملش «حزب محافظهکار و اتحادیهگرا» است. با این حال، این اتحادیهگرایی آنطور که روزگاری میان رایدهندگان متداول بود، پس از برگزیت شاید دیگر مصداق نداشته باشد. «راب فورد» استاد سیاست در دانشگاه منچستر میگوید: «من اصلا متعجب نمیشوم اگر بگویند برگزیت یعنی از هم گسستن بریتانیا.» فورد توضیح میدهد که بیشترین حمایت برای برگزیت از سوی رأی دهندگان ناسیونالیست انگلیسی است که اهمیت چندانی به این اتحادیه و اتحاد کشورهای بریتانیا نمیدهند. او میگوید: «برای آنها این مساله جذابیتی ندارد. آنها این مساله را مانعی برای برگزیت میشمارند و معتقدند باید این را زیر اتوبوس انداخت.»
با این حال، در انگلستان، پرجمعیتترین و قدرتمندترین بخش بریتانیا، برگزیت پیوند نزدیکی با ابتدا انگلیس/ ابتدا بریتانیا دارد. تضاد جالبی است. نه؟ در امتداد دریای ایرلند، اوضاع متفاوت است. مهمترین حامیان برگزیت در ایرلند شمالی اتحادیهگرایانی هستند که هرگونه جدایی و انفکاک از بریتانیای اصلی را غیرقابل تصور میدانند. در سوی دیگر اتحادیهگرایی، جمهوریخواهان ایرلندی هستند که نبود مرز میان دو ایرلند را به هر قیمتی اولویت میشمارند. تندروترین جمهوریخواهان ایرلندی در نهایت مایلند که دو ایرلند با یکدیگر متحد شوند. یک نظرخواهی جدید از سوی Northern Ireland Life and Times نشان داد مردمی که خود را ایرلندی مینامند بیشتر مشتاق یک ایرلند متحد هستند درحالیکه آنهایی که بیشتر احساس بریتانیایی بودن میکنند موضع خود نسبت به اتحاد را سختتر کردهاند. با این حال، این نظرسنجی نشان داد که طی ۲۰ سال گذشته، بیشتر شهروندان ایرلند شمالی بیش از همیشه خود را نه اتحادیهگرا میدانند نه جمهوریخواه. نخستوزیری جانسون در نهایت چیزی نیست جز نبرد میان جنبشهای ملیگرا. بعید به نظر میرسد جانسون بتواند چهار گوشه بریتانیا را متحد نگه دارد. هریک از این کشورهای متحد بریتانیا، ساز خود را میزنند. ناظران میگویند اگر ناگهان درخواست انتخابات مطرح شود شاید دیگر چیزی از کل این اتحادیه باقی نماند و جانسون به آخرین نخستوزیر بریتانیای متحد تبدیل شود.
ارسال نظر