سیاست پاکسازی قومی دوباره اروپا را فرا میگیرد
جذام بنن در خیابانهای رم
«اتحادیه» یکی از دو حزب در ائتلاف جدید دولتی در ایتالیا است. «تیم لیستر»، در تحلیل ۲۳ ژوئن ۲۰۱۸ در سیانان، نوشت سالوینی تحسینکننده ولادیمیر پوتین است، رسانههای اجتماعی را به رسانههای اصلی و مکتوب ترجیح میدهد، ملیگرایی اقتصادی را جار میزند و اظهارنظرات پرمناقشهای در مورد خارجیان و مهاجران انجام میدهد. او چند صفحه از کتاب ترامپ را خوانده و شعار انتخاباتی خود را «ابتدا ایتالیا» قرار داد که یادآور شعار ترامپ مبنی بر «ابتدا آمریکا» است. هفته گذشته یعنی زمانی که آمریکا خانوادههای مهاجر را در مرز توقیف و والدین را از فرزندان جدا کرد، سالوینی هم بنادر ایتالیا را به روی کشتیهایی که مهاجران را حمل میکردند، بست. گویی او ترامپ را پیش چشم خود قرار داده و در هر کاری از او الگو میگیرد. در نظرسنجیها نیز آسیبی به او وارد نشد: «اتحادیه» نسبت به اوایل ژوئن دو درصد بالاتر رفته است. درست همانطور که طرفداران ترامپ در برابر مهاجران غیرقانونی که از مرز مکزیک عبور میکردند دست به اعتراض زدند، ایتالیاییها هم از پاسخ بیرویه اروپا به افزایش مهاجرت در مدیترانه خشمگین شدند و این باعث شد که کشورهایی که با معضل مهاجران روبهرو بودند بار بیشتری را به دوش بکشند. بیش از ۶۰۰ هزار نفر از سال ۲۰۱۳ به بعد در ایتالیا ورود کردهاند. جوزپه کونته، نخستوزیر ایتالیا، در ماه جاری گفت: «اینبار باید به اشتراک گذاشته شود.»
آنچه هنوز بحثانگیزتر مینماید همانا اعلام سالوینی است مبنی بر سرشماری جمعیت ایتالیایی کشور. او سال گذشته گفت: «ما به یک پاکسازی گسترده نیاز داریم، خیابان به خیابان، محله به محله، وجب به وجب. ما باید سختگیر باشیم زیرا بخشهای زیادی از شهرهای ما، بخشهای زیادی از ایتالیا خارج از کنترل است.» او سپس پیشنهاد داد که ایتالیا به خطمشیها و سیاستهایی شبیه به آنچه پرزیدنت ترامپ انجام داد نیاز دارد. همین هفتهای که گذشت، ترامپ گفت: «باید سیاست بسیار سختی» در مورد مهاجرت غیرقانونی داشته باشیم؛ «گزینه دیگری نداریم.»
یک اتحاد غیرمنتظره
«اتحادیه» همین ماه در ائتلاف با جنبش ۵ستاره (۵SM) به قدرت رسید. این جنبش هم یک جنبش شورشی و یک حزب ضدتشکیلاتی دیگر است. بنن میگوید وقتی این دو حزب در انتخابات ماه مارس بهعنوان بزرگترین حزب رخ نمودند، اتحادی محتمل میان او با این دو حزب شکل گرفت. به او گفتم: «تو اولین کسی هستی که پارادایم چپ و راستی را شکستی.» این آویزه گوش سالوینی بود. در سال ۲۰۱۵، او به دانشمند سیاسی «آلساندرو فرانزی» گفته بود:«تمایز میان راست و چپ دیگر موثر نیست زیرا امروز آلترناتیو میان کسانی است که کوچک و کسانی که بزرگ هستند و میان مردم و تشکیلات مالی اتحادیه اروپا است.» کتاب راهنمای بنن- سالوینی فراتر از مهاجرت میرود. بنن به مخاطبان ایتالیایی گفت: «نگاه کنید آنها چگونه میغلتند. قدرتهای خارجی، سرمایه خارجی و رسانههای خارجی از مردم ایتالیا حاکمیتشان را گرفتند.»
این لحن ضدتجاری در بطن برنامه ائتلافی جدید است. بنن همین لحن را در ریاستجمهوری ترامپ میدید؛ لحنی که وفاداریهای حزبی را تکان داد آنگاه که ترامپ موفق به استفاده از خشم کسانی شد که به اصطلاح «کمتر تحصیل کرده» نامیده میشدند؛ کسانی که بهواسطه اتوماسیون و افول تولید حاشیهنشین شده و مهاجرانی که مایل به کار با درآمد کمتر هستند. همین هفتهای که گذشت ترامپ لرزهای دیگر به نخبگان وارد آورد. ماه گذشته بنن گفته بود: «طبقه کارگر، کارگران یقه آبی در آمریکا و طبقه متوسط کاملا از سوی نخبگان جهانگرایی که کشور را در ۳۰،۲۰ سال گذشته اداره میکردند مورد سوءاستفاده قرار گرفتند و پیروزی ترامپ نفی و طرد کامل آن بود.» او این اظهارات را در مجارستان بیان کرد؛ کشوری که رهبرش «ویکتور اوربان» یکی از پیشقراولان در این انقلاب است. بنن میگفت: اوربان «ترامپی پیش از ترامپ» است. همین هفتهای که گذشت اوربان گفت که مجارستان، لهستان، جمهوری چک و اسلواکی پذیرفتند که مراکزی «کانونی» برای رسیدگی به مهاجران خارج از مرزهای اروپا برقرار کنند.
بنن بخش زیادی از اروپا را منطقهای حاصلخیز برای انقلاب پوپولیستی خود مینگرد. در ماه مارس، او در کنفرانس «جبهه ملی» راستافراطی در فرانسه حاضر شد و گفت: «بگذارید آنها به شما نژادپرست بگویند. آن را بهعنوان نشان افتخار بر تن کنید.» او همچنین به نایجل فاراج هم نزدیک است؛ فاراج چهره عمومی جنبش برگزیت و رهبر سابق «حزب استقلال بریتانیا» است. هدف عامهپسند دیگر برای بنن، سالوینی، فاراج و دیگر شورشیان رسانههای اصلی هستند. بنن در مصاحبهای در سالجاری فایننشالتایمز، بیبیسی، والاستریتژورنال و اکونومیست را «دپارتمان تبلیغات جهانگرایان» نامید.
سالوینی (همچون ترامپ) خیلی شخصینگر شده است. نویسندهای به نام «روبرتو ساویانو» گفت: «ایتالیاییها به لحاظ اجتماعی عقبگرد دارند آن هم در میان موج ملیگرایی که عناد نژادپرستانه علیه هر چیزی را نشان میدهد که بیگانه تصور میشود.» سالوینی با تهدید به چشمپوشی از حفاظت پلیسی از ساوینی واکنش نشان داد؛ حفاظتی که وی از زمان نوشتن گزارش افشاگرانه برای مافیا از آن برخوردار بود. بسیاری از ستونها وقف توصیف این جنبشهای پوپولیستی بهعنوان پیشگامان فاشیسم جدید شدهاند که رهبرانشان این کارها را انجام میدهند: اقلیتها را برمیگزینند، از نژادپرستی آشکار و پنهان استفاده میکنند، این اصل را تضعیف میکنند که مخالفت بخشی از دموکراسی است، ملیگرایی اقتصادی را بازتاب میدهند و همکاری بینالمللی را تقبیح میکنند.
اما همخوانی و همنوایی با دهه ۳۰ به حد افراط رسیده است (بیکاری گسترده و نیروهای شوکدهنده در خیابانها کجا هستند؟) مورخی به نام «جیمز مکدوگال»، میگوید تهدید واقعی «دموکراسی است که به استبداد اکثریت کوچکی تقلیل یافته که رضایت احساسی را در ادبیات خشن و نفرتبار مییابند درحالیکه رهبران منتخبشان که بهصورت ناپلئونی انتخاب شدهاند از حقوق خود کاسته و همسایگان خود را مورد پیگرد قرار میدهند.» مکرون رئیسجمهوری فرانسه روز پنجشنبه گفت که چنین نیروهایی «همچون جذام در تمام اروپا درحال برخاستن هستند، در کشورهایی که تصور میکردیم دیدن آنها در این کشورها بار دیگر غیرممکن است.» سالوینی هم همچون فاراج و بنن میگوید چنین انتقادی ناله گریزناپذیر نخبگان است زیرا کنترلشان دارد کمرنگ میشود. وقتی مکرون از عدم پذیرش ۶۰۰ مهاجر از سوی ایتالیا که در یک کشتی نجات بودند انتقاد کرد، سالوینی او [مکرون] را «روده دراز و یاوهگو» نامید. سالوینی گفت: «کسانی هستند که حرف میزنند و کسانی هستند که عمل میکنند.» اما این حرف روزبهروز شگفتآمیزتر میشود. بنابراین نشست اتحادیه اروپا در مورد مهاجرت در این هفته کسلکننده خواهد بود.
ارسال نظر