پراجکت سیندیکیت تشریح کرد
استراتژی مکرون از نشست گروه ۷ تا مجمع عمومی سازمان ملل
بهگزارش دیپلماسی ایرانی، پایگاه خبری «پراجکت سیندیکیت» در یادداشتی پیرامون تلاشهای امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه برای آغاز مذاکرات میان تهران و واشنگتن در حاشیه نشست گروه ۷ نوشت: پیش از نشست گروه ۷ در شهر بیاریتز در فرانسه، پیشبینیها از احتمال اختلالات بیشتر در جلسه از سوی دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، یا بوریس جانسون، نخستوزیر بریتانیا، حکایت داشتند. اما تاثیرگذارترین فرد در روند جلسات فردی بود که اصلا انتظار نمیرفت در بیاریتز حضور داشته باشد: محمد جواد ظریف، وزیر امورخارجه ایران.
اگرچه در پوشش رسانهای نشست گروه ۷ عمدتا روی مسائلی همچون جنگهای تجاری، آتشسوزی در آمازون و چشمانداز خطرناک «برگزیت بدون توافق» تمرکز داشتند، اما احتمالا مهمترین مباحثات با موضوع ایران بودند. سرنوشت توافق هستهای سال ۲۰۱۵ ایران نه تنها در رخ دادن یا ندادن یک مسابقه تسلیحات هستهای در منطقهای بهشدت ناآرام تاثیرگذار است، بلکه در دوام آوردن یا نیاوردن اتحاد سیاسی غرب هم نقشی تعیینکننده دارد. امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه، در بیاریتز راه را به سمت نوعی مصالحه آمریکایی-ایرانی باز کرد. در روزهای اخیر بازیگران اصلی درام ایران همگی خود را از درگیری عقب کشیدهاند. بریتانیا تانکر نفتکش ایرانی (گریس ۱) را که در جبلالطارق توقیف کرده بود، آزاد کرده است. مهمتر از همه، ترامپ برای دیدار با حسن روحانی، رئیسجمهوری ایران، ابراز تمایل و حتی پیشنهاد پرداخت وام کوتاهمدت برای کمک به اقتصاد ایران را مطرح کرده است.
با وجود این، همچنان عواملی وجود دارند که میتوانند بر روند کاهش تنشها تاثیر منفی بگذارند. اول از همه اینکه دولت ترامپ همچنان تصور میکند هر چه فشار بیشتری به ایران (و بر متحدان اروپایی آمریکا) وارد کند، به نتیجه بهتری میرسد. بهویژه جان بولتون، مشاور امنیت ملی آمریکا، میخواهد اقتصاد ایران را نابود کند و معتقد است که قطع هرگونه کمک اروپایی به ایران راه انجام چنین کاری است. او و سایر مقامات آمریکایی از همه ابزارهای در دسترس خود برای نابودی وحدت اروپا استفاده خواهند کرد و بارزترین نقطه فشار هم بریتانیاست. بدتر اینکه برخی در ایالاتمتحده و در منطقه خلیجفارس جدای از اعمال فشار اقتصادی، بهدنبال کشاندن ایران به یک مواجهه نظامی هستند. بسیاری از اصولگرایان ایران بر این باورند که توافق هستهای هیچ مزیتی برای کشورشان نداشته است و بهدنبال دستیابی به یک اهرم فشار بزرگتر هستند. این تفکر سبب شده که ایران در چند صحنه به اقدامات تقابلی دست بزند که از نمونه آنها میتوان به توقیف کشتی بریتانیایی در تنگه هرمز اشاره کرد. این اقدامات فزاینده ایران سبب شده اسرائیل هم در صدد تحریک بیشتر درگیریها برآید. خطر موجود این است که ایران و نیروهای تحت حمایت آن در خاورمیانه، از خطوط قرمز بگذرند.
ایران بهطور قابل درکی از کندی اروپا در راهاندازی اینستکس، مکانیزم طراحی شده برای تجارت اروپا و ایران به رغم تحریمهای ایالاتمتحده، ناخشنود است. اما آنهایی که در ایران معتقدند اروپا هیچ کمکی نکرده، اشتباه میکنند. اگر اتحادیهاروپا از رویکرد فعلی خود دست بکشد و در اعمال فشار علیه ایران به ترامپ بپیوندد، آنگاه متوجه این مساله خواهند شد. در آن صورت، ایران با خطر از دست رفتن حمایت اخلاقی اروپاییها مواجه خواهد شد که برای جداسازی سیاست خود از ایالاتمتحده در قبال ایران بهشدت به دردسر افتادهاند. توانایی اروپا در ادامه حمایت از توافق ایران در برابر فشار ایالاتمتحده، بسیاری را شگفتزده کرده است. حتی بریتانیا هم تاکنون همان مواضع اتحادیه اروپا را درپیش گرفته است. اما احتمال تغییر این روند وجود دارد. اگر ایران یک کشتی دیگر بریتانیایی را توقیف یا شهروندان این کشور را دستگیر کند، آنگاه این احتمال وجود دارد که جانسون از اتحادیهاروپا فاصله بگیرد و به ترامپ ملحق شود. اگر مسیر سیاسی بریتانیا از اتحادیهاروپا جدا شود، آنگاه آلمان هدف بعدی جنگطلبان در آمریکا خواهد بود. در همین حال، ممکن است ایالاتمتحده از دیپلماسی در اروپای مرکزی و شرقی برای بهدست آوردن متحدان بیشتر استفاده کند.
مکرون در مواجهه با همین مخاطرات بود که از ترامپ خواست معافیت از تحریمها را در برابر بازگشت ایران به تعهدات توافق هستهای در زمینه غنیسازی در نظر بگیرد. او به این مساله اشاره کرد که ایران به مرور زمان ذخایر اورانیوم غنی شده خود را افزایش خواهد داد و به راههایی برای دور زدن تحریمهای ایالاتمتحده دست خواهد یافت و همین مساله سبب میشود که ترامپ اهرم فشار خود را از دست بدهد. در چنین شرایطی تشدید فشار از سوی ایالاتمتحده میتواند سبب فاصله گرفتن بیشتر ایرانیها از میز مذاکره شود و احتمال مواجهه نظامی را نیز در میانه کمپین انتخابات ریاست جمهوری ترامپ افزایش میدهد. لازم به یادآوری است که ترامپ در کمپین انتخابات ریاستجمهوری پیشین وعده داده بود به جنگهای بیپایان آمریکا و ماجراجوییهای بیمعنی در خارج از کشور پایان دهد.
اروپاییها همچنین باید ایرانیها را ترغیب کنند که از اقدامات تقابلی پرهیز کنند. پیشنهاد مکرون برای ایجاد یک خط اعتباری جدید برای ایران میتواند موضع میانهروها در ایران را تقویت کند، اما اگر اروپاییها نتوانند اینستکس را راهاندازی کنند، اعتبار مکرون زیر سوال خواهد رفت. در هر حال، هدف باید ترغیب ایران به تحمل شرایط تا بعد از انتخابات ریاست جمهوری ایالاتمتحده در نوامبر ۲۰۲۰ باشد. اروپا باید به حمایت مالی از ایران ادامه دهد، اما باید به وضوح اعلام کند که اقدامات تند ایران در قبال منافع اروپا سبب خواهد شد که اتحادیه اروپا نیز استراتژی مهار ایالاتمتحده را در پیش بگیرد. سرانجام، اروپاییها باید خلیج فارس را از نزدیک زیر نظر بگیرند. حتی اگر اروپاییها نمیخواهند که یک نیروی دریایی مشترک را سازماندهی کنند، باز هم مجبورند که یک استراتژی کاهش درگیری برای زمان درگیری احتمالی ایالاتمتحده یا ایران در نظر بگیرند. برگزاری یک کنفرانس دریایی با حضور ایران میتواند اولین گام محتاطانه در این زمینه باشد. بهطور کلی، این دستورکاری است که مکرون تا زمان جلسه مجمع عمومی سازمانملل متحد در اواخر ماه سپتامبر دنبال خواهد کرد. اگر او در پیشبرد این استراتژی موفق شود، اجلاس بیاریتز میتواند به اولین گردهمایی موفق گروه ۷ در دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ تبدیل شود.
ارسال نظر