تاریخ شفاهی-علینقیعالیخانی - ۱۶۳
نخستین تجربه خصوصیسازی در ایران
اصطلاحش بود اینتگریشن یعنی انسجام و همبستگی.(یعنی میخواست) یک کاری بکنیم که در این شرکت یک جوری نباشد که انگار در خارجه قرار گرفته و هر چه هم احتیاج دارد از خارج میآورد؛ بتوانیم در داخل هم به اینها کالا یا سرویس بدهیم. خب این برای من خیلی جالب بود. من هم کارم این بود که ببینم به چه صورتی میتوانیم این وظایفی را که شرکت ملی نفت انجام میدهد به تدریج وارد اقتصاد منطقهای خوزستان بکنیم. به عبارت دیگر برای من این نخستین تجربه آن چیزی بود که حالا به آن میگوییم خصوصیسازی من کارم در امور غیرصنعتی بیشتر این بود که به چه صورت میتوانیم هزینه و فعالیتهای پشتیبانی کارهای اساسی شرکت نفت را جزو اقتصاد خوزستان بکنیم و در ضمن از وابستگی اقتصاد خوزستان به صنعت نفت بکاهیم مثلا به کارمندان یا کارگرانی که بازنشسته با باز خرید میشدند چه نوع کار تازهای میتوانیم بدهیم، در منطقه آبادان چه فعالیتهایی میتوانیم ایجاد بکنیم که اینها همهاش وابسته به شرکت ملی نفت نباشند یا در مسجدسلیمان یا در جاهای دیگر.