برگر به سبک هاکوپ

 هاکوپ برگر

خواجه‌عبدالله

در ادامه معرفی افسانه‌ها یا افسانه‌سازی‌ها جا داره برگر‌هاکوپیان رو معرفی کنم که همش اینجا و اون‌جا ازش می‌شنیدم و نمی‌دونم چطور بود که هیچ نشد برم و تیست کنم؛ دوست نداشتن برگر هم یکی از دلایل اصلی‌اش می‌تونه باشه. اما برگری خوب می‌دونم یه نعمته، یه جورایی مثلا قراره که یک غذای اقتصادی باشه و دم دست که همه بتونن بخورن و اینها که البته در این کیس خیلی هم اقتصادی نبود. البته گرون هم نیست‌ اما خب نسبت به درآمدهای ماها میشه گفت ارزون نیست و قضاوت رو باید به بقیه صاحب‌نظرها واگذار کرد.

قبلا برگر خوب خوردم تو شیک شک، تو یه برگری نمی‌دونم چی تو سعادت‌آباد (تقصیر منه اسما یادم نیست یا اونا که اسم‌های جینگیل می‌ذارن؟).

میگن صاحب رستوران برگر‌هاکوپیان یک آقای ارمنیه که پیش‌تر پدرش ژرژیک اینجا رو اداره می‌کرده و معروفه که بهترین برگر تهران رو داره، منم حالا بعد تجربه‌ام میگم حتما یکی از بهترین‌ها هست (نمی‌تونم بگم بهترین! من که برگرباز نبودم و جای زیادی برگر نخوردم و صاحب‌نظر نیستم). ۴۰ ساله که تو محله سیدخندان داره فعالیت می‌کنه.

یه جا خوندم اسم قبلی ‌هاکوپیان بارکودا بوده و یه رستوران معمولی و غذاهای معمولی بوده و مشتری‌هاش اکثرا از ارامنه بودن؛ جالبه ارمنی بودن رستوران‌ها خودش شده یه برند؛ خیلی شنیدم میگن فلان رستوران مدیریتش ارمنیه و خوبه و اینا. و ماها هم بیشتر رجوع می‌کنیم به اون رستوران‌ها؛ گویی یه جورایی بیشتر آدم اطمینان داره.

برگرهای اینجا با نون قدیمی و نیمچه برشته سرو‌ میشه؛ گوشتش زیاد و خوشمزه است و وقتی می‌خوردم گوشت بود که می‌اومد زیر زبونم که مشعوف مشعوف بودم.

از کسایی که دم در ایستاده بودن پرسیدم اولین باره اومدم چی بخورم؟ بهترین برگرش کدومه و گفتن چیز برگر. خوشمزه بود واقعا، چون من گوشت دوست دارم احساس می‌کردم که گوشت دارم می‌خورم نه یه چیزی که میگن از گوشته ولی رنگ گوشت توش کمرنگه. وسطا هم رسیدیم به مقداری پیاز داغ! سیب زمینی هم گرفتیم اونم بد نبود اما کنارش سس داده بودن نمی‌دونستیم سس برگره یا سیب زمینی! بدک نبود اونم.

جا برای نشستن نداره، یه چهارپایه‌هایی هست این‌ور اون‌ورش اما بیشتر بگیر ببریه و خیلی هم بزرگ نیست. معمولا یا سفارش میدن میاد خونه، یا می‌گیرن و تو ماشین میل می‌کنن؛ کاری که ما کردیم!

جا پارک افتضاحه، مجبوری تو ماشین خوردیم؛ اگر می‌خواستیم پیاده شیم هم ممکن نبود؛ جلوی در پارکینگ یکی داخل کوچه پارک کرده بودیم!

میگن خودشون گاوداری دارن و گوشت‌هاشون رو از اونجا تامین می‌کنن اما راست و‌ دروغش رو نمی‌دونم.