نماگر بورس ۱۱۸۶ واحد عقب نشست
سایهروشن ناهمسویی شاخصهای سهام
تردید در وقوع یک خبر
ناگفته پیداست که بازارهای مالی بستر اثرگذاری دامنهدار اخبار پیش از وقوع وقایع هستند. در واقع، اخبار پیش از آنکه تاثیر واقعی خود را بگذارند، در بین فعالان بازارهای مالی معامله میشوند و قیمتها را به نوسان وامیدارند. خبر حذف ارز رانتی هم یکی از این دست اخباری بود که طی چند روز اخیر به کانون اثربخش و امیدآفرین بورس تهران بدل شد و قیمتها را در طیفی از صنایع کوچکتر بورسی به حرکت درآورد. به بیان روشنتر، از ابتدای این هفته و همزمان با انتشار خبری درخصوص پایان روند تخصیص دلار ۴۲۰۰ تومانی به شرکتهای دارویی، این امید در بازار سهام قوت گرفت که سیاستگذار در راستای حرکت به سمت نوعی آزادسازی ارزی-تجاری گام برداشته و علاوه بر صنعت دارو ناچار به زدن مهر پایان بر اختصاص رانت ارزی به تولیدکنندگان اقلام ضروری شده است. از این رو، نه تنها سهام شرکتهای دارویی بلکه گروه قند و شکر، صنعت غذایی با محوریت سهام صنعت روغن و همچنین لاستیکسازان و ماشینآلات بورسی پس از انتشار این خبر با استقبال چشمگیر بورسبازان مواجه شدند و در نتیجه، قیمتها در این صنایع با تشکیل جبهه قدرتمند تقاضا، صعودی دستهجمعی را تجربه کردند. این موج با طرح بهانههای دیگری همچون تجدید ارزیابی داراییها و افزایش سرمایه به دیگر گروهها هم تسری پیدا کرد و قیمتها با گستره وسیعتری در مسیر صعودی به حرکت در آمدند.
بازتاب این وقایع را میتوان در رشد چشمگیر ارزش معاملات سهام گروههای کوچکتری چون دارویی و غذایی مشاهده کرد که پس از صنایع بزرگی چون پتروشیمیها یا خودروسازان به گروههای پرمعامله بازار تبدیل شدهاند. رشد متوسط قیمت در این صنایع نیز حکایت از جبهه نفوذناپذیر تقاضا در این گروهها داشت. از ابتدای این هفته قیمت سهام زیرمجموعه صنایع فوق بهطور متوسط بین ۶ تا ۱۰ درصد رشد کرد. این در حالی است که شاخص کل و هموزن در چهار روز گذشته به ترتیب، ۴/ ۰ و ۵/ ۴ درصد ارتقا یافتهاند.
اما روز گذشته نه تنها از شتاب رشد قیمت در این صنایع کم شد، بلکه روند دستهجمعی در این گروهها نیز دستخوش پراکندگی و در عین حال، فشار بیشتر عرضه شد. به نظر میرسد میل غالب به ذخیره سود پس از طرح مشکلات اجرایی این سیاست از سوی معاون کل وزارت بهداشت نقش مهمی در آهستگی و برگشت قیمت در این طیف از سهمها داشته است. معاون کل وزارت بهداشت روز دوشنبه آزادسازی ارز صنعت دارو را منوط به طرح مساله و یافتن راهحلی برای جبران فشار هزینهای منابع دولتی و بیمهها و همچنین آن بخش از کسانی که تحت پوشش بیمه نیستند، دانست. همین مساله طی روز گذشته دو گمانه را فراروی فعالان بورسی گذاشت. از یک طرف، شماری از سهامداران موانع اجرایی این سیاست را انگیزه خروج از سهم تلقی کردند و از سوی دیگر، گروهی از معاملهگران شکست این سیاست و حذف قریبالوقوع ارز رانتی از معادلات قیمتگذاری کالاهای ضروری را بهانه ورود به سهم قرار دادند و در نتیجه با وجود فشار عرضههای دیروز، نه تنها صف فروش شکل نگرفت بلکه با حضور موثر خریداران، ارزش معاملات در سطوح بالایی رقم خورد. در واقع، از یک طرف تردید بر سر پایان این روند صعودی، فروشندگان بالقوه را به صحن بازار کشاند و از سوی دیگر، شکستهای پیدرپی دولت در حوزه سیاست ارزی در یک سال اخیر گروهی از بورسبازان را نسبت به وقوع ناگزیر این اتفاق خوشبین کرد و در نتیجه از قیمتها تا حدودی حمایت کرد.
نزاع بر سر ارزندگی
رشدهای پیدرپی سهام شرکتهای کوچکتر یکی از مسائل مورد مناقشه تحلیلگران در روزها و هفتههای اخیر بوده است. معاملهگران تالار شیشهای طی هفتههای اخیر با نظر به وضع نامطلوب بازار جهانی، آرامش بازار ارز و دستیابی دلار بازار آزاد به تعادلی نسبتا پایدار، تنها گزینه سودآور را سهام تلقی کردند و در شکلدهی به رشد مستمر قیمتها پس از وقوع محرکهای مقطعی نقش موثری داشتند. با وجود اینکه شاخص کل از ابتدای سال تنها ۴۳ درصد افزایش یافته، شاخص هموزن به لطف بازی نقدینگی در سهام شرکتهای کوچک بازدهی ۹۷ درصدی را طی این مدت ثبت کرده است. همین شکاف بازدهی شماری از فعالان بورسی را در این مدت بر آن داشت تا نسبت به یکهتازی شاخص هموزن از محل رشد شتابان و نامتعارف قیمت در صنایع غیرکالایی و امکان ورود به منطقه حبابی قیمت در این گروهها، تحلیلهای هشدارآمیزی ارائه کنند.
واقعیت این است که از ابتدای سال جاری بسیاری از سهمهای کوچک از جمله نمادهای زیرمجموعه غذایی، دارویی و قندی با بازدهیهای حدود ۱۰۰ و بالای این ۱۰۰ درصد را به ثبت رساندهاند. این در حالی است که صنایع کالایی با وجود ظرفیت برای رشد و برخورداری از نسبت قیمت به درآمد زیر ۴ واحد (در مقایسه با سپردههای بانکی) به دلیل نگرانی دیرپا از جنگ غولها در بازار جهانی تحت فشار قرار دارند و همچنان هم در همین مسیر قدم میزنند و ضمنا با فشارهای یک هفته اخیر چشمانداز تیرهتری را فراروی خود میبینند.
سایه جنگ ارزی بر فراز سر وابستگان
در معاملات دیروز نمایندگان بزرگ گروههای پتروشیمی، فلزات، معدنیها و پالایشیها، یعنی نماد هلدینگ صنایع پتروشیمی خلیجفارس، فولاد مبارکه اصفهان و گل گهر سیرجان و پالایش نفت اصفهان بیشترین تاثیر منفی را در عقبنشینی شاخص کل داشتند. هر چند این دسته از سهمها به گواهی گزارشهای ماهانه و عملکرد فصلی خود در بهار از حیث بنیادی در شرایط مطلوبی قرار دارند و با نسبتهای قیمت به درآمدی در محدوده ۳ واحد معامله میشوند، اما همچنان زیر فشار هراس حاکم بر بازار جهانی با عقبنشینی مستمر اهالی تالار شیشهای ارزش خود را از دست میدهند. این اتفاق طی روز گذشته در شرایطی رقم خورد که جنگ اقتصادی بین آمریکا و چین وارد فاز تازهای شده است.
شاخصهای جهانی سهام و مواد خامی چون نفت و فلزات پس از اینکه رئیسجمهور آمریکا در اواخر هفته قبل از اعمال تعرفه تجاری بر ۳۰۰ میلیارد دلار از باقیمانده واردات کالاهای چینی طی یک ماه آینده سخن گفت، افتهای سهمگینی را از سر گذرنداند. نفت بیش از ۵ درصد از ارزش خود را از دست داد و بهای فلزات رنگینی چون مس و روی و سرب نیز با کاهش شدید به کمترین مقادیر طی دو تا سال اخیر بازگشتند. نگرانی و ناامیدی حاکم بر بازار جهانی پس از اقدام تلافیجویانه چین گسترش پیدا کرد. چین روز دوشنبه در اولین اقدام متقابل خود نسبت به تعرفههای ۱۰ درصدی دولت ترامپ بر باقیمانده کالاهای صادراتی خود به آمریکا، ارزش یوآن در برابر دلار را به کمترین مقدار پس از بحران مالی ۲۰۰۸ رساند و پیکار اقتصادی را به میدان ارزی کشاند. این دومین شوک پیکارگران بزرگ به بازارهای جهانی طی یک هفته اخیر بود. ترکشهای این زد و خوردهای ارزی و تجاری در بورس تهران هم خودنمایی کرد.
البته نکته جالب توجه این است که سهام وابسته در بورس تهران که عمدتا جزو گروههای بزرگ دستهبندی میشوند، ضمن تحمل فشار ناشی از افت قیمتهای جهانی، مقاومتهای سختی در این چند روز از خود نشان دادند. بخشی از این مقاومت قیمتی را میتوان به پیشخور شدن ریسک بازار جهانی در هفتههای قبل نسبت داد. در این مدت، سهام شرکتهای بزرگ با وجود داشتن ظرفیتهای عملیاتی و بنیادی چندان مورد استقبال بورسبازان واقع نشدند. از طرف دیگر، باید رویکرد بلندمدت بازیگران این طیف از سهمها و پرهیز از هیجانزدگی را در مقاومت قیمتها موثر دانست.اما نکته مهم این است که سهام بزرگان با وجود ظرفیتهای بنیادی همچنان در معرض عرضههای قوی هستند. به نظر میرسد نگاه نگران تقاضا در این طیف از سهمها بیشتر معطوف به آینده بازار جهانی است. به نظر این گروه احتمالا آنچه طی این چند روز در بازار جهانی روی داد، تاثیر چندان معناداری بر ارزش سهام وابسته در بورس تهران ندارد بلکه روند آتی قیمتهای جهانی است که اهالی بازار جهانی و متعاقبا فعالان بورس تهران را ترسانده است. در این وضعیت میتوان دو سناریو را در نظر داشت. گروهی احتمالا با نظر به رکود اقتصاد جهانی در دوره قبلی طی سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ احتمال ریزش بیشتر قیمت کالاهای پایه را بالا دانسته و در نتیجه، از ورود به سهام مرتبط اجتناب میکنند. این در حالی است که طیف دیگری از معاملهگران، وقوع چنین سناریوی بدبینانهای را دور از انتظار دانسته و با تاکید بر تاثیر موقت این روند، فروش سهام کالایی در این سطوح را محل تردید میدانند و بر ارزندگی آنها پای میفشرند. اینجا همان نقطه عزیمتی است که بورسبازان را از هم جدا کرده و تداوم رونق بورس را از محل تفاوت دیدگاهها ممکن میکند.
ارسال نظر