بررسی اولویتبندی شرکتهای صادراتی در «اتاق فکر دنیای بورس»
لیدرهای آینده بورس کدامند؟
دلیل این نوسانات چیست؟ آیا این افت یک اصلاح گذرا است یا اینکه بازار به سقف رشد خود رسیده و دیگر جا برای رشد بیشتر ندارد؟ با توجه به اعلام دولت بر شناورسازی نرخ ارز صادرکنندگان غیرنفتی، صنایع وابسته به این موضوع از جمله شرکتهای پتروشیمی، فولادی و معدنی چه آیندهای خواهند داشت؟ کدام شرکتها با رشد سودآوری بیشتر روبهرو خواهند شد؟ چه ابهامات و تهدیدهایی در این زمینه وجود دارد؟ این موارد پرسشهایی است که در «اتاق فکر» سایت تحلیلی «دنیای بورس» با حضور فرهنگ قراگوزلو و محسن احمدی دو تحلیلگر بازار سرمایه بررسی شدهاند. در این گزارش خلاصهای از این میزگرد را میخوانید.
دلیل اصلاح شاخص
فرهنگ قراگوزلو، کارشناس بازار سرمایه: آغاز روند ریزشی بورس در معاملات روز چهارشنبه ۱۷ مرداد تحت تاثیر ابهامات ارزی در زمینه نرخگذاری شکل گرفت. در شرایط کنونی به دنبال عدم تغییر نرخ ارز مبنا در قیمتگذاری محصولات در بورس کالا رانتی (شبیه قیمتگذاری نرخ ارز روی یک نرخ ۴۲۰۰ تومان) در حال تشکیل است. در واقع این اتفاقات نمایانگر انتقال سرمایه از جیب سهامدارانی است که سالهاست در طرحهای توسعه شرکتها مشارکت داشته و به توسعه بنگاهها کمک کردهاند و حالا با دخالتهای دستوری دولت تحت فشار قرار گرفتهاند. این دخالتها انتقال رانت از تولیدکننده به دلالها را به دنبال خواهد داشت. متاسفانه چیزی که در بازار مصرف مشاهده میشود تمام قیمتگذاریها از محصولات فلزی گرفته تا محصولات نهایی بر اساس نرخ آزاد است اما متاسفانه مدیران وزارت صنایع همچنان بر نرخ ۴۲۰۰ تومانی تاکید میکنند. از سوی دیگر آغاز ریزش قیمتی در گروه پتروشیمی بیشتر تحت تاثیر شروع تحریمها بود. بهطوریکه فعالان بورسی به دلیل ابهامات موجود و آغاز تحریمها، نگرانی از عدم پوشش رشد قیمت ارز در این شرکتها را متصورند. اما معتقدم تحریمها اثرگذاری چندان بالایی همانند دوره قبل ندارد. در واقع شرایط اقتصاد کشور و بازار سرمایه میتواند مناسب باشد، اما به این شرط که در داخل اتفاق خاصی رخ ندهد و انتقال ثروت به بخشهای خاص شامل دلالان را شاهد نباشیم. افزون بر این شناسایی سود نیز از دیگر موارد تاثیرگذار بر تشکیل روند منفی اخیر بوده است. متاسفانه چنین واکنشی در تصمیمات و خریدهای کوتاه مدت سهامداران نمود دارد که بیشتر تمایل به دریافت سود مناسب در کوتاهترین زمان ممکن دارند. به این ترتیب با شناسایی سود، اقدام به فروش و خروج از بازار میکنند. اما چنانچه بحث تصمیمات اشتباه و غلط شامل تعیین نرخ ارز یا محصولات در نرخهای مصوب نباشد، از قیمتهای فعلی تا قیمتهای تعادلی فاصله زیادی وجود دارد. انتظار حدود ۳۰ درصد افزایش قیمت دیگر و در برخی شرکتها، صنایع و اقلام حتی تا ۵۰ درصد رشد بیشتر نیز وجود خواهد داشت.
اتمام روند صعودی بازار ؟
محسن احمدی، کارشناس بازار سرمایه: یکی از مهمترین معضلات موجود ضعف تحلیل است. بازار سرمایه بهشدت از ضعف تحلیل رنج میبرد. افزون بر این ناکارآ بودن بازار سرمایه نیز از دیگر مشکلات موجود است. در واقع بهجای اینکه سهم در کمتر از یک ماه به ارزش ذاتی خود برسد، گاه این زمان ٦ ماه طول میکشد که این مساله ناشی از وجود بازار ناکارآ است. این در حالی است که در بازارهای مالی پیشرفته و کارآ در دنیا این تاثیر حتی به یک ساعت هم نمیرسد. بهطور مثال در بازار نیویورک هر رخدادی بلافاصله با واکنش همراه شده و اثرپذیری آن در لحظه بر شرکتها و سهام آنها منعکس میشود. اما در بازارهای مالی ناکارآ، هم در زمانهای صعود و هم نزول به دلیل ضعف شدید تحلیل، این افزایش یا کاهش با کندی قابل ملاحظه همراه است. بهطوریکه یکی از عوارض چنین بازارهایی، کسب بازده نامتعارف است. در مقابل در روندهای نزولی هم خیلی فرسایشی عمل میکند.البته در این میان یکی دیگر از عوامل تاثیرگذار بر تشکیل روند منفی، ابهامات بازار و فعالان بورسی درخصوص نرخ دلار تعادلی است. به نظر میرسد در هفتههای آتی و با روشن شدن فضای مزبور، بازار نیز به یک جمعبندی مشخصتر درخصوص نرخ دلار دست یابد. باید خاطرنشان کرد که این مفروضات در صورت توافق با آمریکا و منتفی شدن تحریمها خواهد بود؛ در غیر اینصورت باید نرخهای بالاتری را برای دلار متصور بود. به این ترتیب ابهامات موجود در زمینه تعیین نرخ دلار یکی از دلایل مهم برای واکنشهای غیرمنطقی سهامداران در خرید و فروشها خواهد بود.
تاثیر رانتهای ایجاد شده بر بازار
احمدی: در حال حاضر تنها نرخ دلار بر روند کنونی بازار تاثیرگذار نبوده است. یکی از مهمترین موارد و ابهامآورترین آنها رانتهای ایجاد شده در بورس کالا است. در این راستا مدیرعامل بورس کالا نیز بر حذف نرخهای کنونی تاکید کرده و رقابتی شدن در این بازار را خواهان است. به این ترتیب رانت موجود از بین خواهد رفت. به این ترتیب اختلاف قیمت در بورس کالا و بازار آزاد، سبب ایجاد اختلاف نظر بین فعالان بورسی در زمینه ارزشگذاری صحیح قیمت سهام شده است. بحث نرخ تسعیر تسهیلات ارزی شرکتهای بورسی و در نهایت بحث قیمتهای جهانی، میتواند در سودآوری شرکتهای فعال در بازار سهام تاثیرات زیادی داشته باشد.
بازار جا برای رشد بیشتر دارد
احمدی: در جمعبندی میتوان عنوان کرد که با نرخ دلار ۷ تا ۸ هزار تومان، برچیده شدن یا کاهش رانت در بورس کالا و حتی با لحاظ کاهش تولید با توجه به اجرای تحریمها، بهنظر میرسد که هنوز قیمت سهام خیلی مناسب و جذاب هستند. در سناریوی خوشبینانه حتی رسیدن سهام برخی شرکتها به نسبت P/ E مرحله ۲ نیز وجود دارد. در حالت پیشبینی بدبینانه سود شرکتها، همچنان P/ E سهام شرکتهای مزبور کمتر از ۳خواهد بود.به این ترتیب چه بخشنامههای جدید و مبهم اعلام شود، چه حقوقیها اقدام به عرضههای گسترده کنند و چه عدهای به دنبال نگاه کوتاه مدت و نوسانگیری از بازار باشند، بازهم بورس جای رشد دارد. سقف بازار نیز زمانی مشخص خواهد شد که سود شرکتها به سقف خود برسد. در شرایط کنونی سود شرکتها حتی به ۲ برابر رقم کنونی نیز خواهد رسید. بنابراین هنوز بازار به سقف صعود خود نرسیده و جا برای رشد بیشتر وجود دارد. در واقع ما هنوز با پیک بورس و شاخص فاصله زیادی داریم.
شرکتهای صادراتی بهتر خواهند بود یا وارداتمحور؟
احمدی: برای رسیدن به شرایط متعادل و مشاهده تاثیر واقعی تحریمها حداقل سه ماه فرصت لازم است. به نظر میرسد تحریمها در محصولات پتروشیمی و فلزی اثرگذاری کمتر و در نفت آثار بیشتری خواهد داشت نه در فرآوردههای نفتی. اینکه کدام شرکتها تاثیرپذیری بیشتر یا کمتر خواهند داشت یا آن بنگاهی که ۹۰ درصد از تولیدات خود را در بازار خارجی میفروشد، وضعیت بهتری خواهد داشت یا خیر، نمیتوان اظهار نظر دقیقی ارائه داد. شاید در آینده به این اجماع برسیم که شرکتی که فروش صادراتی دارد وضعیت خوبی خواهد داشت یا بالعکس. در شرایط کنونی شرکتی که ۹۰ درصد از فروش خود را بهطور صادراتی انجام میدهد، هر چند با اهرم بالایی همراه است، اما به همان میزان ریسکهای بیشتری نیز خواهد داشت. چون اگر نتواند فروش صادراتی داشته باشد در برابر شرکت دیگری که ۹۰ درصد از فروش آن داخلی است، وضعیت نامساعدتری خواهد داشت. مسلما تاثیر این شرکتها در برابر نوسانات سودآوری با یکدیگر متفاوت خواهد بود. از سوی دیگر چنانچه رانت بورس حذف یا کم شود، همانطور که عنوان کردم به احتمال زیاد کاهش خواهد یافت، مسلما ریسکهای کمتری متوجه شرکتهایی خواهد بود که فروش داخلی دارند. ریسک حملونقل، بیمه، فروش محصولات و جابهجایی پول را ندارند. در این میان نباید تنها به میزان صادرات و پتانسیل صادراتی شرکتها توجه کرد، بلکه باید ریسکهای موجود نیز رصد شود. چون قطعا شرکتی که صادراتمحور است و از این محل سودآوری بالایی دارد، با ریسک بالاتری نیز مواجه است. از سوی دیگر باید به این نکته نیز توجه کنیم که شرکتها میتوانند ترکیب فروش داخلی به صادرات خود را نیز تغییر دهند.
احساس میکنم شرکتهایی که فروش به چین و هند دارند، با توجه به تراز بالای تجاری در این کشورها، کمتر با مشکلات انتقال پول مواجه باشند. اما در مقابل محصولاتی که به اروپا صادر میشود با ریسک تحریمی بیشتری روبهرو خواهند بود که تعداد زیادی نیز در این فهرست قرار نمیگیرند. اما همانطور که عنوان شد باید در انتظار تاثیر این موضوع و شفافیت بیشتر در ماههای آتی باشیم. امروز درخصوص مفروضاتی صحبت میکنیم که هیچ قطعیتی درخصوص انجام یا عدم انجام آن وجود ندارد. باید در انتظار گذر زمان و شفافسازی بیشتر در این زمینه باشیم. اما در کل چشمانداز بازار صعودی ارزیابی میشود.
نگاهی به صنایع برتر
قراگوزلو: در شرایط کنونی برای بررسی صنایع لیدر بازار، چنانچه مفروضات ما بر اساس نرخ دلار ۷۰۰۰ تا ۷۵۰۰ تومان باشد و بر اساس این نرخ به تحلیل شرکتها و به مقایسه آن در نرخهای قبلی بپردازیم، شرکتهای فولادی، معدنی و فلزی هر کدام شرایط خاصی خواهند داشت. قیمتگذاری محصولات فولادی در بورس کالا، میزان فروش داخلی و حجم صادرات آنها، نرخ تسعیر ارز و قیمتهای جهانی میتواند در روند این صنایع تاثیرگذار باشد. در این راستا میتوان نتیجهگیری کرد که صنایع فولادی و فلزی (روی و مس) همه تاثیرات سودآوری بالایی در انتظار آنها خواهد بود، اما مقدار و میزان این افزایش سود در همه یکسان نیست. از سوی دیگر باید اهرم موجود در برخی شرکتها را نیز مدنظر قرار داد. مقدار تغییر قیمتی در مبلغ فروش هم میتواند سودآوری آنها را با شدت کمتر یا بیشتری تحت تاثیر قرار دهد. اما در مجموع تاثیر سودآوری در این صنایع محسوس خواهد بود. از سوی دیگر بحث تحریمها را نیز باید در تحلیلها مدنظر قرار داد و دنبال این بود که از لحاظ مقدار فروش کدام شرکتها از ایجاد تحریمها، صدمه کمتری خواهند دید.
کدام یک از سهگروه وضعیت بهتری خواهند داشت؟
قراگوزلو: به نظر میآید میان صنایع فلزی، معدنی و پتروشیمی با در نظر گرفتن فاکتور ارزش محصول در مقایسه با حجم آن همچنین امکان پیدا شدن راههای جایگزین، خریداران قبلی و حجم محصول تولید شده در مقیاس جهانی و تاثیرپذیری قیمتها ناشی از تحریم ایران تفاوتهایی با هم داشته باشند. صنعت روی، آسیبپذیری کمتری از تحریمها خواهد داشت. مس نیز چنین شرایطی خواهد داشت. فولاد نیز در مرتبه بعدی قرار دارد. اما وضعیت پتروشیمیها به مراتب متفاوتتر خواهد بود؛ در این گروه آزادسازی نرخ ارز هر چند تاثیر مستقیمی بر سودآوری آنها میگذارد، اما نباید بحث تحریمها را در آنها نادیده گرفت. بهطوریکه در برخی شرکتهای این گروه ایجاد تحریمها در مقدار فروش آنها تاثیر زیادی بگذارد و افزایش نرخ ارز را در آنها پوشش دهد و در نهایت به شرایطی متعادل برسد. این تاثیر بستگی به نوع شرکت و محصول تولیدی آن دارد. در مجموع میتوان گفت که در دید کلی فلزات رنگین، کمتر از تحریمها صدمه میپذیرند و در مقابل از افزایش نرخ دلار، سودآوری بالاتری را تجربه میکنند. در مرتبه دوم شرکتهای معدنی قرار دارند. در رتبههای بعدی فلزیها (در قسمت فولاد) و در نهایت پتروشیمیها جای دارند.
چشمانداز صنایع برتر از منظر سودآوری
قراگوزلو: بررسی صنایع بورسی در این زمینه نشان از برتری فلزات رنگین دارد. شرکتهایی از جمله مس و روی در این گروه قرار میگیرند. مکانیزم تولید آنها با روندی مطلوب همراه است. ارزش در برابر حجم آنها نیز مناسب است. از قیمتهای سهام مناسبی نیز برخوردار هستند. در این راستا بررسی روند قیمت جهانی مس نشان از جا برای رشد بیشتر این کالا در بازارهای جهانی دارد. این روند در قیمت روی نیز وجود دارد. بهطوریکه مس در کف قیمت و روی در قیمت تعادلی قرار دارد. به این ترتیب ریسک خاصی این صنایع را از لحاظ قیمتی تهدید نمیکند.در مرتبه بعدی گروه معدنی قرار میگیرند. کنسانتره و سنگ آهنیها در این فهرست قرار میگیرند. اما میزان سودآوری در آنها متفاوت است. آنهایی که معدنشان رو به اتمام است یا آن دسته که با طرح توسعه همراه هستند، سودآوری متفاوتی خواهند داشت. افزون بر این در برخی شرکتها اهرم بالاتری در مسیر سودآوری آنها دخالت دارد.
در مرتبه سوم شرکتهای فولادی قرار دارند و رتبه چهارم نیز به پتروشیمیها تعلق دارد. در این گروه چند تقسیمبندی میتوان انجام داد: در دسته اول شرکتهای گازی و خوراک گازی - مایعی قرار دارند. در همین خوراک گازی- مایعی نیز بر اساس محصولات میتوان تقسیمبندی جدید انجام داد. در تولیدات متانول، اوره و پلیاتیلن میتوان فهرستبندی کرد. از لحاظ افزایش سودآوری از منظر افزایش نرخ دلار شرکتهای گازی وضعیت بهتری از مایعی دارند. چون ممکن است خوراک مایعیها با افزایش قیمت در نرخ دلار مواد اولیه مواجه شوند. در گازیها نیز پلیاتیلنیها وضعیت بهتری خواهند داشت. در ردهبعدی نیز اورهایها و در نهایت متانولیها و شرکتهای تولیدکننده پنتان و پروپان در رده آخر قرار دارند.
تاثیر دو عامل بر سودآوری شرکتها
احمدی: برآورد قیمتهای جهانی در آینده تاثیر زیادی در این صنایع خواهد داشت. نسبت ریسک به بازده در فولادیها موجب برتری در مقایسه با فلزات رنگین خواهد شد. به خصوص آن دسته از شرکتهایی که با اهرم نیز همراه هستند. به این دلیل که قیمتهای جهانی از ثبات نسبی برخوردار خواهد بود، سودآوری بالایی در انتظار این شرکتها خواهد بود. از سوی دیگر در فلزات رنگین نیز شرایط مساعدی مشاهده میشود و همچنان این گروه از قیمتهای مناسبی برخوردارند. در معدنیها نیز وضعیت مشابهی وجود دارد. این گروه نیز میتواند از صنایع پیشرو بازار قلمداد شود. اما اینکه کدام گروه برتر خواهد بود، بستگی به دو عامل دارد؛ نوسانات قیمتها در بازارهای جهانی و آثار تحریمها. این دو عامل میتواند در میزان سودآوری این شرکتها تاثیر زیادی داشته باشد.چنانچه آثار تحریمها کمتر باشد، فولادیها شرایط بهتر و سودآوری بالاتری خواهند داشت. اما چنانچه آثار تحریمها با شدت بیشتری دنبال شود، فلزات رنگین آینده مساعدتری دارند. از سوی دیگر این گروه به دلیل کوچک بودن، حملونقل آسانتری نیز خواهند داشت که این یک مزیت دیگر برای آنها خواهد بود. به این ترتیب به نظر میرسد جابهجایی سودآوری در زمین بازی این گروهها ادامه خواهد داشت.
ارسال نظر