بانک‌های مرکزی بنابر دلایل مختلفی به ذخیره ارزهای رایج دنیا اقدام می‌کنند؛ با این حال، به عقیده کارشناسان اقتصادی پراهمیت‌ترین عامل تکیه نهادهای پولی بر داشتن پشتوانه قوی از ذخایر ارزی، امکان مدیریت ارزش پول ملی کشورها است. صادرکنندگان هر کشور بسته به مقصد و شاخه تجارت، ارزهای خارجی را در بانک‌های محلی سپرده‌گذاری می‌کنند. با توجه به این مساله که شرکای تجاری صادرکنندگان معمولا پرداخت‌های مبنی بر دلار و یورو دارند؛ بنابراین تجار باید برای پرداخت دستمزدها و هزینه‌های جاری داخلی، ارزهای خارجی را به پول ملی‌شان تبدیل کنند. بانک‌ها ترجیح می‌دهند از پول نقد برای خرید بدهی‌های دولتی استفاده کنند؛ چراکه نرخ بهره کمتر منجر به صرفه بیشتر این نوع از بدهی‌ها می‌شود. پرتقاضاترین اسناد برای بانک‌ها، اوراق خزانه‌داری آمریکا است. سهم زیاد دلار در تجارت بین‌الملل، دلیل محبوبیت اوراق بدهی خزانه به‌شمار می‌رود. پس از دلار آمریکا (و اوراق مبتنی بر آن)، یورو قرار دارد که بیشتر از طریق اوراق مشارکت بخش خصوصی تامین می‌شود. در صورتی که چشم‌انداز اقتصادی اروپا و آمریکا کاهشی باشد، سومین دارایی محبوب یعنی طلا به مرجع سرمایه‌گذاری در بازارها اختصاص خواهد یافت.

۷ کاربرد ذخایر ارزی

تثبیت نرخ ارز: اولین کاربرد ذخایر ارزی برای بانک‌های مرکزی، تنظیم نرخ ارز به‌منظور حفظ ارزش پول ملی در محدوده مشخص است. نظام پولی چین بهترین مثال برای این کاربرد محسوب می‌شود. نهاد پولی این کشور، یوآن را به دلار آمریکا میخکوب نگه می‌دارد. به این ترتیب، افزایش ذخیره دلار آمریکا در بانک‌های چینی، ارزش دلار نسبت به یوآن را تقویت خواهد کرد و در نتیجه، کالاهای صادراتی این کشور برای خریداران خارجی ارزان‌تر از کالاهای مشابه آمریکایی شده و رقابت‌پذیری آنها بیشتر می‌شود.

تنظیم نرخ شناور: دومین کاربرد ذخایر ارزی برای کشورهایی است که از سیستم نرخ ارز شناور در سیاست پولی استفاده می‌کنند. رشد ذخایر در صورت لزوم از تقویت پول ملی این کشورها در برابر ارزهای رقیب جلوگیری خواهد کرد. در واقع، دلیل بهره بردن از ذخایر ارزی برای این کشورها شباهت زیادی به کاربرد اول (نظام نرخ ارز تثبیت‌شده) دارد؛ اما مکانیزم تنظیم نرخ ارز کاملا متفاوت است. با اینکه بانک ژاپن از طریق سیستم شناور نرخ‌های برابری ین را تنظیم می‌کند؛ اما این نهاد پولی، اوراق خزانه‌داری ایالات متحده را خریداری و ذخیره می‌کند تا ارزش ین را پایین‌تر از دلار نگه دارد. نمود این سیاست نیز مانند مثال چین، تقویت رقابت صادراتی کالاهای ژاپنی است.

کنترل نقدینگی: سومین کاربرد ذخایر ارزی که از سوی کارشناسان استراتژیک قلمداد شده، حفظ حجم نقدینگی در صورت بروز بحران اقتصادی است. بروز مشکلات مقطعی مانند حوادث غیرمترقبه می‌تواند به‌طور موقت تولید صادرکنندگان محلی را متوقف کند. پیامد وقفه در پروسه تولید منجر به افت فروش و کاهش عرضه ارزهای خارجی خواهد شد. در صورت بروز چنین مشکلاتی، بانک‌ مرکزی هزینه‌های مربوط به واردات را با تبدیل ذخایر ارزی پوشش می‌دهد. حالت دیگری که به این کاربرد مربوط می‌شود، بروز ریسک‌های شدید سیاسی یا اقتصادی در فضای داخلی یک کشور است. در این حالت، سرمایه‌گذاران خارجی به سرعت سپرده‌های خود را از بانک‌های کشور خارج می‌کنند که در نهایت به بروز کمبود ارز خارجی منجر خواهد شد. به این ترتیب، ارزش پول ملی این کشور به دلیل رشد جذابیت رقبای برون‌مرزی و افت تقاضا برای ارز داخلی کاهش می‌یابد. با این اوصاف، سطح قیمت کالا و خدمات وارداتی رشد کرده، فضای تورمی در کشور ایجاد خواهد شد. بانک‌های مرکزی به‌منظور برخورد با این نوع از شوک‌ها، ارز خارجی را به پشتوانه ذخایر خود تامین می‌کند تا تعادل بازار حفظ شود. همچنین ابزار دیگری که برای حمایت از ارزش پول ملی وجود دارد، عرضه ارز به بازار است.

جذب سرمایه خارجی: حجم ذخایر ارزی یک کشور برای سرمایه‌گذاران خارجی به‌عنوان معیار اطمینان‌بخش تلقی می‌شود. حجم بالای ذخایر به‌طور معمول قدرت جذب سرمایه‌های برون‌مرزی را افزایش می‌دهد.

توانایی ادای تعهدات: حجم، کیفیت و تنوع ذخایر ارزی نشانگر توانایی کشورها در پروسه پرداخت تعهدات مالی و جلوگیری از بروز شوک‌های اقتصادی است.

تامین مالی: برخی از بانک‌های مرکزی مانند بانک خلق چین، به‌منظور تقویت برخی از بخش‌های اقتصاد از ذخایر خود به‌عنوان منبع تخصیص تسهیلات استفاده می‌کنند. البته سهم این نوع از تخصیص نسبت به کل ذخایر بالا نیست.

سود ناشی از تنوع دارایی‌ها: تنوع‌ ذخایر ارزی ضامن افزایش سود حاصل از سرمایه‌گذاری بانک‌های مرکزی است.

13 (2)