تجدید‏‏‌پذیر‏‏‌ها جذاب نیستند

درواقع روی آوردن به تجدیدپذیر‌‌‌ها هنوز، حداقل در کشور ما، به‌عنوان یک مسوولیت اجتماعی تعریف می‌شود. به‌طور کلی، سه‌مانع اصلی در راه رسیدن به تجدید‌‌‌پذیر‌‌‌ها وجود دارد. اول از همه، همان‌طور که گفته شد، وصل و جذب شدن به انرژی خورشیدی نیازمند زیرساخت و سرمایه‌گذاری اولیه است. ما برای جذب انرژی خورشیدی باید وسیله و امکانات لازم برای جذب و تبدیل این انرژی را در اختیار داشته باشیم و برای این امر در قدم اول، نیازمند سرمایه‌گذاری هستیم. در کشور ما این امکان برای واحد‌‌‌های کوچک صنعتی و مصرف‌کنندگان برق صنعتی فراهم شده است. اما وصل شدن جمعی‌‌‌تر و کلی‌‌‌تر به تجدید‌‌‌پذیر‌‌‌ها هنوز به‌طور کامل امکان‌پذیر نشده است. دومین دلیل این است که تجدید‌‌‌پذیرها به موقعیت جغرافیایی بسیار وابسته هستند.

با وجود اینکه آن‌طور انرژی فسیلی (نفت و گاز) قابل انتقال هستند، امکان جابه‌‌‌جایی این انرژی راحت نیست. سومین دلیل از طرف متخصصان تجدیدپذیر، ذخیره انرژی در تجدیدپذیرهاست. برعکس سوخت‌‌‌های فسیلی که انگار همیشه در لوله‌‌‌های انتقال حضور دارند، تجدید‌‌‌پذیر‌‌‌ها با هزینه زیاد ذخیره می‌‌‌شوند و نمی‌توان از همیشگی بودن آنها اطمینان کامل داشت. آنها از نظر دسترسی مستقل در شهرها محدود هستند و به درخواست جمعی برای وصل شدن به منبع تولید تجدید‌پذیر نیاز دارند.  اما دلیلی که به‌شخصه دوست دارم بر آن تاکید کنم، این است که تجدیدپذیر‌‌‌ها «جذابیت» سوخت فسیلی را ندارند. در واقع تجدید‌‌‌پذیر‌‌‌ها هنوز نتوانسته‌‌‌اند شیفتگان «جادوی نفت» را تحت‌تاثیر قرار دهند. «جادوی نفت» قدرتی دارد که توان به‌سرعت تغییر دادن و مدرن کردن دارد. تیموتی میچل در کتاب «دموکراسی کربنی: نفت و قدرت سیاسی در جهان» نوشته است: «سیاست دموکراتیک، به لطف نفت، با جهت‌گیری‌‌‌ای خاص به سوی آینده‌‌‌ای پیش رفت که توسعه‌محور بود: آینده‌‌‌ای دارای افق بی‌حد و حصر رشد» و به زبان ساده، این افق بی‌حد و حصر رشد هنوز برای انرژی‌‌‌های تجدید‌پذیر تعریف نشده است.

energy-transition copy

دلایلی که برای روی آوردن به انرژی‌‌‌های تجدید‌پذیر آورده می‌‌‌شوند، تماما دلایلی اجتنابی هستند: برای اجتناب از آلودگی‌‌‌ها و زباله‌‌‌های فراگیر و دیربازیافتی همچون پلاستیک و برای اجتناب از آنچه خشونت نفتی شناخته می‌شود؛ مانند نشت نفت، آلودگی هوا و گرم شدن زمین. اما دلایل اشتیاقی نیستند. ما مشتاق وارد شدن به دنیای انرژی‌‌‌های تجدید‌پذیر نیستیم؛ دنیایی که به نظر کندتر، محافظه‌‌‌کارتر و بدون رقابت‌‌‌تر است. ارنست فان آلفن، استاد دانشگاه آمستردام، معتقد بود انرژی تجدید‌پذیر خوب است که سبز است اما زیاد خوب نیست که قرمز و نارنجی نیست، هیجان ندارد و آدرنالین موجود در زندگی پرسرعت مدرن را بازسازی نمی‌‌‌کند.  در سال ۱۴۰۲ در ایران با بازگشایی تابلوی برق سبز روبه‌رو شدیم؛ اتفاقی که از آن به‌عنوان ابتکار دولت سیزدهم برای تامین برق پایدار صنایع نام برده شده است. ادبیات به‌کاررفته در توضیح تابلوی برق سبز بسیار جالب است.

این ادبیات، صنایع را به خرید از تابلوی برق سبز تشویق می‌کند تا با «عدم‌قطع برق» مواجه نشوند و این نشان‌دهنده‌‌ فضای تهدید کمبود انرژی است؛ نه اشتیاق به سبز شدن و گذار به انرژی تجدیدپذیر.  همین نکته نشان می‌دهد که اگر در زمینه‌‌ مسائل اقلیمی فعال نبوده و از اورژانسی بودن اوضاع تغییرات اقلیمی درکی نداشته باشیم، مشتاق گذار به انرژی‌‌‌های سبز نیستیم و تا جای ممکن از آن اجتناب می‌‌‌کنیم. گزارش سالانه اویل‌پرایس نشان می‌دهد که اقبال عمومی نسبت به تجدیدپذیر‌‌‌ها در سال ۲۰۲۳ کاهش یافته است. دلایل اصلی در این گزارش، نرخ بهره بالا، مسائل زنجیره تامین و عدم‌قطعیت مسائل مقرراتی و سیاستی در زمینه‌‌ تجدید‌‌‌پذیر‌‌‌ها بیان شده است۱. اما دلایل دیگر هستند که در منطق ریاضی تجدید‌پذیر جای ندارند و آن غیر‌جذاب بودن انرژی‌‌‌های تجدید‌پذیر است. هنوز نمی‌‌‌دانیم که در دوران انرژی‌‌‌های تجدید‌‌‌پذیر، ثروت در جهان به چه شکل تقسیم خواهد شد.

رقابت چگونه است و اقتصاد چگونه کار خواهد کرد. حتی این نکته را باید در نظر داشته باشیم که دوران ‌گذار به سمت انرژی‌‌‌های تجدیدپذیر، دورانی است که نابرابری‌‌‌های اجتماعی را تجدید خواهد کرد. متخصصان‌ گذار معتقدند قدرت سرمایه‌گذاری در پروژه‌‌‌های نفتی را نباید دست‌کم گرفت. با وجود اوضاع بد اقلیمی در تمام دنیا و به‌خصوص در مناطق نفتی خلیج‌فارس، همچنان دست‌یافتن به ثروت نفت بسیار جذاب‌‌‌تر از پیچیدگی سود مالی از طریق تجدیدپذیر‌‌‌هاست؛ نکته‌‌‌ای که نمی‌‌‌توان آن را نادیده گرفت.  متاسفانه از دیدگاه جامعه‌‌‌شناسی انرژی با این واقعیت روبه‌رو هستیم که شکاف اجتماعی در دوران ‌گذار به سمت تجدیدپذیر‌‌‌ها تشدید خواهد شد. اقبال جهان اول نسبت به خریداری سوخت فسیلی در حال کم شدن است.

جهان اول هم‌اکنون در حال استفاده از سوخت‌‌‌های تجدید‌پذیر است؛ در حالی که کشورهای در حال توسعه با دو گزینه روبه‌رو هستند: یا شبیه به ایران دارای سوخت فسیلی هستند و برای ‌گذار به فروش بیشتر سوخت فسیلی نیاز دارند یا دارای منابع فسیلی نیستند و بیش از پیش عقب می‌‌‌مانند و محتاج کمک‌‌‌های بین‌المللی خواهند شد؛ کمک‌‌‌هایی که هیچ‌گاه بدون چشم‌‌‌داشت نبوده‌‌‌اند. در هر دو صورت کشورهای در حال توسعه عقب‌‌‌تر خواهند رفت و این هشداری است که شاید کشورهای حاشیه‌‌‌ جنوبی خلیج‌فارس زودتر از ما به آن واقف شده‌‌‌اند و تمرکز‌زدایی از سوخت فسیلی را بسیار جدی آغاز کرده‌‌‌اند.


پی‌نوشت:

۱. https://oilprice.com/Latest-Energy-News/World-News/Global-Renewable-Energy-Progress-Slowing-Down-on-Policy-Uncertainties.html