پایان پاندمی نزدیک است؟
البته انتظار برای چنین دورانی، فقط در انگلستان مشاهده نمیشود و همزمان با تداوم روند واکسیناسیون، مردم جهان بار دیگر بر رفتار عادی در دوران پایان همهگیری تمرکز کردهاند؛ اما تاریخ به ما نشان میدهد درباره زمان پایان همهگیریها به ندرت میتوان اظهار نظر کرد و روند عادی شدن شرایط روندی بسیار پیچیده است. نگاه به همهگیریهای قبل میتواند افق پیش روی جهان را شفافتر کند. آنفلوآنزای اسپانیایی سال ۱۹۱۸ مرگبارترین همهگیری در تاریخ بشر است. حدود ۵۰۰ میلیون نفر در جهان به این بیماری دچار شدند و بین ۲۰ تا ۵۰ میلیون نفر نیز جان خود را از دست دادند. درست مثل حالا، مردم در آن دوره باید فاصلهگذاری اجتماعی را رعایت میکردند و ماسک میزدند. پس از مدتی، از شدت همهگیری کاسته شد؛ اما تعیین زمان دقیق پایان همهگیری تقریبا غیرممکن است. در سال ۱۹۲۰ تعدادی از روزنامهها از شناسایی مجدد موارد ابتلا به آنفلوآنزا خبر دادند. طی شش روز حدود پنج هزار مورد ابتلا در شیکاگو گزارش شد. در نتیجه تئاترها با دستور مقامات ایالت تعطیل شدند. کمی بعد در همان سال، برای مهار شیوع این بیماری در نیویورکسیتی تدابیر سختگیرانه اتخاذ شد. در همان زمان ۶۰ نفر در پاریس بهدلیل ابتلا به این بیماری جان باختند.
طی سالهای بعد، موجهای دیگری از ابتلا به این بیماری در آمریکای شمالی و کشورهای اروپایی مشاهده شد. سال ۱۹۲۵ طی ۹ روز ۲۰۱ نفر در شیکاگو از آنچه روزنامهها آن را «اپیدمی بسیار واگیر آنفلوآنزا» نامیدند، جان خود را از دست دادند و شواهد بسیار کمی وجود دارد که نشان دهد پایان آنفلوآنزا جشن گرفته شد. بدون شک همهگیری کرونا که اکنون جهان با آن مواجه است، با آنفلوآنزای اسپانیایی که سال ۱۹۱۸ در جهان شیوع پیدا کرد، متفاوت است و این تفاوت صرفا حاصل آن نیست که ما اکنون تعدادی واکسن موثر برای مقابله با همهگیری کرونا در اختیار داریم. واکسن ابزاری قدرتمند است و مردم امیدوارند با واکسیناسیون فراگیر علیه کرونا، شرایط زندگی به حالت عادی بازگردد. اما با آنکه واکسنها در گذشته نقشی بزرگ در کنترل بیماریهای واگیر داشتهاند، توانایی آنها در پایان بخشیدن به همهگیری به شکل سریع و قاطع بسیار محدود است.
برای مثال فلج اطفال را در نظر بگیرید. در دهه ۱۹۵۰ یک واکسن برای این بیماری ساخته شد. سازنده این واکسن یعنی جوناس سالک، فورا به یک قهرمان در آمریکا تبدیل شد. اما تقریبا سه دهه طول کشید تا فلج اطفال در بریتانیا تحت کنترل قرار گیرد. مورخان علم پزشکی میدانند که همهگیریها و اپیدمیها پدیدههای اجتماعی هستند در نتیجه به دو معنا پایان مییابند: در معنای نخست، پایان همهگیری پایان پزشکی است که در آن موارد ابتلا به شدت کاهش مییابد و مرگ و میرها کم میشود. همچنین برای این پدیدهها یک پایان اجتماعی هم وجود دارد یعنی هنگامی که هراس از ابتلا و محدودیتهای اجتماعی کاهش مییابد. واقعیت این است که ممکن است یکی از این پایانها بدون تحقق دیگری رخ دهد. ممکن است میزان ابتلا به ویروس کرونا کم شود، تعداد بسیار کمتری در بیمارستان بستری شوند و به دلیل ابتلا به آن جان خود را از دست بدهند. همچنین اضطراب مردم ممکن است کمتر شود و زندگی به حالت عادی بازگردد. اما ممکن است میزان ابتلا تغییر نکند با این حال مردم از رعایت محدودیتها و تدابیر محافظتی به تنگ آیند و بدون توجه به وضعیت بحرانی، رفتاری را نشان دهند که با دستورالعملهای پزشکی مغایر است. از سوی دیگر ممکن است موارد ابتلا کاهش یابد؛ اما مردم همچنان دچار ترس و اضطراب باشند، در نتیجه به زندگی عادی باز نگردند و نتوانند برخی محدودیتها را که به آن عادت کردهاند کنار بگذارند.
نکته دیگری که باید به آن توجه کرد این است که همهگیری کرونا یک بیماری جهانی است و در کشورها و مناطق مختلف زمان کاهش آن چه از لحاظ پزشکی و چه اجتماعی یکسان نیست. این یک موضوع مهم است؛ زیرا تحولات در هر کشور و منطقه بر دیگر کشورها و مناطق اثرات فراگیر دارد. ویروس اچ آی وی و بیماری ایدز در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ در آمریکا و اروپا گسترش پیدا کرد. از آن زمان تا کنون میزان ابتلا به شدت کاهش یافته و بسیاری از کسانی که در اقتصادهای درحال توسعه به ویروس اچآی وی آلوده شدهاند زندگی طولانی و عادی دارند. اما سال ۲۰۱۹ حدود ۴۰ میلیون نفر در سراسر جهان به این ویروس آلوده بودند و جهان همچنان درحال تجربه وضعیتی است که سازمان جهانی بهداشت آن را «اپیدمی جهانی» توصیف کرده است. صرفا گستره جغرافیایی این شیوع تغییر کرده است.
همزمان با آنکه در کشورهای ثروتمند واکسیناسیون علیه کرونا با سرعت ادامه دارد و بهزودی آنها از وضعیت بحرانی همهگیری خارج خواهند شد، ممکن است پایان همهگیری نسبتا سریع فرا برسد؛ اما درباره دیگر کشورها و مناطق جهان چه میتوان گفت؟ کشورهای در حال توسعه چه زمان به چنین پایانی در همهگیری میرسند؟ هیچ زمان مشخصی نمیتوان برای پایان همهگیری تعیین کرد. بشر تاکنون تنها توانسته یک بیماری یعنی آبله را ریشهکن کند و برای هیچ همهگیری یا شیوع دیگری در تاریخ، پایان قطعی وجود نداشته است. با آنکه همه ما به میزانی از خوشبینی نیازمندیم، اما به جای برنامهریزی برای سفر، مهمانی و تعطیلات بهتر است زمانمان را صرف فکر کردن به این موضوع کنیم که باید منتظر چه آیندهای باشیم و چه درسهایی میتوان از همهگیری کنونی فراگرفت.