تجربه جهان در اکوتوریسم
گردشگری روستایی بسته به نوع فعالیت محوری در روستاها تعریف میشود، این نوع گردشگری فعالیتهای تفریحی و سرگرمی در فضای باز (ماهیگیری، شکار، مطالعه حیات وحش، اسبسواری)، تجارب آموزشی (تورهای کنسروسازی، کلاس پخت و پز، یا مزه کردن نوشیدنیها)، سرگرمی (جشنواره برداشت یا فستیوالهای برداشت محصول)، خدمات هتلینگ (اقامت در مزرعه، تورها یا خدمات ساز وبرگ) و فروش مستقیم در مزرعه (مثلا عرضه در کنار جاده) را دربرمیگیرد. گردشگری کشاورزی یک زیرمجموعه از یک صنعت بزرگتر به نام اکوتوریسم و گردشگری روستایی است که شامل تفریح، سرگرمی، بازارهای کشاورزان، تورهای کشاورزی، گذران اوقات فراغت و مهمان نوازی و کسب وکار است که بازدیدکنندگان را به روستاهای اطراف شهرها جذب میکند. از نظر بسیاری از آمریکاییها گردشگری کشاورزی نوعی بازگشت موقت به زندگی روستایی است و بر اساس یک پژوهش ۶۲ درصد از همه بزرگسالان ایالات متحده بین سالهای ۲۰۱۶- ۲۰۱۰ یک روز را در یک مزرعه در منطقه روستایی گذراندهاند. مهمترین جنبه گردشگری کشاورزی این است که از ظرفیت گردشگری کشاورزی در آموزش عملی گردشگری، توسعه پایدار و اهمیت امنیت غذایی و تولید و عرضه غذای سالم به دانشجویان و دانشآموزان مقاطع مختلف استفاده میکند.
در این رویکرد توریسم کشاورزی با هدف تشویق دانشآموزان به شرکت در فعالیتهای مختلف مرتبط با کشاورزی در جهت افزایش مشارکت جوانان در برنامههای توسعه پایدار است که هم صنعت گردشگری و هم کشاورزی را در بر میگیرد. از آنجا که بهویژه در کشورهای در حال توسعه فارغالتحصیلان کشاورزی به روستا برنمیگردند و با اینکه در رشتههای کشاورزی تخصص خود را گرفتهاند، اما کارکردن در مزرعه را دون شأن و حتی بدون فایده میدانند، گردشگری کشاورزی میتواند چون یک روش آموزشی از یکسو و یک راهکار جذاب از سوی دیگر تصور این افراد را نسبت به شیوههای درست تغییر دهد. امروزه در بسیاری از کشورها گردشگری را همچون یک ابزار آموزشی مینگرند و در مدارس دانشآموزان را با آن آشنا کرده و بهعنوان کار عملی آنها را به مزارع برده تا از کودکی و نوجوانی اهمیت روستا، زندگی روستایی، چالشهای کشاورزی و توسعه پایدار، آب و خاک و محیط زیست و تولیدات کشاورزی در فراهم کردن غذای سالم را یاد گرفته و با آن درگیر شده و نسبت به آن دغدغه پیدا کنند. گردشگری کشاورزی فعالیتی با منفعت چندجانبه است.
علاوه بر رویکرد آموزشی و سرگرمکننده آن، نقش مهمی در اقتصاد روستایی ایفا میکند. بهطور سنتی اقتصاد روستایی با کشاورزی و دامپروری تعریف شده است و در نتیجه فعالیتهای روستاییان نیز در همین قالبها میگنجد، اما رویکردهای جدید مانند گردشگری روستایی و زیرمجموعههای آن مانند گردشگری کشاورزی، میتواند این تعاریف را به نفع اقتصاد روستایی و بهویژه برای زنان روستایی تغییر دهد. گردشگری کشاورزی یک عرصه مهم و در درسترس برای نقشآفرینی اقتصادی زنان روستایی ایجاد میکند که موجب ثروتآفرینی در روستا میشود. خانوادههای روستایی با محوریت زنان میتوانند میزبان گردشگران شده و تولیدات روستایی را بدون واسطه بهفروش برسانند، فرهنگ و سنتهای روستایی را ترویج کرده و عناصر سنتی مانند صنایع دستی، لباس و زیورآلات را هم مستقیم بهفروش برسانند، هم با هنرهای مدرن چون عکاسی تلفیق کرده و بهواسطه کسب و کارهایی چون عکس گرفتن با این عناصر درآمدزایی کرده و نسل جوان روستا با ایجاد این جذابیتها در روستاها ماندگار شوند.
در برزیل ۳۶۰ انجمن زنان مسوولیت آموزش زنان روستایی برای میزبانی از گردشگران را بر عهده داشته و بهطور مستمر زنان را درخصوص مسائل مختلف اکوتوریسم و بهطور خاص گردشگری کشاورزی آموزش میدهند. میتوان برای این فعالیتها از واژه « فراتولیدگرایی» استفاده کرد که مفهوم آن گسترش تولید فراتر از مشاغل معمول روستاست. کشورهایی چون تایلند و فیلیپین یکی از پیشروترین کشورهای در حال توسعه در حوزه گردشگری کشاورزی هستند، سیاستگذاران این کشور گردشگری کشاورزی را انعکاسی از تدارک فرصتهای جدید در زمینه ایجاد فرصتهای اقتصادی، شکلگیری تعاملی دوسویه بین گردشگران و کشاورزان، پرورش نیروی انسانی توسعهیافته از راه تقویت دانش و مهارتهای فنی و روانی میدانند. در مطالعات این کشورها به جاذبه روستا، تسهیلات و امکانات رفاهی، تبلیغات، وجود استانداردهای اقامت در روستاها و ایجاد مراکز آموزش گردشگری کشاورزی محلی تاکید شده است.
موسسات آموزشی چون TCA در فیلیپین بهطور تخصصی در این عرصه فعالیت دارد و توسعه کشاورزی پایدار از طریق آموزش و پژوهش عملی به نوجوانان و جوانان را بهعنوان برنامه آموزشی در پیش گرفته است. دانشگاه لچه در اسپانیا نیز گردشگری کشاورزی را برنامه مهم خود برشمرده و اهدافی چون درک پایداری در کشاورزی، شناسایی چالشها و خطرات زیست محیطی ناشی از فعالیتهای کشاورزی، شناسایی چالشهای مدیریتی و سیستمی کشاورزی و توسعه روستایی، درک اهمیت استراتژیک روستاها و تولیدات روستایی، درک میراث معماری، اجتماعی و فرهنگی روستایی و در نهایت قابلیت تشخیص منابع موجود جدید روستایی معماری، اجتماعی و فرهنگی، محصولات محلی، تنوع زیستی از گیاهان و جانوران، شیوههای کشاورزی برای شناسایی قابلیتهای جدید تغییر خواه با حفظ اصالت و مواردی از این قبیل را برشمرده است.
در پورتوریکو نیز برنامههای مدونی در سطح دانشگاهی برای گردشگری کشاورزی برشمردهاند که در راس آن جذب دانشجویان و دانشآموزان خارجی برای گذراندن اوقات آموزشی و تفریحی در مزارع این کشور با هدف تولید ثروت در روستاها و تقویت اقتصاد ملی است. در کانادا نیز گردشگری کشاورزی را بهعنوان راهی برای به دست آوردن تجربه میانفرهنگی، کنشگری مردم و آموزش درخصوص اهمیت محیط زیست و همصحبتی با ذینفعان و مواردی از این قبیل برشمردهاند. در آفریقا نیز گردشگری کشاورزی جایگاه مهمی یافته و مورد استقبال دانشجویان خارجی قرار گرفته است. مثلا دانشگاه ماساچوست در آمریکا برنامههای متنوع برگزاری تورهای گردشگری درکشورهای مختلف چون کنیا، مالزی، فیلیپین، برزیل و... را دنبال کرده و دانشجویان را با انواع غذاهای خانگی، درمانهای محلی، بازیهای سنتی، کشاورزی و شیوههای کشت و اقتصاد روستایی، ماهیگیری و صید و مواردی از این قبیل آشنا ساخته و دانشگاه هدف این تورها را توسعه «آموزش کارآفرینمحور» ذکر کرده که موجب جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهرها شده و حتی مهاجرت معکوس در پی دارد. دیدن مزارع قهوه و مراحل مختلف از تولید تا مصرف هر سال در روستاهای ریودوژانیرو مقصد هزاران گردشگری است که به این روستاها سفر کرده و اقتصاد روستایی را تحت تاثیر قرار میدهند.
در ایالات متحده آمریکا آگروتوریسم یکی از برنامههای مهم توسعه پایدار روستایی تعریف شده است. در ۲۰۱۷ روستاهای ایالت کانزاس بالغ بر ۸۰۰ میلیون دلار از این راه کسب درآمد کردند و ۴۰درصد درآمد کشاورزان و همچنین درآمد کل روستا افزایش یافت. کشورهای ویتنام، تایلند و فیلیپین نیز برنامههای مدونی در جهت رونق دادن به آگروتوریسم تدوین کردهاند. در فیلیپین گردشگری مزرعه موجب رشد ۱۴ درصدی اقتصاد روستایی شده است. بانک جهانی در اهداف توسعه کشاورزی با تکیه بر گردشگری، پروژههایی را با سه رکن تعریف کرده است. بخش اول انتقال دانش به بخش روستایی که موجب تقویت دانش کشاورزان در جهت برنامهریزی، سرمایهگذاری و تهیه برنامههای با کیفیت میشود. بخش دوم تبادل دانش منطقهای از طریق برگزاری دورههای تخصصی برای کشاورزان در مناطق مختلف کشور است و بخش سوم آموزشهای فنی و ارتباط با مشاوران شهری برای ارائه خدمات موثر مورد نیاز جامعه روستایی و گردشگران را دنبال میکند. تقویت سرمایهگذاری مشارکتی توسط مردم روستا درجهت ترویج توسعه پایدار و مدیریت این برنامهها از مهمترین بخش آموزشهاست که هدف آن تقویت اقتصاد روستایی و اقتصاد ملی است.
ارسال نظر