سیگنالهای اطلاعاتی در بازار کار
بنابر این، پایه گسترده آموزش عالی در یک کشور، زمینهای لازم برای رشد و توسعه در ابعاد مختلف است و تقریبا در همه کشورها از گسترش آموزش عالی حمایت شده است. روند رشد شتابان آموزش عالی در ایران نیز (حتی شدیدتر از روند جهانی) وجود داشته است. در سال تحصیلی ۹۶-۱۳۹۵ نزدیک به ۴ میلیون و ۱۰۰ هزار دانشجو در کشور مشغول به تحصیل بودهاند و سالانه حدود ۸۰۰ هزار نفر از موسسات آموزش عالی ایران فارغالتحصیل میشوند. همچنین در سال ۱۳۹۵ تعداد ۱۱ میلیون نفر دارای مدرک دانشگاهی بودهاند که با احتساب سالانه حدود ۸۰۰ هزار نفر فارغالتحصیل، احتمالا تعداد دانشآموختگان از موسسات آموزش عالی کشور، در حال حاضر به بیش از ۱۲ میلیون نفر رسیده است. اما کارفرمایان، نسبت به خیل عظیم فارغالتحصیلانی که وارد بازار کار میشوند چه واکنشی دارند؟ یک فرضیه این است که به سبب گسترش زیاد از حد آموزش عالی در ایران و افزایش ظرفیت پذیرش دانشگاهها و موسسات آموزش عالی، توجه به مدرک تحصیلی کاهش بسیار داشته و کارفرمایان، بیش از مدرک تحصیلی به مهارتهای شغلی افراد جویای کار دقت میکنند و نزد آنان، ارزش مدرک تحصیلی در درجه دوم اهمیت قرار گرفته است. در این نوشته استدلالهایی بر رد این فرضیه ارائه میشود.ابتدا باید تاکید کرد که در دوران معاصر، از همه مراکز آموزش عالی تقریبا بدون استثنا انتظار میرود آموزش تخصصی مورد نیاز جامعه را فراهم آورند. در واقع تعلیم بسیاری از رشتهها که زمانی شغل محسوب میشدند اکنون در مراکز آموزش عالی رسمیت یافته است. در حال حاضر، رشتههای مستقل جدید همچون علوم کامپیوتر به وجود آمدهاند و تقریبا همگی این رشتهها و مشاغل جدید به دانشگاه بهعنوان مرکز اصلی پژوهش و آموزش وابسته هستند. همچنین، نهادهای دانشگاهی در جوامع امروز نه تنها ارائهدهنده آموزش هستند، بلکه اقدام به اعطای مدرک تحصیلی برای بسیاری از مشاغل و مسوولیتها میکنند.
این وظایف از آغاز کار دانشگاهها در قرون وسطی مطرح بوده، اما در سالهای اخیر گسترش زیادی داشته است. در بسیاری از جوامع، مدرک دانشگاهی پیشنیاز تعداد فزایندهای از مشاغل است و زیاد دور از واقع نیست اگر بگوییم برای اکثر جایگاههای قدرت، مسوولیت و وجهه اشخاص در جوامع امروز، مدرک دانشگاهی ضروری است.حال ببینیم در بازار اشتغال چه اتفاقی میافتد. بهطور کلی در اقتصاد، اطلاعات به مثابه یک کالای کمیاب محسوب میشود. شرط تحقق یک مبادله اقتصادی صحیح، این است که طرفین، اطلاعات کافی از ویژگیهای موضوع مورد معامله داشته باشند که به آن اطلاعات متقارن میگویند. برای تحقق معامله، فروشنده (متقاضی کار) تلاش میکند با ارسال اطلاعات مفید، خریدار (کارفرما) را برای خرید محصول ارائه شدهاش (نیروی کارش) مجاب کند. در بازار کار، جویندگان شغل، تلاش میکنند خدمات مشخص خود را به کارفرمایان در ازای حقوق و دستمزد مشخص بفروشند.نیروی کار سعی میکند با ارسال علائم و اطلاعاتی به کارفرما اثربخش بودن خود را ثابت کند. مدرک تحصیلی یک ادله حامل اطلاعات برای کارفرماست و بسیاری از آگاهیهای اولیه مورد نیاز او (و نه همه آن) را تامین میکند. داشتن مدرک تحصیلی (رشته فرد و دانشگاه محل تحصیل او) نشان میدهد که شخص مورد نظر دارای چه توانمندیهای فعلی و استعدادها و شایستگیهای احتمالی آینده است.
از آنجا که متقاضیان خدمات نیروى کار و صاحبان بنگاههای اقتصادی، فاقد اطلاعات لازم مربوط به ظرفیت بهرهورى نیروى کار هستند لذا آموزش (مدرک تحصیلی) اولین ملاک آنها برای تشخیص تواناییها و ردهبندى افراد بر اساس تواناییهاى آنها است. بنابراین، آموزش ابزار نسبتا کمهزینهاى است که متقاضیان نیروى کار و استخدامکنندگان، براى گزینش نیروهاى مورد نیازشان از آن بهره مىگیرند. آموزش یکی از مهمترین اطلاعات، علائم و نشانههای کیفیت کار فرد در اقتصاد معاصر است.
گویی مدرک دانشگاهی به مثابه یک سرند عمل میکند. جوزف استیگلیتز به دو نوع سرند معتقد است:
۱- سرند مقدماتی: به این معنی که آموزش، نوعی سرند مقدماتی است. کارفرمایان در بدو استخدام مجبورند از سرند مقدماتی برای جذب نیروی کار استفاده کنند.
۲- سرند مداوم: ارزیابی کارفرمایان و مدیران از عملکرد کارکنان در حین کار نشانگر نوعی سرند مداوم است. نقش مدرک تحصیلی در سرند نوع اول، غیرقابل انکار است. از سوی دیگر، میتوان دو نوع آموزش دانشگاهی یعنی آموزش تخصصی عمومی و آموزش تخصصی ویژه را از هم تمییز داد.
آموزش تخصصی عمومی به دانشهایی اطلاق میشود که در موسسات آموزش عالی، مبانی و اصول علمی و مهارتهای قابل انتقال که قابل استفاده و عرضه در هر بنگاه یا صنعتی است را فراهم میکند. آموزش تخصصی عمومی، میتواند بهرهوری نیروی کار را در مشاغل متعددی افزایش دهد. اما آموزش تخصصی ویژه یا کارآموزی یا کارورزی (Training) شامل آموزشهای مخصوص و ویژه یک بنگاه یا کارخانه است، آموزشهایی کاملا مشخص که تاثیری بر بهرهوری نیروی کار برای سایر بنگاهها ندارد.
مدرک دانشگاهی در مورد آموزش تخصصی عمومی، میتواند یک معیار مناسب باشد. در عین حال، کارفرما میتواند پس از سرند اولیه (بر اساس مدرک تحصیلی)، به نیروی کار استخدام شده، بر مبنای نیازهای خود، آموزش تخصصی ویژه ارائه دهد که مخصوص کار در آن کارخانه است.بنابر این، تا وقتی سازمانی به نام دانشگاه وجود دارد، مدرک تحصیلی هم بهعنوان یک سند حامل اطلاعات در مورد تواناییها و شایستگیهای فرد متقاضی بازار کار باقی خواهد ماند. ضمن اینکه دانشگاه یکی از قدیمی ترین و پایدارترین سازمانها در طول تاریخ بشر بوده و علت اصلی این ماندگاری، پاسخگویی به نیازهای جوامع و بروندادهای مشهود و نامشهود آن است.
در مجموع در پاسخ به کسانی که معتقدند گسترش آموزش عالی در ایران باعث اُفت کیفیت شده، ارزش مدرک تحصیلی را پایین آورده و مدرک دانشگاهی به کاغذ پارهای مانند است، باید گفت مدرک دانشگاهی، هیچگاه اهمیت خود را از دست نخواهد داد. ضمن اینکه گسترش آموزش عالی و افزایش ظرفیت پذیرش، الزاما به کاهش کیفیت منجر نمیشود مگر اینکه ساز و کارهای تضمین کیفیت این بخش ضعیف باشد. بهطور کلی، تیراژ تولید ربطی به کیفیت تولید ندارد. مثلا در سال ۲۰۱۵ تویوتا با تولید حدود ۱۰ میلیون دستگاه خودرو، بزرگترین تولیدکننده خودرو در جهان شد ولی اگر تولید این کارخانه به ۱۲ میلیون خودرو یا بیشتر هم برسد کیفیت ماشینهای تولیدی این شرکت کاهش نمییابد چرا که فرآیندهای تضمین و نظارت بر کیفیت در آن قوی است.
این اصل برای دانشگاهها بهعنوان ژنراتورهای نیروی کار متخصص نیز صادق است. البته مسجل است که برخی از دانش آموختگان موسسات آموزش عالی ایران از تواناییهای علمی و صلاحیتهای شغلی مناسب برخوردار نیستند، اما دلایل این امر، به دو مورد برمی گردد: اول، پولی شدن دانشگاهها بهطوری که برخی موسسات برای جلب رضایت دانشجو اقدام به مدرک فروشی میکنند و دوم، ضعف یا فقدان یک نظام جامع ارزیابی و تضمین کیفیت بهطوری که بر فرآیندها و بروندادهای موسسات آموزش عالی، نظارتی موثر و اثربخش داشته باشد. پس دور از دسترس نیست که به موازات گسترش آموزش عالی، میتوان کیفیت آن را حفظ کرد یا حتی افزایش داد.
ارسال نظر