ارزاق و مایحتاج عمومی کمیاب شد و اهالی ناچار شدند برای نان، قند و شکر از در و دیوار دکان‌های نانوایی و سقط‌فروشی بالا روند. هزینه زندگی به سرعت قوس صعودی پیمود و فقر عمومی افزایش یافت. مراجعه به آمار بانک ملی ایران نشان می‌دهد که هزینه زندگی از سال ۱۳۱۵ مرتبا بالا می‌رفت:

22 (2)

بررسی امر نشان می‌دهد که سیاست اقتصادی غلط رضاخان در عدم پیشبرد صحیح کشاورزی و صنعت، برقراری انحصارهای دولتی غیرلازم و زیان‌آور به بهانه توازن بازرگانی و سوءاستفاده از آن در جلب منافع شخصی، افزایش فشار مالیات‌های سنگین بر دوش مردم جهت تامین مخارج روزافزون دولت و دربار، تصرف حاصلخیزترین زمین‌های کشور و استثمار بی‌رحمانه دهقانان به زور شکنجه و شلاق، پایین آوردن نرخ حقیقی لیره برای سهولت تبدیل عایدات ریالی خود به ارز و انتقال آنها به بانک‌های خارج از کشور و در سال‌های بعد از شروع جنگ جهانی دوم، دشواری‌های مربوط به صدور کالاهای داخلی و ورود کالاهای خارجی مورد احتیاج عموم، بالا رفتن هزینه زندگی را سبب شد. ورود متفقین به ایران و آشفتگی ناشی از شرایط جنگی و سقوط دیکتاتوری و افزایش تقاضای خرید در بازار ایران، صعود قیمت‌ها و کمبود ارزاق و کالاهای ضروری را تسریع کرد.

از طرف دیگر وزیر دارایی دولت فروغی، دکتر مشرف نفیسی، برای جلب رضایت اربابان خود قیمت لیره انگلیسی را از ۶۸ ریال به ۱۴۰ ریال بالا برد و به این ترتیب به جای کوشش در پایین آوردن هزینه زندگی، ارزش حقیقی ریال را پایین آورد. در این مورد روزنامه «رعد امروز» تحت عنوان «افزایش نرخ لیره از ۶۸ ریال به ۱۴۰ ریال» چنین می‌نویسد: بعد از ورود قوای متفقین به ایران درآمد ریالی شرکت نفت که از فروش نفت و بنزین در داخل کشور تامین می‌شد، تکافوی مخارج وی را که علاوه بر پرداخت مزد کارگران و اجرت و بهای ساختمان‌ها و تاسیسات بود، مخارج نزدیک به صد هزار نظامی را در ایران نمی‌کرد. بنابراین ناچار بودند در مقابل، لیره به دولت تحویل دهند.

پس از ورود آمریکا به ایران مجبور شدند ماهی ۲ تا ۵ میلیون لیره برای خرید آذوقه، خواربار، راه‌سازی، مقاطعه‌کاری، ساختمان‌ها و اردوگاه‌های موقتی و کارخانه‌های تعمیر موتور و پول توجیبی سربازان در ایران خرج کنند. لذا آقای دکتر مشرف نفیسی، مشاور حقوقی شرکت نفت جنوب که از مدت‌ها به وزارت دارایی فشار می‌آورد که نرخ لیره را از ۶۸ ریال به ۹۰ ریال افزایش دهند تا شرکت نفت برای تامین هزینه‌های ریالی خود احتیاج به فروش لیره زیاد نداشته باشد (پس از انتصاب به وزارت دارایی) شخصا اقدام به این کار کرد.

همین شخص که خود یکی از مسوولان بالا رفتن قیمت‌ها بود، پایین آوردن هزینه زندگی را مانند «خواب‌های یک مرد چرسی» تعریف کرد. همان موقع مطبوعات، اظهارات عوام‌فریبانه وی را در توجیه اقدامات زیان‌آور خود افشا کردند. اینک پاسخ یکی از روزنامه‌ها به آقای وزیر دارایی وقت:

«.... کشور ایران کشوری است در درجه اول کشاورزی که صادرات مهم آن عبارت از غله، برنج، حبوبات، پنبه، خشکبار، کتیرا و قالی می‌باشد. ولی جنگ موجب شده است که صادرات ایران به یک‌ سوم تقلیل یابد. بنابراین کشور ما امروز تقریبا صادراتی ندارد و چون صادرات نداریم از این راه ارزی هم نداریم که در اثر تقلیل بهای آن به تجار صادر‌کننده زیانی وارد شود. امروز تمام محصولات صادراتی ما به حال رکود در مملکت مانده... کدام خریدار... کدام راه... کدام وسیله. بنا به فرمایش آقای دکتر مشرف نفیسی وزیر سابق دارایی موجودی لیره انگلیس امروز به پنج میلیون بالغ شد. بدیهی است این پیکره غیر از موجودی دولت در حساب ذخیره مملکتی و حق‌الامتیاز دولت از بابت نفت است. آیا تمام این پنج میلیون لیره از محل صادرات به دست آمده؟

خیر! از محل صادرات شاید ۲۰درصد آن هم مربوط به معاملات قبل از شهریور است. با وجودی که در ظرف این چند ماه مقدار زیادی لیره و ارز خارجی به زوار عتبات و متفرقه به فروش رسیده مع‌هذا موجودی ارز ما مخصوصا لیره انگلیسی رو به افزایش است و شاید تا یک سال دیگر به ۲۰ میلیون برسد... علت این افزایش هزینه‌هایی است که افراد دیگری در ایران می‌کنند و در مرحله دوم افزایش مصنوعی بهای ارز است که دارندگان ارز را از لحاظ جلب نفع وادار به فروش ارز کرده است.

.... بدیهی است اگر بهای ارز آزاد باشد، طبق قانون عرضه و تقاضا چون ارزهای مزبور اضافه بر احتیاج است، قطعا «بهای آن تنزل کرده و این تنزل در پایین آوردن هزینه زندگی کاملا» موثر و دخیل خواهد بود. به این معنی تنزل بهای ارز سبب ترقی پول ما (ریال) می‌شود و ترقی پول ما باعث تنزل بهای کالاهای مورد احتیاج و بالاخره پایین آمدن هزینه زندگی خواهد شد... بنابراین برخلاف نظر آقای دکتر مشرف نفیسی، پایین آوردن هزینه زندگی مثل خواب‌های مرد چرسی نیست و با قدری حسن نیت می‌توان به نتیجه رسید.» به علاوه نشر اسکناس به وسیله دولت برای اجرای تعهدات ریالی خود در برابر متفقین ورشکستگی اقتصادی کشور را بیش از پیش تشدید کرد.

منبع: ن. جامی، گذشته چراغ راه آینده است (تاریخ ایران در فاصله دو کودتا)، انتشارات ققنوس، ۱۳۶۲.