تاثیر مشروطه بر تحول و تطور نمایش در ایران
انقلاب روی صحنه
جماعات هنرپیشگان و تئاترهای متعددی در این دوره پدید آمد. تاسیس تئاتر، گذشته از ارزشهایی که بر نفس نمایش داشت، نمادی از ترقی و رشد فکری تلقی میشد. در جریان مشروطیت مردم ایران به حقوقی واقف شدند که پیش از این از وجود آن آگاه نبودند. در این دوره هنرهای مختلف، هر چند به شیوه سنتی وجود داشت، اما تئاتر وجود نداشت، بنابراین به گمان عدهای از روشنفکران، تاسیس تئاتر، گذشته از ارزشهایی که داشت، نمادی از ترقی و رشد فکری تلقی میشد. در مجموع عواملی چون؛ سفر هیاتهای سیاسی و نیز اعزام محصلین ایرانی به فرنگ، تاسیس دارالفنون، سفرهای ناصرالدین شاه به غرب و روسیه و دیدارهای مکرر او از تئاترهای غربی، انقلاب مشروطیت، تاسیس انجمنها و شرکتها و بازگشت عدهای از دانشجویان تحصیلکرده در رشتههای هنر از خارج و فعالیت در تئاتر و...، همگی در پیشبرد تئاتر مدرن در ایران موثر بودهاند.
پیش از اعلام مشروطیت اولین دستههای آماتوری نمایش در تبریز و رشت پدید آمده بود. به نوعی بازیگران مرد و زن ارمنی بودند که از قفقاز آمده بودند و بدین ترتیب سنت نمایشنامه نویسی روس وارد ایران شد. در اوایل دوران مشروطه نمایشها در پارکها، باغها و منازل اجرا میشد. در نهضت مشروطه به خوبی از این سه وسیله ارتباطی استفاده شد؛ روزنامه، شعر و تئاتر. ظاهرا «میرزا ملکمخان» باید نخستین کسی باشد که نمایشنامههایی به زبان فارسی و به شیوه اروپایی نوشته است، بخشی ازاین نمایشنامهها درسال ۱۳۲۶ قمری در روزنامه اتحاد تبریز به چاپ رسیده و مجموعه کامل آنها درسال ۱۳۴۰ قمری در برلن منتشر شده است و نیز میتوان گفت که ترجمه میرزا جعفر قراچهداغی از مجموعه آثار نمایشی میرزا فتحعلی آخوندزاده از جمله نخستین ترجمههایی است که در زمینه نمایشنامه انجام شده است.
این مجموعه شامل هفت نمایشنامه است که در سال ۱۲۹۱ قمری چاپ و منتشر شد. با طلوع مشروطیت در ایران به سال ۱۳۲۴ قمری، جوش و خروش عجیبی در زمینه ادبیات و فرهنگ بهوجود آمد و تئاتر مانند هر شعبه دیگری از شعب ادبی و ذوقی، از این تحول عظیم بهرهمند شد. جماعات هنرپیشگان و تئاترهای متعددی در این دوره پدید آمد. اولینآنها، گروه تئاتر فرهنگ بود که در عمارت مسعودیه نمایش میداد. یعنی بنایی بود که به اسم مسعود میرزا ظلالسلطان معروف بود و بعدها شد وزارت فرهنگ. بعضی از اعضای تئاتر فرهنگ در رشتههای دیگری شهرت پیدا کردند. اولین دسته نمایشی که پس از مشروطیت در تهران پدید آمد «شرکت علمیه فرهنگ» بود. این شرکت در سال ۱۳۲۷ قمری توسط گروهی از فارغالتحصیلان مدرسه سیاسی تاسیس شد. اعضای اصلی آن را کسانی مثل محمدعلی فروغی، سلیمان میرزا اسکندری، عبدالله مستوفی، فهیمالملک و سیدعلی نصر تشکیل میدادند، اما چهره اصلی نمایشی این گروه محمودخان منشی باشی (محمود بهرامی) بود که بعدا کسانی مثل سیدعلی نصر به آن پیوستند. این انجمن سالن تئاتر نداشت و کارهای خود را بیشتر در مدرسه نظام و تالار مسعودیه به اجرا میگذاشتند. این شرکت در سال ۱۳۲۹ قمری منحل شد. تئاتر دوم، تئاتر ملی بود که سیدعبدالکریم محققالدوله در سال ۱۳۲۹ قمری بنا کرد.
مرکز فعالیت این گروه، در محل هتل فاروس در لالهزار بود و شاید بتوان گفت که لالهزار، مرکز فعالیتهای تئاتر تهران شد. در سال ۱۳۳۴ قمری، سیدعلی نصر ضمن بازگشت از سفر اروپا، «کمدی ایران» را تاسیس کرد که ۱۰ سال باقی بود و با این کار آغازگر یک جریان مداوم در تئاتر ایران شد. بسیاری از هنرپیشگان نامی آن دوران در این تئاتر، فن هنرپیشگی را فرا گرفتند که از آن جملهاند: بهرامی، رفیع حالتی، فضلالله بایگان، غلامرضا فکری، علی اصغر گرمسیری و...کمدی ایران، در تاریخ تئاتر ایران نیز اهمیت بسزایی دارد، زیرا بسیاری از نمایشهای خود را در عمارت جدیدالتاسیس «گراند هتل» در خیابان لالهزار، عرضه داشت و همین عمارت بود که بعدها مبدل به تماشاخانه تهران شد.
تئاترهایی بعد از آن پیدا شدند: تئاتر نکیسا که بهدست ارباب افلاطون شاهرخ ایجاد شد و جامعه باربد را ابراهیم مهرتاش پدید آورد. این دو تئاتر، مدرسهای بود برای هنرپیشگان فراوانی که بعدها تربیت یافتند. شرکت کمدی ایران سالها فعالیت میکرد و نمایشهای خود را علاوه بر سالن «گراند هتل»، در پارک «ظلالسلطان» و «باغ علاءالدوله» واقع در انتهای لالهزار، نبش میدان سپه محل بعدی «جامعه باربد» و «تئاتر دهقان» به اجرا میگذاشت. علاوه بر منزل «ظهیرالدوله» و «عمارت مسعودیه» در منازل اشخاص معروف جامعه نیز گهگاه نمایشهایی اجرا میشد که از جمله آنها میتوان از خانه «صاحب اختیار اخوت»، مرحوم «اقبالالدوله» واقع در خیابان سعدی نام برد. این خانه بعدها تبدیل به «تئاتر سعدی» و بعد از آن سینما سعدی شد.
در این دوره دو گروه بیشترین سهم را داشتند، ارمنیها و آذریها که اتفاقا هر دو، هم با تئاتر روس آشنا بودند هم با تئاتر فرانسه که در آن روزگار در روسیه رواج داشت. از جمله نمایشهایی که خیلی در ایران گل کردند و روی نمایش ایران تاثیر گذاشتند باید از «لیلی و مجنون»، «آرشین مالالان» و «اصلی و کرم» نام برد. همینطور از نمایشنامهنویسانی مثل عزیز عبدالحسین اوغلو حاجیسیف یا همان حاجی بگف. عموم نمایشهای این دوره مضمونی ضداستعماری و ضداستبدادی داشت. با ایجاد فضای آزاد در کشور، گروههای مختلف تئاتر ترک، ارمنی و روسی به ایران وارد شدند و با نمایشهای خود تاثیر شگرفی در پیشرفت و گسترش تئاتر در ایران به جای گذاشتند. در دوران مشروطه، چند گروه پراکنده نیز بهوجود آمد که هر کدام از آنها پس از مدتی از بین رفت. از جمله این گروههای نمایشی میتوان به «کمیته جوانان ایرانی» به سرپرستی «افراسیاب آزاد» و «شرکت نمایش عالی ارشاد» به مسوولیت «مرتضی قلی فکرت» و «شرکت کافه لالهزار» اشاره کرد. میرسیفالدین کرمانشاهی و علی دریا بیگی نیز در پیدایش مدارس هنرپیشگی در ایران موثر بودند.
پس از جنگ بینالملل اول (۱۸- ۱۹۱۴) گروهی از هنرمندان تئاتر از روسیه و قفقاز به ایران آمدند و با هنرنمایی خود در صحنه تئاتر ایران، موجب شدند که مترجمان آثار نمایشی، به ترجمه نمایشنامههای ترکی و روسی راغب شوند و از این رهگذر نمایشنامههایی چند بر گنجینه ادب نمایشی ایران افزوده شود، اما با تمام کوششی که در این دوره برای بالا بردن سطح فکر عمومی و ترغیب مردم در کار تئاتر و بسط دامنه آن میشد، هنوز مردم این هنر را به چشم «دلقکبازی» مینگریستند و هنرپیشگان و علاقهمندان تئاتر را تحقیر میکردند، از اینرو صحنههای تئاتر بیشتر به دست هنرمندان خارجی و ارمنی اداره میشد.
ارسال نظر