بافت تاریخی یزد از نگاه گردشگران خارجی
همه چیز خوب و اصیل
«شهر خوب و اصیلی است و تجارت زیادی در آنجا برقرار. آنها ابریشم مشخصی میبافند که یزدی/ یسدی نامیده میشود و بازرگانان آن را به جاهای مختلف میفرستند. تا فاصله هفت روز از اینجا هیچ آبادیای نیست.»
ادوارد براون، شرقشناس بریتانیایی، در سال ۱۸۸۸ به یزد سفر کرد و خاطراتش را اینگونه نوشت: «یزدیها خیلی شیرین صحبت میکنند. در گفتوگو با آنها از گویش شیرین و خوشآهنگشان لذت بردم. گمان ندارم کسی گویش یزدیها را بشنود و هرگز آن را فراموش کند. بهقدری سخن گفتن آنان گیرنده است که فورا محبت طرف سخن در دلش جای میگیرد. یک مرد سالخورده، که گفتار و رفتاری بامزه داشت، میگفت: «من یقین دارم که شما به اینجا آمدهاید که در دین و دولت رخنه کنید؛ میخواهید تمامی دشتها و آبادیها و کوهها و شهرها را بشناسید که بعد در موقع گرفتن ایران از آن استفاده کنید.» آنگاه از من درخواست کردند که نقشه مرا ببینند. وقتی نقشه را در برابر آنان پهن کردم صداهایی از حیرت برآوردند و شگفتزده میپرسیدند «چگونه تمامی ایران روی نقشه کشیده شده» و از من میخواستند که شهر یزد را به آنها در نقشه نشان دهم. روز دیگر که خواستم عزیمت کنم مرد سالخوردهای که دیروز به من بدگمان شده بود مثل اینکه تغییر عقیده داده باشد پس از خداحافظی از من دعوت کرد تا چنانچه یک بار دیگر به اینجا گذارم افتاد به دیدن قلعه قدیمی «شواز» هم بروم.»
جرج کرزن انگلیسی نیز در سال ۱۸۹۲ مینویسد:
«یزد بازار بزرگ تجارت است. در حدود پنجاه سال پیش، زرتشتیان یزد باب تجارت را با هندوستان باز کردند که از آن پس به میزان اهمیتآمیزی خیلی ترقی نموده و به شهرت تجارتی این شهر افزوده است. از این جهت، یزد در ایران وضعی بینظیر دارد. هیچگونه جنگ و جدال یا حتی شایعات مربوط به جنگ و نزاع در محلی که تا این اندازه در داخل کشور قرار گرفته است وجود ندارد و هیچ قسم تاختوتاز مردم بادیهنشین به حدود و ثغور ایشان سرایت نمیکند که این خود نگهبان دائمی وضع و بساط آنهاست. غریزههای تجاری اهالی یزد حتی از این رفتار آنها نیک هویدا است که الاغ را برای سواری بر اسب ترجیح میدهند و بناهای خوشظاهر و بازارهای پرجمعیت حاکی از فراوانی نعمت و رفاه ناشی از روزگار قرین صلح و کارشان است.»
مطابق گزارش کنسول انگلیس در یزد (۱۸۹۳)، میزان سرمایه تجاری بازرگانان یزدی به حدود دومیلیون تومان میرسید. بی شک این مبلغ در آن زمان و در مقایسه با سایر شهرهای کشور معرف اقتصادی شکوفا بوده است. وجود ثروتمندان در این شهر در سفرنامه هاکس، که سال ۱۳۱۱خورشیدی مدت کوتاهی در یزد اقامت داشت، نیز تایید میشود. امروزه بازرگانان آن برووبیاهای پیشین را در شهر ندارند و بعضی خانههای آن بازرگانان قدیمی به اقامتگاهی برای گردشگران بدل شده است. شهر تاریخی یزد تازه در ۱۸تیر سال ۱۳۹۶در فهرست جهانی یونسکو قرار گرفت اما قبل از آن هم گردشگران را به خود جذب میکرد. نمونهاش گردشگری کانادایی است، که این مکان زیبا برای عکاسی، را در دیماه ۹۱ اینگونه توصیف کرده:
«بافت قدیمی شهر از بهترین جاها برای گشتوگذار و گم شدن است؛ خیابانهای باریک و رنگ فوقالعاده دیوارها و ساختار بناها شگفتانگیزند. خیلی از خانهها درشان باز است و میتوان وارد آنها شد و نگاهی انداخت؛ بعضیهاشان هم برجهای بادگیر دارند که میتوانید زیر آنها بروید و خنک شدن واقعی بدون استفاده از برق را تجربه کنید.»
یک مسافر استرالیایی از آنجا با صفت خیرهکننده یاد کرده است:
«عاشق یزد و بافت قدیمیاش شدم؛ میتوانستم روزها آنجا باشم. آنجا نانواییای سنتی پیدا کردم، نان تازه گرفتم و در پارک کوچکی که در میان درختان انار محصور شده بود با پنیر خوردم. در آن طرف مردی در کوچهای باریک داشت کاشی درست میکرد. اینها لحظات دوستداشتنی هرروزه اینجاست.»
گردشگری از کشور چک که سال ۹۳ به یزد آمده بود، دیدن از آنجا را مانند گشت و گذار در دنیایی دیگر توصیف کرده است:
«مانند قدم زدن در فضای فیلمهای تاریخی است. حتما باید به بافت قدیمی یزد رفت. پیشنهاد میکنم دوبار به بافت قدیم بروید: اول بین ساعت ۲ تا ۴ بعدازظهر، که خیابانهای تونلمانندش خالی هستند و پرتوهای خورشید از لابهلای حفرهها نظر میاندازند و دیگر حدود ساعت ۷ عصر که مردم در آن رفتوآمد میکنند.»
یک مسافر آمریکایی اما انگار توانسته همتایی برای یزد پیدا کند:
«شهر خشتی زیبایی است. جاهای زیادی در راه شهر قدیم وجود دارد اما بهتر آن است که فقط حظ کنید. یزد پتانسیل خوبی دارد؛ اگر رویش سرمایهگذاری شود خیلی بهتر خواهد شد. برای تجربه واقعی خشت و گل به خیوه ازبکستان بروید.»
یک توریست چینی، که بعدازظهر خود را در بافت قدیم یزد گذرانده، در دیماه ۱۳۹۵ مینویسد:
«محل خوبی برای قدم زدن است؛ به خوبی از آن نگهداری میشود و خوشحالم که خیلی تجاری نشده است. خوراک گم شدن است. خورشید یا مسجد جامع را بهعنوان نشانه در نظر بگیرید تا دریابید که در چه موقعیتی قرار دارید.»
در خردادماه سال ۱۳۹۶، درست یک ماه پیش از آنکه بافت تاریخی یزد در فهرست جهانی یونسکو قرار گیرد، یک گردشگر کنجکاو فیلیپینی، که در بافت تاریخی بهدنبال قنات زارچ میگشت، اینگونه نوشته است:
«خیلی از نشانهها در واقع دارند مسیر حرکت قنات را نشان میدهند. درون مسجد پایابی قرار داشت و در واقع یکی از دهانههای قنات بود. درون مسجد یک راهپله بود که در عمق ۳۰ متری آن به چاه میرسید. بعدها فهمیدیم که قنات از زیر مجموعه امیرچخماق نیز میگذرد. وقتی در کافیشاپی درون شهر بودم به صاحب آنجا درباره کشفیاتم از قنات گفتم. در عین ناباوری او سرپوشی را درون مغازهاش کنار زد و نشان داد که یکی از چاههای قنات زارچ درون مغازهاش هست؛ خیلی عمیق بود و میشد صدای جریان آب را شنید. قنات زارچ بیش از ۲۰۰۰ دهانه و ۱۰۰ کیلومتر طول دارد و سندی است برای اثبات آنکه ایرانیان استادان مهندسی هیدرولیک بودهاند. ماه دیگر پرونده یزد در اجلاس یونسکو در کراکوف لهستان بررسی میشود. امیدوارم یزد به حق خودش برسد.»
ارسال نظر