جایگاه ارمنستان در سیاست خارجی ایران و روم باستان
سرزمینی در میانه امپراتوریها
آغاز مناقشه باستانی
من سخنان خود را در دو بخش اشاره میدهم. نخست به سیر تاریخی نقش ارمنستان در روابط ایران و روم اشاره میکنم و سپس به اهمیت ارمنستان در سیاست خارجی ایران و روم در دوره ساسانی میپردازم. ارمنستان سرزمینی کوهستانی است که در قفقاز و بین سه فلات ایران، بینالنهرین و آسیای صغیر قرار گرفته است. این سرزمین از مناطق حائل بین ایران و روم در عصر باستان بوده که از اواسط دوره اشکانیان تا پایان دوره ساسانی همواره بهعنوان یکی از کانونهای درگیری نقشآفرینی کرده است. اشکانیان پس از تحکیم حکومت خود بر تنظیم نظم داخلی در دوران مهرداد دوم سرزمین ارمنستان را ضمیمه قلمرو خود میکنند. این اقدام آغازگر درگیریهای مداومی میان ایران و روم تا پایان دوره ساسانیان بود. چنانکه پس از روی کار آمدن ساسانیان آنان وارث مناقشات ایران و روم در رابطه با ارمنستان میشوند. در دوره ساسانی با توجه به مناقشات متعددی که میان ایران و روم از دوران نخستین پادشاه این سلسله یعنی اردشیربابکان تا دوران خسرو پرویز وجود داشت، به این نتیجه میرسند که چندینبار این سرزمین را میان خود تقسیم کنند. از مهمترین دورههایی که این سرزمین در دوره ساسانی میان ایران و روم تقسیم شد، میتوان به قرن چهارم میلادی و قرن ششم میلادی اشاره کرد اما با توجه به این تقسیمات، مناقشات میان ایران و روم خاتمه پیدا نکرد و همچنان ادامه یافت. نظر به این سیر تاریخی به دلایل اهمیت ارمنستان در سیاست خارجی ایران و روم در دوره ساسانی میپردازیم.
اقتصاد، عامل کشمکش
ابتدا بهدلایل اقتصادی، بازرگانی و تجاری اشاره میکنم. اهمیت اقتصاد در دوره ساسانی به آن پایه میرسید که نهتنها سیاستهای داخل کشور، بلکه سیاستهای خارجی شاهنشاهی را نیز تحتالشعاع قرار میداد تا جاییکه در پس مبارزات دولتهای ایران و روم علل اقتصادی نقش عمده و تاثیرگذاری داشته است. چنانکه میتوان گفت از عوامل مهم تصرف ارمنستان برای دو قدرت بزرگ در عصر باستان ویژگی ترانزیتی این منطقه بود زیرا بازرگانی و تجارت بین شرق و غرب در عصر ساسانی بیشاز پیش توسعه یافته بود و حکومت ساسانی از این راه درآمد هنگفتی بهدست میآورد، بنابراین دستیابی به مناطقی که از مراکز عمده تجاری و بازرگانی بهشمار میآمدند، برای هر دو دولت ایران و روم اهمیت فراوان داشت و ارمنستان مورد توجه دو امپراتوری قرار گرفت چراکه یکی از شعب راه معروف جاده ابریشم از ارمنستان میگذشت. این جاده خاور را به باختر وصل میکرد و در دوره باستان از معدود راههای خشکی بود که شرق را به غرب وصل میکرد. به همین جهت دولت روم درصدد بود که انحصار میانجیگری را از دولت ساسانی بگیرد.
بهدنبال این سیاست رومیها به فکر سرزمینهایی افتادند که در سر راه جاده ابریشم قرار داشت. یکی از این سرزمینها ارمنستان بود. چون میخواستند دست ساسانیان را از عوارض گمرکی که بر این راه تحمیل کرده بودند، کوتاه کنند. در زمانهایی که دولت قدرتمندی در ایران در راس کار بود، میتوانست بر مناطقی که جاده ابریشم از آنجا میگذشت، احاطه و تسلط داشته باشد اما در مواقعی که دولت مرکزی قدرتمندی در ایران در راس کار نبود مثل اواخر دوره ساسانی، متاسفانه ایران احاطه خود را بر این مناطق از دست میداد و یکی از این نقاط که ارمنستان بود، در تسلط دولت روم قرار میگرفت. از جمله دیگر دلایل اقتصادی که دو دولت ایران و روم را تحریک و تشویق میکرد که ارمنستان را تصرف کنند، میتوان به شرایط آب و هوایی اشاره کرد. چنانکه منابع کلاسیک آوردهاند: «ارمنیها دارای گلههای فراوان و درههای حاصلخیزی بودند که برای کشاورزی مناسب بود.» به همین دلیل، زمانیکه ایران و روم در ارمنستان درگیری داشتند، دیگر نیاز به حمل آذوقه و غلات وجود نداشت.
مشکلات یک سرزمین حائل
مساله دوم در رابطه با اهمیت ارمنستان در سیاست خارجی ایران و روم، میتوان به مسائل استراتژی، نظامی و راهبردی اشاره کنیم چون این سرزمین جزو سرزمینهای حائل بود، همواره نیروهای خود را علیه دیگری سازماندهی میکرد. به همین دلیل این ایالت مرزی همواره در معرض تعرض نیروهای نظامی ایران و روم در دوره ساسانی بود. همین موقعیت جغرافیایی و استراتژیک باعث شده بود که هر دو دولت به فکر تصرف این سرزمین باستانی باشند. چنانکه هر زمان ارمنستان بهدست ایران میافتاد، حکومتهای ایران باستان به این فکر میافتادند که به مناطقی که نزدیک دریای سیاه هستند، دست پیدا کنند. در دوره ساسانی معمولا پایتخت در غرب کشور بود و علت آن این بود که مرکز ثقل پادشاهی در نزدیکی روم باشد. این امر ناشی از هدف ساسانیان برای رسیدن به قلمرو شاهنشاهی هخامنشیان بود. از سوی دیگر کنستانتین امپراتور روم در قرن چهارم پایتخت را به مرزهای ساسانی نزدیک میکند و آن را به قسطنطنیه منتقل میکند. نزدیکی پایتخت به مرزهای دو طرف اگرچه منجر به افزایش مناقشات میشد، از یکسو به لحاظ نظامی حسن بهحساب میآمد. حسن اینکار آن بود که دو طرف میتوانستند با تصرف ارمنستان، مناطق مرزی دیگری را مورد حمله قرار دهند. جالب آنکه در این دوره هر امپراتوری که میتوانست ارمنستان را تحتتسلط خود قرار دهد، زودتر میتوانست به اهداف خود دست پیدا کند. در دوران باستان سردارانی چون کراسوس و گالریوس اگر از ارمنستان حملات خود را شروع میکردند، میتوانستند به مرزهای غربی ایران حمله کنند و حتی تیسفون را فتح کنند اما هر زمان که از دشتهای بینالنهرین ایران را مورد تهاجم قرار میدادند، به موفقیت نمیرسیدند چراکه هم در دوره اشکانی و هم در زمان ساسانیان سواره نظام ایران کارآیی بیشتری داشت و میتوانست بر رومیان غلبه پیدا کند. در پایان در رابطه با اهمیت ارمنستان باید اشاره کنم که این منطقه برای امپراتوری روم و ساسانیان یک سپر نظامی بهشمار میرفت. به این دلیل بود که با تجهیز ارمنستان به وسیله نیروهای نظامی باعث میشدند اقوام ستیزهجوی قفقاز نتوانند به امپراتوریهای دو طرف حمله کنند.
ارسال نظر