رابطه تهران و ایروان جاده یکطرفه نباشد
روند روابط تهران و ایروان، طی ٢٦ سال گذشته همواره روند رو به رشد داشت هر چند گاهی نیز با سکون مواجه شد، از جمله در دوره دولتهای نهم و دهم، روابط دو جانبه نسبت به گذشته روند ساکن و کمکیفیتی داشت.
نکته مهمی که در مورد روابط تهران و ایروان وجود دارد این است که روابط جمهوری اسلامی ایران با جمهوری ارمنستان، همواره تحت تاثیر روابط ایران با جمهوری آذربایجان قرار داشته و همزمان روابط تهران و باکو نیز همواره زیر سایه رابطه تهران با جمهوری ارمنستان قرار گرفته است. دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران هم هیچگاه نتوانسته تاثیر و تاثر رابطه میان تهران با دو جمهوری همسایه را به نقطه تعادلی برساند. به خصوص باکو، همواره از رابطه تهران با ایروان ناخرسند بوده و مشکلات متعددی به علت رابطه گرم ایران با ارمنستان، در رابطه با جمهوری آذربایجان پیش آمده است. میتوان گفت که جمهوری ارمنستان در غالب مواقع نسبت به همسایه شرقیاش از مواضع تهران راضیتر بوده و استقبال بیشتری کرده است؛ به خصوص در رابطه با بحران قرهباغ و نزاع میان دو کشور که همزمان با اعلام استقلال دو جمهوری، ٢٦ سال پیش آغاز شد و هنوز ادامه دارد. بزرگترین پیروزی بالقوه دیپلماتیک برای ایران، میتواند این باشد که ایران از نفوذ خود در باکو و ایروان، برای حل و فصل جنگ ٢٦ ساله قرهباغ استفاده کند. چنین گامی میتواند یک اقدام تاریخساز و بزرگ برای دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران باشد، اما ایران تاکنون در چنین مسیری موفق نبود.
جمهوری اسلامی ایران، مهمترین همسایه برای جمهوری ارمنستان محسوب میشود. ارمنستان از میان چهار کشور همسایهاش، با جمهوری آذربایجان رابطهای ندارد و در جنگی است که بر اساس یک توافق آتشبس فعلا خاموش نگهداشتهشده و با ترکیه نیز رابطه دیپلماتیک ندارد و مرزهای دو کشور روی یکدیگر بسته است. تنها مرزهای فعال ارمنستان، در شمال به جمهوری گرجستان و در جنوب به جمهوری اسلامی ایران، محدود میشوند. به همین دلیل، ارمنستان از رابطه گرم و صمیمانه با تهران، همواره منفعت میبرد، در برابر این رابطه برای تهران هزینههای زیادی در برداشت. من در دوران خدمتم در باکو، به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران، سالها شاهد هزینههایی بودم که ایران به دلیل رابطه گرم با ایروان پرداخت کرده است، از یک سو سردی روابط با جمهوری آذربایجان و از سوی دیگر برخی از مسائلی که در شمال غربی کشور رخ میدهد، در واکنش به همین روابط گرم و صمیمانه بود.
وزیر امورخارجه کشورمان در سفر امروز خود به ایروان، باید تلاش کنند تا تعادل بیشتر از یک سو در رابطه دو جانبه تهران و ایروان و از سوی دیگر در اثرگذاری این رابطه با دیگر روابط دیپلماتیک ایران ایجاد کنند. این تعادل و توازن برای ایفای نقش بیشتر ایران در منطقه قفقاز جنوبی حیاتی است. در کنار ایران، روسیه نیز یکی از اثرگذارترین قدرتها در مسائل ایروان است. هر چند روسها با جمهوری ارمنستان مرز مشترک ندارند اما روسیه همواره در کنار دولت ارمنستان قرار داشته است. ارمنستان پایگاه دایم نظامی در منطقه گیومری دارد و امنیت مرزهای ارمنستان نیز توسط نیروهای روس اداره میشود. اقتصاد ارمنستان به ویژه در حوزه انرژی تحت نفوذ روسیه است. البته اخیرا ایران نیز وارد بازار انرژی ارمنستان شده است و با افتتاح خط لوله انتقال گاز ایران به ارمنستان بر اساس قرارداد ٢٠ساله تهاتر گاز و برق، بخشی از انرژی ارمنستان از سوی ایران تامین میشود. همین قرارداد انرژی هم از جمله نکاتی بود که با انتقاداتی از سوی جمهوری آذربایجان مواجه
شده است.
به گمان من جمهوری ارمنستان در زمینههای مختلف، چه تجاری، چه اقتصادی و چه در حوزه انرژی از رابطه با ایران سود میبرد. اما به نظر میرسد که در رابطه میان تهران و ایروان، اندکی کفه منافع طرف ارمنی سنگینی میکند و ایران نتوانسته روابط متوازنی داشتهباشد و ما به ازای حمایت و امکاناتی که در اختیار جمهوری ارمنستان قرار داده است را دریافت کند. در این سفر، آقای ظریف باید تلاش کند که تحولی در شکل روابط دوجانبه تهران و ایروان ایجاد کند. مسائلی وجود دارد که از گذشته در رابطه دو کشور وجود داشته و برخی از آنها حل نشده باقی ماندهاند و باید با توجه به گرمی روابط دو جانبه، بتوان از طرف ارمنی خواست تا این مسائل را مرتفع کند.
قطعا افزایش روابط دوجانبه تجاری میان دو کشور برای هر دو طرف منفعت دارد، اما در حوزه سیاسی، ایران میتواند خواستههایی را که از گذشته وجود داشته با ایروان مطرح کند. برای مثال یکی از نگرانیهای طرف ایرانی، مسائل محیط زیستی است، از جمله آلودگی رودخانه ارس که گفته میشود به دلیل ورود پسماندهای کارخانههای آلومینیوم و مس در ارمنستان گسترش مییابد یا نگرانی نسبت به نیروگاه هستهای کهنه متسامور ارمنستان که هم نگرانیهای محیط زیستی و هم نگرانیهای امنیتی در منطقه ایجاد کرده است، نیروگاهی که نه فقط همسایگان ارمنستان، بلکه اتحادیه اروپا نیز نسبت به امنیت آن اظهار نگرانی میکند؛ به خصوص خط لوله گاز میان ایران و ارمنستان تاسیس شده است و ارمنستان هم نیروگاه گازی دارد و هم ظرفیت تاسیس نیروگاههای برق گازی بیشتری دارد. پرونده دیگری که در روابط دوجانبه تهران و ایروان باز مانده است، هواپیمای نظامی C-١٣٠ ایران در مسیر مسکو به تهران با ٣٢ سرنشین بود که سال ١٩٩٤ توسط نیروهای نظامی ارمنستان هدف قرار گرفت. متاسفانه، مساله پرداخت غرامت به خانوادههای جانباختگان این حادثه از سوی ارمنستان بایگانی شده است و بعد از گذشته ٢٣ سال همچنان خانوادههای داغدار جانباختگان، از جمله دیپلماتهای ایرانی منتظر واکنش مناسب از سوی دولت ارمنستان هستند. لازم است دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، با در نظر گرفتن چنین خواستهها و مطالباتی، از روابط خوب تهران و ایروان برای حل مسائل فیمابین استفاده کنند و به نوعی تعادل را به رابطه دوجانبه بازگردانند.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر