گفتهها - ۶ آذر ۹۵
تدوین تاریخ نظام سنت قدمایی، اگر نتواند بسط جدید نظام سنت قدمایی را بهعنوان سنت جدید توضیح دهد، دو خطر میتواند داشته باشد: خطر دوگانه نادرست خواندن نص قدیم بر دو مبنای قدیم و جدید. چنانکه در مکتب تبریز توضیح دادهام، حسین نصر سنتمدار برای اینکه بتواند برای سنتمداری خود به تاریخ استناد کند، «جاویدان خرد» ابوعلی مسکویه را با حکمت خالده سنتمداران جدید اروپایی خلط کرده است. او از این حیث مرتکب این اشتباه شده است که سنتمداری به ضرورت مبتنی بر فهم سنت نیست، بلکه در موارد بسیاری، سنتمداری، بهعنوان ایدئولوژی تجددستیز، جهل به سنت نیز هست.
تدوین تاریخ نظام سنت قدمایی، اگر نتواند بسط جدید نظام سنت قدمایی را بهعنوان سنت جدید توضیح دهد، دو خطر میتواند داشته باشد: خطر دوگانه نادرست خواندن نص قدیم بر دو مبنای قدیم و جدید. چنانکه در مکتب تبریز توضیح دادهام، حسین نصر سنتمدار برای اینکه بتواند برای سنتمداری خود به تاریخ استناد کند، «جاویدان خرد» ابوعلی مسکویه را با حکمت خالده سنتمداران جدید اروپایی خلط کرده است. او از این حیث مرتکب این اشتباه شده است که سنتمداری به ضرورت مبتنی بر فهم سنت نیست، بلکه در موارد بسیاری، سنتمداری، بهعنوان ایدئولوژی تجددستیز، جهل به سنت نیز هست.
دریافت مسکویه از «جاویدان خرد» مصداق «جدید در قدیم» بود، در حالیکه حکمت خالده سنتمداران فروکاستن جدید به سنت قدیمی است که بهصورتی که بهعنوان تجددستیزی عرضه میشود، جز در ایدئولوژی آنان وجود نداشته است، همچنان که کوشش برای تفسیر برادرکشی هابیل و قابیل، بهعنوان صورت پیکار طبقاتی، نفهمیدن معنای نظام سنت و جهل به مبانی نظری پیکار طبقاتی است. سنتمداری و تفسیر ایدئولوژیک نظام سنت دو صورت متفاوت تصفیه حساب با سنت است. در درون سنتی که چنین تصفیه حسابی با آن صورت گرفته باشد، یعنی مضمون تحولپذیر آن را خالی و از ایدئولوژی پر کرده باشند، بدیهی است که طرح پرسش ممکن نخواهد شد. - «تاریخ پایهای» بیهقی، بهخلاف تاریخنویسی ایدئولوژیک و تاریخگریزی سنتمداری، ناظر بر «تاریخ بیداری» بهعنوان تاریخ و بسط آگاهییابی «ملی» است. برعکس، سنتمداری و تفسیر ایدئولوژیک، بهرغم اختلافهای اساسی که میان آن دو وجود دارد، به تعبیر بیهقی «هنگامه میسازند»، سخن «باطل ممتنع» و داستانهایی «از خرافات» میگویند «تا خواب آرد نادانان را چون شب بر ایشان خوانند.» مهمترین قرینهای که میتوان بر این وحدت دو امر متضاد آورد این است که تاریخ سنت، از دیدگاه سنت، همچنانکه تفسیر ایدئولوژیک مفرداتی از نظام سنت قدمایی، بهضرورت، مبتنی بر نوعی سنتمداری و مندرج در تحت انواع بازگشتبهخویشتنی است که مقصد آن بازگشت به، به تعبیر بیهقی، «اخبار دیو و پری و غول بیابان و کوه و دریا» است. مهم نیست که سنتمداری «آگاهی» را در بازگشت به سنت که مکان آن را نیز ایدئولوژی تجددستیزی او تعیین میکند، تفسیر ایدئولوژیک سنت، با تفسیر به رأی مفرداتی از سنت، آگاهی کاذب جدید را عین علم قدیم میداند؛ جایی که این هر دو روش بههم میرسند، لامکان «باطل ممتنع» است تا باز به تعبیر بیهقی، «حالها بازننمایند» مبادا «تاریخ به راه راست رود... و از این بیداری فزاید.»
- تاملی درباره ایران، جلد نخست، صصص۶2-۶0، دکتر جواد طباطبایی
ارسال نظر