اندیشکده آمریکایی خطرات بزرگ سال جدید را اعلام کرد
۱۰ ریسک جهان ۲۰۲۳
در گزارشی که «متیو باروز» و «رابرت منینگ» پژوهشگران در مرکز استیمسون در ۱۹دسامبر برای «نشنال اینترست» نوشتند به ۱۰ریسک بزرگ جهان در سال۲۰۲۳ پرداختند. آنها در این گزارش نوشتند: با تکیه بر تجربه چندین ساله خود در پیشبینی خطرات و روندهای جهانی در «شورای اطلاعات ملی جامعه اطلاعاتی ایالاتمتحده»، جایی که ما وظیفه ارائه تحلیلها و نگرشهای بلندمدت به رهبران ایالاتمتحده را داشتیم، بزرگترین خطرات جهانی را در سال۲۰۲۳ از منظر ایالاتمتحده شناسایی کردهایم.سوابق ارزیابی ما کاملا بر اساس خطراتی است که برای سال۲۰۲۲ شناسایی کردیم.
در حقیقت، انواع گونههای کووید منبع نگرانی بودند؛ بهویژه در چین که همانطور که ما نیز پیشبینی کردیم، رشد اقتصادی چین را کاهش داد.ما حملهی روسیه به اوکراین و رسیدن قیمت نفت به بشکهای ۱۰۰دلار را پیشبینی کردیم که در اوایل سال جاری اتفاق افتاد؛ اگرچه قیمتهای انرژی تا حدودی در نیمه دوم سال۲۰۲۲ کاهش یافته است.کمبود مواد غذایی، بحرانهای اقتصادی و مشکلات رو به رشد بدهی در میان کشورهای درحالتوسعه، همگی سال گذشته برجسته شدند (همانطور که امسال برجسته شدند). برخی اقتصاددانان پیشبینی میکنند که بحران بدهی ممکن است بهاندازهای که ما و دیگران پیشبینی کردهایم گسترده نباشد، اما کشورهای با درآمد پایین و متوسط، مانند سریلانکا و پاکستان، در حال حاضر با این واقعیت روبهرو هستند.
پیشبینی سال گذشته درباره کمبودها در مبارزه با تغییرات اقلیمی در گردهمایی COP۲۷ در قاهره، در ماه نوامبر به اثبات رسید؛ ما ارزیابی میکنیم که این روند در سال۲۰۲۳ ادامه خواهد داشت. درنهایت، بهدلیل تنشهای فزاینده پیرامون تایوان و همچنین تحریم ایالاتمتحده بر صادرات طرحها و تجهیزات نیمهرسانای پیشرفته، اختلافات چین و ایالاتمتحده در سال۲۰۲۳ ادامه خواهد داشت.به هر ریسک یک احتمال اختصاص داده میشود. احتمال متوسط به این معنی است که احتمال ۵۰-۵۰ وجود دارد که این ریسک همانطور که امسال پیشبینی میکنیم رخ دهد. انجام چنین پیشبینیها دشوارتر شده است؛ زیرا بسیاری از خطرات با یکدیگر گرهخوردهاند. «چند بحرانی» اصطلاحی است که برای توصیف ماهیت درهمتنیده یک بحران که در بحران دیگر تعبیهشده استفاده میشود.
اگرچه «چند بحرانی» قبلا هم وجود داشته است، اما جنگ اوکراین مجموعه کنونیِ بحرانهای به هم وابسته را که جهان با آن مواجه است برجسته کرده است. بحران غذایی با ناتوانی اوکراین در صادرات غلات خود تا همین اواخر تشدید شد. بحران انرژی ریشه در تلاشهای غرب برای انکار منافع انرژی برای ماشین جنگی روسیه و تلافی پوتین در قطع عرضه گاز به اروپا دارد. تورم بهدلیل افزایش قیمت انرژی و مواد غذایی افزایشیافته است؛ اما این امر همچنین با اختلالات زنجیره تامین ناشی از بیماری همهگیر مرتبط است. مانند بدهی، تورم نیز ریشه در افزایش قیمت کالاها بهدلیل جنگ در اوکراین و همچنین دلار قوی و هزینههای مالی دولتها برای مبارزه با رکود اقتصادی ناشی از همهگیری دارد.
این واقعیت که بیشتر ریسکها به هم مرتبط هستند به این معنی است که کاهش ریسک هر یک بستگی به کاهش همزمان بسیاری از ریسکهای دیگر دارد. بهاینترتیب، شدت هر خطر با خطرات دیگر مرتبط است و اغلب آنها را تشدید میکند. بااینوجود، ما فکر میکنیم مفید است که هر ریسک را بهصورت جداگانه بررسی کنیم، با در نظر گرفتن ماهیت درهمتنیده همه ریسکها و پیشبینی جهتی که هر یک از نظر احتمال -بالاتر یا پایینتر- حرکت خواهند کرد؛ هرچند هر ریسک فردی بهطور کامل کاهش پیدا نمیکند، درحالیکه سایر ریسکها حلنشدهاند.
خطرات
۱- چندبحرانی از جانب جنگ اوکراین: پایان بازی در اوکراین و چگونگی و زمان وقوع آن همچنان یک راز باقیمانده است. بااینحال، حلقه چند بحرانی ناشی از جنگ - ناامنی انرژی و غذایی، تورم و رکود اقتصادی - ممکن است «خستگی از کمک به اوکراین» را در غرب دامن بزند و حمایت حیاتی از این کشور را با تهدید مواجه سازد. با فرارسیدن زمستان و کند شدن سرعت جنگ، پوتین بیتردید «استراتژی فرسایشی» خود را تشدید خواهد کرد و به زیرساختهای انرژی و آب اوکراین حمله میکند و به دنبال فروپاشی اوکراین بهعنوان یک دولت کارآمد است. تصرف خرسون در جنوب و بخشهایی از دونباس در شمال شرقی توسط کییف - بیش از ۵۰درصد از سرزمینهایی که زمانی مسکو اشغال کرده بود - از ۲۴ فوریه به اینسو، دست این کشور را تقویت میکند.
یک راهحل مورد مذاکره - یا حتی یک آتشبس و متارکه پایدار - هنوز زود است؛ زیرا هر دو طرف احساس میکنند میتوانند برنده شوند. کییف در نشست «جی۲۰» در نوامبر طرح صلح ۱۰مادهای را صادر کرد. این طرح خواستار خروج روسیه از تمام اراضی مستقل اوکراین و پرداخت خسارت میشد؛ درواقع، این طرح خواستار تسلیم کامل پوتین است. فشارهای متناقض همچنان وارد میشود: از یکسو، کییف از ایالاتمتحده/ ناتو میخواهد که تسلیحات پیشرفتهتر، از جمله تسلیحات دوربرد مانند سامانههای موشکی تاکتیکی ارتش و دفاع موشکی را ارسال کند؛ درعینحال، برخی از اعضای کنگره ایالاتمتحده خواستار محدود شدنِ حمایت از اوکراین هستند.
این جنگ چندین خطر بههمپیوسته ایجاد میکند؛ این خطرات شامل این موارد میشود: یک درگیری مداوم و به بنبست رسیده؛ وخامت اوضاع درصورتیکه ایالاتمتحده/ ناتو در پاسخ به بمباران پوتین، تسلیحات پیشرفته بیشتری به کی یف بفرستند؛ استفاده روسیه از سلاحهای هستهای در صورت تلاش کییف برای تصرف کریمه؛ «خستگی از کمک به اوکراین» در اروپا با شروع رکود و شکاف ایالاتمتحده و اتحادیهی اروپا بر سر کمیت و کیفیت کمکهای نظامی برای ادامه ارائه کمکها به کییف.
2- افزایش ناامنی غذایی: برنامه جهانی غذا (WFP) «حلقه آتش» گرسنگی و سوءتغذیه را برجسته کرده است که در سراسر جهان از آمریکای مرکزی و هائیتی گرفته تا شمال آفریقا، ساحل، غنا، جمهوری آفریقای مرکزی و سودان جنوبی و سپس به سمت شرق تا شاخ آفریقا و از سوریه و یمن گرفته تا پاکستان و افغانستان امتداد دارد. تعداد افرادی که با ناامنی غذایی حاد مواجه هستند از 135میلیون به 345میلیون نفر در سال 2019 افزایشیافته است. حتی اگر جنگ در اوکراین بهطور مسالمتآمیز حل شود و محمولههای آینده غلات از اوکراین در خطر نباشد، کمبود مواد غذایی همچنان وجود خواهد داشت. علاوه بر درگیری، تغییرات آب و هوایی - که باعث خشکسالیهای شدیدتر و تغییر الگوهای بارندگی میشود - محرک اصلی ناامنی غذایی است و بعید است در سال2023 بهطور موثر کاهش یابد. افزایش هزینههای سوخت دیزل و کود که با جنگ اوکراین و مسائل مربوط به زنجیره تامین تشدید شده است (واردکردن محصولات به بازار و فرآوری گوشت/ طیور)، هزینههای تغذیه طیور و دامهای شیرده را افزایش داده است. هزینه کمکهای بشردوستانه بهدلیل تورم در حال افزایش است: مبلغ مضاعفی که WFP اکنون برای هزینههای عملیاتی هزینه میکند، قبلا 4 میلیون نفر را برای یک ماه تغذیه میکرد.
3- رویارویی با ایران: مانند جنگ در اوکراین، ایران نیز میتواند با یک وضعیت «چند بحرانی» مواجه شود. ستارهها از اقبال برای یک درگیری جدید و خطرناک میان ایالاتمتحده یا اسرائیل با تهران خبر میدهند. توافق هستهای ایران - که همین چند ماه پیش در آستانه موفقیت بود - اگر نگوییم مرده، بلکه اکنون خفته است. ایران در حال تسریع تولید اورانیوم بسیار غنیشده است (HEU، که حدود 60درصد از 90درصد موردنیاز برای یک بمب را دارد) و تنها چند هفته تا تولید بمب کافی فاصله دارد و تا دو سال دیگر - یا کمتر- سر جنگی قابل تحویل خواهد داشت. موضوع پهپادها و موشکهای ایرانی در روسیه بُعد جدیدی به رویارویی و انگیزهای برای تحریمهای جدید میدهد. تداوم ناآرامیهای داخلی بیسابقه نیز میتواند بر عدم اطمینان بیفزاید. یک دولت راست افراطی جدید در اسرائیل و مجلس نمایندگان جمهوریخواه در ایالاتمتحده فشارها را برای آسیبرساندن و خرابکاری در کارخانه غنیسازی تهران در فردو و همچنین تاسیسات موشکی و پهپادی ایران تشدید خواهند کرد. در پاسخ، ایران میتواند به تاسیسات نفتی عربستان یا نفتکشها در تنگه هرمز حمله کند و با افزایش خطر تشدید درگیری، ترافیک نفت را مختل کند. تداوم ناآرامیها رویدادی با احتمال کم و پیامدهای زیاد است که میتواند ژئوپلیتیک در خاورمیانه از پیش آشفته را متحول کند.
4- تشدید بحران بدهی در کشورهای درحالتوسعه: برنامه توسعه سازمان ملل متحد (UNDP) هشدار داده است که 54کشور با درآمد کم و متوسط «مشکلات شدید بدهی» دارند. این کشورها 18درصد از جمعیت جهان، بیش از 50درصد از مردمی که در فقر شدید زندگی میکنند و 28 کشور از 50 کشور آسیبپذیر جهان را تشکیل میدهند. از لحاظ تاریخی، بخشودگی بدهی «نوشدارو بعد از مرگ سهراب است». مشکلات پرداخت بدهی در ابتدا اغلب با مشکلات نقدینگی اشتباه گرفته میشود که منجر به بحرانهای طولانی بدهی با پیامدهای اقتصادی شدید میشود. کشورهای کمدرآمد، مانند سومالی و زیمبابوه، در صدر فهرست کشورهای به لحاظ اقتصادی نابسامانِ UNDP قرار دارند؛ اما «آکسفورد اکونومیکس» تخمین میزند که بسیاری از کشورهای نوظهور بازارمحور توفان را پشت سر خواهند گذاشت؛ زیرا قبلا در اوایل چرخه نزولی هزینهها را کاهش دادهاند. شرایط مالی وخیم اکثر کشورهای درحالتوسعه، نوید بدی برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار سازمان ملل تا سال2030 است. در عوض، جهان درحالتوسعه احتمالا فقر بیشتر، بهبود آموزشی کمتر و کاهش توانایی برای مبارزه با تغییرات اقلیمی را در سال 2023 تجربه خواهد کرد.
5- بدهی جهانی مارپیچی: هم بدهی شرکتهای غیرمالی (88تریلیون دلار، حدود 98درصد تولید ناخالص داخلی جهانی) و هم بدهی ترکیبی دولت، شرکتها و خانوارها (290تریلیون دلار تا سهماهه سوم سال2022) طی چهار تا پنجسال گذشته طبق گزارش «موسسه بینالمللی مالی» افزایش یافته است. چندین سال نرخ بهره پایین - در برخی موارد منفی - که به پول آسان کمک میکند، به توضیح این وضعیت یاری میرساند. اگرچه کل آن کمی کاهشیافته است، «چند بحرانی» افزایش نرخ بهره، دلار قوی، رکود در اروپا، اقتصاد ضعیف چین و عدم اطمینان درباره اوکراین احتمالا جرقه یک بحران مالی منطقهای یا حتی جهانی دیگر خواهد بود.
بزرگی بدهی بهطور قابلتوجهی بزرگتر از بدهی طی بحران مالی 2007-2008 است و شرایط مالی در کشورهای عمده OECD مشکلسازتر است. بااینحال، آنچه نگرانکنندهتر است کاهش سطح همکاریهای بینالمللی است که مطلوبیت بسیار کمتری از سال2008 دارد. یک کنگره جمهوریخواه احتمال کمتری دارد که گسترش منابع صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی را که برای جلوگیری از نکولها و زمانبندی مجدد بدهیها، بهویژه در کشورهای درحالتوسعه و همچنین بالقوه در ایتالیا موردنیاز است، تایید کند. «گروه20» نقش کلیدی در بحران مالی 2007-2008 ایفا کرد؛ اما با قضاوت درباره نشست نوامبر گروه 20 در بالی، هماهنگی تلاشها برای مدیریت بدهی ناکافی است. چین، بزرگترین وامدهنده به کشورهای درحالتوسعه ترجیح میدهد بدهیها را بهصورت دوجانبه مدیریت کند و روابط پرتنش ایالاتمتحده و چین نشان میدهد که بعید است پکن مانند سال 2008 با واشنگتن همکاری کند. جرقههایی که باعث ایجاد یک بحران مالی بزرگ جدید میشود، میتواند از طریق تهدیدات نکول از سوی یک یا چند کشور درحالتوسعه یا ایتالیا باشد؛ یک فروپاشی شرکتی از نوع «برادران لهمان» یا وحشت در صورت وخامت اوضاع در اوکراین و رسیدن به سطح هستهای.
6- تعمیق کاهش همکاری جهانی: خطرات جهانی، از تغییرات آب و هوایی و بدهی کشورهای کمتر توسعهیافته (LDC) گرفته تا زبالههای فضایی، در حال افزایش است؛ زیرا افزایش رقابت میان قدرتهای بزرگ، دستیابی به همکاری درباره مشکلات مشترک جهانی را دشوارتر میکند. پس از نشست نوامبر گروه20 بین رئیسجمهور جو بایدن و همتای چینی او شی جینپینگ، دو رهبر توافق کردند که مذاکرات دوجانبه درباره تغییرات آب و هوایی را از سر بگیرند. بااینحال، یک درگیری دیگر بر سر تایوان احتمالا این تلاش را متوقف خواهد کرد. همانطور که «نگوزی اوکونجو-ایویلا»، مدیرکل سازمان تجارت جهانی، اخیرا هشدار داد، سیستم تجاری چندجانبه بهشدت در حال نابودی استغ هرچند هزینههای حمایتگرایی و تلاشهای خودکفایی قدرتهای بزرگ رشد اقتصادی را برای همه کشورها کند سازد. موسسات دیگر ناکارآمد هستند: گروه 20 در خنثی کردن بحرانهای رو به رشد بدهی در میان کشورهایی که بیشترین آسیب را دیدهاند، مانند بنگلادش، پاکستان، سریلانکا و سایرین کند عمل کرده است؛ درحالیکه بانک جهانی درباره عدم تخصیص بودجه بیشتر به مبارزه با تغییرات آب و هوایی موردانتقاد شدید کشورهای درحالتوسعه قرارگرفته است. در غیاب اقدامات بیشتر نهادهای چندجانبه برای رویارویی با چالشهای امروزی، مشروعیت نظم لیبرال غربی پس از جنگ جهانی دوم، بهویژه در چشم بسیاری از کشورهای جنوب جهانی که اکنون شاهد کاهش شانس خود برای توسعه سریع اقتصادی هستند، از بین خواهد رفت. یکی دیگر از پیامدهای ناسیونالیسم اقتصادی که باعث عدم همکاری در اصلاح و بهروزرسانی نهاد جهانی میشود، تکهتکه شدن نظم بینالمللی و تبدیل آن به خوشههای منطقهای و هنجارها و استانداردهای رقیب ناکارآمد است. فروپاشی نظام چندجانبه تنها خطرات فقر، ملیگرایی و درگیری بیشتر را افزایش میدهد.
7- یک سیستم تکنوپولاریزه و تکهتکه: «گروه مشاوره بوستون» (BCG) تخمین میزند که اگر قدرتهای بزرگ تلاش کنند که به خودکفایی تمامعیار در نیمههادیها دستیابند، همانطور که دولت بایدن میخواهد به چنین خودکفاییای برسد، سرمایهگذاری اولیه میتواند به یکتریلیون دلار برسد و تراشهها 35 تا 65 درصد بیشتر هزینه بردارند. با داغشدن جنگ بین فناوری چین و آمریکا، چین به بسیاری از محصولات خارجی دسترسی نخواهد داشت و باید اقلام ساخت چین را جایگزین کند و انگیزه پایبندی به استانداردهای جهانی را تضعیف کند. مطالعه «موسسه جهانی مککینزی» در بررسی 81فناوری درحالتوسعه نشان داد که چین تاکنون از استانداردهای جهانی برای بیش از 90درصد آنها استفاده کرده است. در بسیاری از این موارد، پکن برای 20 تا 40درصد از ورودیهای موردنیاز خود به شرکتهای چندملیتی خارجی متکی بوده است. ازآنجاکه نیمههادیها نقش فزایندهای را در تمام کالاهای مصرفی ایفا میکنند، نهفقط لوازم الکترونیکی یا تجهیزات تکنولوژیکی پیشرفته، بلکه بازارهای همه کالاهای تولیدی احتمالا با هزینههای بیشتر (بخوانید تورم) و انتخاب کمتر برای مصرفکنندگان تقسیم میشوند. بر اساس گزارش سازمان تجارت جهانی، در بلندمدت، جدا شدن اقتصاد جهانی و تبدیل آن به دو بلوک مستقل «غربی» و «چینی» حداقل منجر به کاهش 5درصدی تولید ناخالص داخلی جهانی خواهد شد که بدتر از آسیب ناشی از بحران مالی 2007-2008 است. مدلسازی صندوق بینالمللی پول نشان میدهد که «چشمانداز رشد برای اقتصادهای درحالتوسعه بر اساس این سناریو تیره میشود و برخی از آنها با ضررهای رفاهی دورقمی مواجه میشوند.»
8- بدتر شدن تاثیرات تغییر آبوهوا: «COP27» با ناامیدی بیشتری نسبت به احساس موفقیت به پایان رسید. درخواستها برای حذف تدریجی سوختهای فسیلی توسط دولتهای تولیدکننده نفت مسدود شد، حتی زمانی که افزایش دما به 5/1درجه سانتیگراد بهعنوان یک هدف را محدود میکرد. اکثر دانشمندان فکر میکنند که جهان بهزودی به افزایش 5/1درجه سانتیگراد خواهد رسید و ما در مسیر افزایش 2/2درجه سانتیگراد قرار داریم، مگر اینکه کشورها متعهد به کاهش 43درصدی در کل انتشار گازهای گلخانهای شوند. آبوهوای گرمتر به معنای خشکسالیها وسیلهای طولانیتر و همچنین تغییرات خطرناک در الگوهای بارش است که میتواند عملکرد کشاورزی را مختل کند. تنها نقطه نیمهروشن در COP27 (در مصر) توافق بر سر یک صندوق جدید «زیان و خسارت» برای کمک به کشورهای درحالتوسعه برای پوشش هزینههای تاثیرات تغییرات آب و هوایی بود. باوجوداین، هیچ تصمیمی درباره میزان بودجهای که جهان صنعتی متعهد به پرداخت آن خواهد بود، گرفته نشد. کشورهای غربی در حال حاضر برای ارائه کمکهای مالی به کشورهای درحالتوسعه با انتقال آنها به جهانی با کربن کمتر در تنگنا بوده و به این وعدهها عملنکردهاند. جمهوریخواهان که اکنون کنترل مجلس نمایندگان را در دست دارند، پیشتر گفته بودند که نمیخواهند برای مبارزه با تغییرات آب و هوایی به دیگران پول بدهند. تغییر به راست و تغییری ملیگرایانهتر در سیاست اروپا نیز ممکن است تامین مالی «زیان و ضرر» را در سالهای آینده به خطر بیندازد. با وجود فراوانی فزاینده رویدادهای شدید آبوهوایی - که همه کشورها را تحتتاثیر قرار میدهد، نهفقط کشورهای فقیر را - تغییرات آبوهوا هنوز یک اولویت اساسی برای غرب صنعتی است.
9- تشدید تنشهای آمریکا و چین: با وجود نشست نوامبر بایدن-شی، جایی که هر دو رهبر تلاشهایی را برای تثبیت روابط آغاز کردند، اختلافات اساسی درباره تایوان، قوانین و استانداردهای فناوری، تجارت، حقوق بشر و دستاندازیهای پکن بر اساس ادعاهای ارضی بیاعتبار در دریاهای چین جنوبی و شرقی باقیمانده است. ازسرگیری اولیه تجارت، آبوهوا و گفتوگوهای ارتش با ارتش آغازشده است؛ اما ناسیونالیسم ناپایدار در هر دو طرف میتواند هر دستاورد اساسی را مختل کند. واکنش پکن تاکنون به ممنوعیت صادرات هوش مصنوعی و تراشههای ابررایانهای و تجهیزات ساخت تراشه توسط دولت بایدن، همانا ثبت شکایت در سازمان تجارت جهانی علیه آن و برنامهریزی برای سرمایهگذاری ۱۴۳میلیارد دلاری اضافی در یارانهها برای صنعت نیمهرسانایش بوده است. این اقدامات به دنبال خفهکردن توسعه فناوری پیشرفته چین است. درحالیکه یک مخالفت دوحزبی نسبت به چین وجود دارد، مجلس نمایندگان تحتکنترل جمهوریخواهان قصد دارد برنامهای تهاجمیتر برای مقابله با چین درباره تایوان، تجارت و حقوق بشر اتخاذ کند که خطر تضعیف دستور کار بایدن را به دنبال دارد. هرچند احتمال تلاش چین برای وادارکردن تایوان به اتحاد با سرزمین اصلی را در سال2023 یا چندین سال پسازآن بسیار کم ارزیابی میکنیم، اما قانون بلاتکلیف «قانون سیاستگذاری تایوان» که هدف آن تقویت روابط نظامی و سیاسی با تایوان است، دوباره نمایش متقابل عزم راسخ و شیطانسازی متقابل را برانگیخت. تلاش برای تثبیت رابطه با سرعتگیرهای جدی روبهرو است و ممکن است از ریل خارج شود.
10- مخمصه خطرناکتر در شبهجزیره کره: آزمایش بیوقفه طیف کاملی از موشکهای بالستیک پیونگیانگ (86 آزمایش در سال2022)؛ موشکهای کروز، موشکهای تاکتیکی با قابلیت حمل سلاح هستهای، متحرک و میان برد و موشکهای قارهپیما (ICBM) بخشی از دستور کار کرهشمالی برای ایجاد یک زرادخانه قابل بقای «ضربه دوم» و ارائه گزینههای بیشتر برای اجبار و حمله احتمالی است. همانطور که دولتهای آمریکا و کرهجنوبی هشدار دادهاند، ماههاست که آمادهسازی هفتمین آزمایش هستهای در کرهشمالی در حال انجام است. تفاهم احتمالی «کمک برای مهار» بین پیونگیانگ و پکن ممکن است توضیح دهد که چرا چنین آزمایشی رخ نداده است. باوجوداین، اگر آزمایش هفتم رخ دهد و پکن تحریمهای شورای امنیت با هدف تنبیه کرهشمالی را وتو کند، شکاف در روابط آمریکا و چین احتمالا عمیقتر خواهد شد. زرادخانه پیونگیانگ در حال حاضر برای بازدارندگی متقابل با ایالاتمتحده و کرهجنوبی بسیار بیشتر از حد نیاز است. رئیس «کیم جونگ اون» ممکن است وسوسه شود تا اقدامات تحریکآمیزی را بر اساس محاسبات اشتباهی انجام دهد که میتواند به یک بحران یا درگیری شمال- جنوب دامن بزند.
خطرات ناشناخته-ناشناخته
خطراتی که در بالا موردبحث قرار گرفت، به تعبیر دونالد رامسفلد، وزیر دفاع سابق، «ناشناختههای شناختهشده» هستند؛ تحولات یا روندهای قابلتشخیصی که میتوان مسیرهای احتمالی آنها را ارزیابی کرد. علاوه بر این، طیفی از «ناشناختههایناشناخته» وجود دارد: رویدادهایی که نمیتوانیم پیشبینی کنیم که پیامدهای فاجعهباری دارند. در میان آنها این موارد هست: فوران ابر آتشفشانها (یِلواِستون، اندونزی و ژاپن)؛ ایجاد یک سیارک غولپیکر به عرض 6مایل آنقدر بزرگ که دایناسورها را 66میلیون سال پیش کشت؛ توفان خورشیدی و پرتاب مقادیر زیادی از ذرات باردار مغناطیسی به زمین که میتواند شبکهها را برای هفتهها یا ماهها از کار بیندازد و اشعه گامای رادیواکتیو که از اعماق فضا میتابد. همانطور که از همهگیری کووید دیدیم، هزاران ویروس در سیاره ما میتوانند جرقه همهگیریهای آینده را مشتعل کنند که مقابله با برخی از آنها دشوارتر از کووید است.