نیکولا تسلا، رقیب ادیسون

پدر او، میلوتین تسلا کشیش ارتدوکس بود. مادر تسلا، دوکا تسلا که پدر وی نیز کشیش ارتدوکس بود، در ساخت لوازم‌خانگی، تجهیزات مکانیکی و به‌خاطر سپردن اشعار حماسی صربی استعداد داشت و مخترع خوبی بود. نیکولا مدرک دانشگاهی نگرفت؛ اما فیزیک می‌دانست. تسلا حافظه و توانایی‌های خلاقانه خود را مدیون صفات ژنتیکی خود و رفتارهای مادرش می‌دانست.

تسلا در سال ۱۸۸۴ به ایالات‌متحده آمریکا مهاجرت کرد تا در شهر نیویورک در آزمایشگاه توماس ادیسون مشغول به کار شود. او در آغاز مسوول اصلاح ایرادهای طرح جریان مستقیم ادیسون بود و در ادامه، ایده جریان متناوب خود را با ادیسون مطرح کرد؛ ولی با مخالفت ادیسون روبه‌رو شد. ادیسون به او پیشنهاد مبلغی برای پاداش اصلاح طرح جریان مستقیم داده ‌بود؛ ولی زمانی که تسلا اصلاحات را به ادیسون نشان داد و پاداش خواست، ادیسون زیر حرفش زد. بنابراین او شرکت ادیسون را ترک کرد.

وی پس از مدتی کوتاه با کمک حامیان مالی، فعالیت مستقل خود را آغاز و با احداث آزمایشگاه‌ها و کارخانه‌هایی، محصولات الکتریکی تولید کرد. جورج وستینگهاوس که تسلا برای مدت کوتاهی مشاورش بود، حق امتیاز موتور القایی و ترانسفورماتور را که از اختراعات ثبت‌شده تسلا بودند، خرید. فعالیت‌های تسلا در سال‌های آغازین توسعه توان الکتریکی، به واردشدن او در اختلاف بر سر انتخاب جریان متناوب یا مستقیم به‌عنوان استاندارد انتقال توان الکتریکی انجامید. از این اختلاف به نام جنگ جریان‌ها یاد می‌شود. جریان متناوب تسلا، جریان مستقیم ادیسون را شکست داد و دلیل آن هم ترانسفورماتورها (مبدل‌های ولتاژ) بودند؛ جریان متناوب، امکان تبدیل ولتاژهای مختلف به هم را فراهم می‌کند و این، برگ برنده جریان متناوب بود.

گفته شده که دلیل اینکه هیچ‌کدام از این دو، جایزه نوبل فیزیک نگرفتند این بود که آنها همه چیز را زیرسلطه خود می‌خواستند؛ ادیسون حاضر نبود به‌نظر تسلا درباره جریان متناوب توجهی کند و جریان مستقیم را برتر از جریان متناوب می‌دانست. ادیسون در اواخر عمر خود از این تصمیم خود پشیمان شد. تسلا در حالی برق متناوب چند فازه خود را تکمیل کرد که برای ادیسون کار می‌کرد. وی در سال ۱۸۸۸ طرحی نوین از موتور القایی را برای انجمن مهندسان برق و الکترونیک (به انگلیسی: IEEE) معرفی کرد.

او از اختلال وسواسی جبری رنج می‌برد و به کبوترهای پارک مرکزی نیویورک بسیار علاقه داشت؛ ضمن اینکه با مارک تواین، نویسنده بزرگ دوستی نزدیکی داشت. او با اینکه به ثروت دست یافت اما همه آن ‌را صرف پژوهش کرد و در فقر و بدهکاری در نیویورک در اتاق یک هتل درگذشت؛ تسلا عقیده داشت که می‌توان الکتریسیته را به‌صورت بی‌سیم انتقال داد و در این راه تلاش بسیار کرد؛ اما به جایی نرسید.

در فیلم «حیثیت» ساخته کریستوفر نولان، تسلا انرژی الکتریسیته را به‌صورت بی‌سیم منتقل می‌کند و حتی دست به شبیه‌سازی انسان می‌زند.