صنعت سنگ در انتظار منابع مالی

در این ارتباط با مهندس سامان اسماعیلی، مدیرعامل شرکت سنگ ماهان گفت‌وگو کرده و به بررسی مشکلات صادراتی صنعت سنگ و چالش‌های به‌روزرسانی ماشین‌آلات در این حوزه پرداخته‌ایم.

در خلال سال‌های اخیر مشکلات صادراتی کشور تشدید شده‌اند. موضوعات متفاوتی روی این موضوع اثر گذاشته‌اند. لطفا بفرمایید عوامل تهدیدکننده صادراتی کشور چه مواردی هستند.

با توجه به معادن غنی و تنوع سنگی که در کشور داریم، بازارهای هدف خوبی داریم، اما مشکلات سال‌های اخیر باعث کندی صادرات شده است. در حوزه سنگ، در حال حاضر چالش ما در حوزه حمل‌ونقل جدی است و در کنار آن هزینه‌های جابه‌جایی منابع مالی و توقف گشایش اعتبارات اسنادی، در کنار تحریم‌های مختلف باعث توقف تجارت در حوزه سنگ ایرانی شده است.

با آنکه جلسات متعددی با ادارات و وزارتخانه برگزار شده، ولی متاسفانه مشکلات موجود سیاسی است و برطرف شدن آن زمان‌براست. در این بین تا به امروز هرچند صادرات محصول از طرق مختلفی انجام شده، اما این روش‌ها باعث هزینه‌های سربار برای صادرات ما شده که این نیز به نفع کشورهای رقیب است. حتی با آنکه تولیدکننده محصول با تخفیف‌های مناسب سعی می‌کند سهم مناسبی از بازار را کسب کند، اما هزینه‌های جابه‌جایی پول باعث شده ۲۰ تا ۳۰ درصد قیمت‌های ما بالاتر از کشورهای رقیب شود و در نتیجه قیمت تمام شده بالا باعث از بین رفتن مزیت‌های رقابتی ما شده است.

نوسانات ارزی چه اثری روی فعالیت‌های شما می‌گذارند؟

نوسانات ارزی آثار متفاوتی بر صنعت سنگ بر جای می‌گذارند. به عنوان مثال در حوزه واردات ماشین‌آلات و قطعات و... نیز با همین مشکلات روبه‌رو هستیم. کارخانه‌هایی که صادرات‌محور هستند، برای ارائه کیفیت‌های مناسب باید لوازم مصرفی استاندارد خارجی به کار بگیرند، بنابراین به ارز متکی هستند و نوسانات ارزی روی هزینه‌های این گروه اثرگذار است. به همین دلیل، افزایش درصدی در قیمت ارز به میزان بیشتری روی قیمت قطعات و ماشین‌آلات و ابزار اثر می‌گذارد که متاسفانه به دلیل شناور نبودن قیمت‌های صادراتی سنگ، این هزینه‌ها قابل پوشش نیستند و از جیب تولیدکننده باید جبران شوند. در نتیجه قیمت‌های صادراتی در نقطه سربه سر و برابر با هزینه‌ها قرار می‌گیرد و سودآوری چندانی ندارد.

از سوی دیگر رشد قیمت دلار طبیعتا روی صادرات اثر مثبت دارد، با این حال این اثر مثبت به دلیل رشد هزینه‌ها خنثی شده است. مسائل داخلی و تورم‌های ناشی از هزینه‌ها باعث شده سودآوری فروش در زمانی که دلار ۲۰‌هزار تومان بود، بالاتر از دلار ۶۰‌هزار تومانی باشد که دلیل آن سرعت بالای رشد هزینه‌ها در مقایسه با رشد نرخ ارز است.

برخی معتقدند صادرات سنگ کوپ نوعی خام‌فروشی است و باید متوقف شود. نظر شما در این باره چیست؟

سال‌هاست بین معدن‌دار و کارخانه‌دار اختلاف نظر وجود دارد که معدن‌دار باید کل سنگ خام را در اختیار کارخانه‌دار قرار دهد و منابع ملی صادر نشوند. از سوی دیگر معدن‌دار معتقد است باید هزینه‌های خود را پوشش دهد که این امر با بازار داخلی ممکن نیست و باید صادرات هم انجام شود. البته همه معادن، صادرکننده سنگ نیستند و تنها برخی معادن تولیدکننده سنگ‌های خاص بخشی از محصولات خود را صادر می‌کنند که این رقم هم بازار داخل را تحت‌تاثیر قرار نمی‌دهد.

به عقیده من صادرات سنگ روی بازار داخل اثر ندارد و آنچه روی فعالیت کارخانه‌دار اثر منفی بر جای می‌گذارد، قیمت‌های نادرست و بالای برخی سنگ‌های مورد نیاز است. بازار داخلی در یک رقابت غیراصولی قرار گرفته که باعث رشد قیمت‌های کاذب در بازار داخل شده و درنتیجه تامین نیاز کارخانه‌دار با مشکل روبه رو می‌شود و این ربطی به صادرات ندارد. از طرف دیگر در سال‌های گذشته و اکنون، رکود عجیبی در ایران و تا بخشی در جهان ایجاد شده که به‌خصوص در زمینه ساخت‌وساز به عنوان بخش محرک بازار سنگ‌های تزئینی اثرگذار بوده است. از سوی دیگر قطعی برق در روند تولید کارخانجات لطمات بسیار زیادی وارد نموده است.  واقعیت آن است که دولت باید در دو بخش بازسازی و نوسازی در صنعت سنگ ورود کند. ابتدا باید در معادن نوسازی ماشین‌آلات معدنی انجام و این بخش تجهیز شود تا سنگ مطلوب‌تری با هزینه‌های پایین استخراج شود و این مزیت‌ها در طول زنجیره توزیع شود. ماشین‌آلات فعلی کهنه و فرسوده‌اند و هزینه‌های تولید در بخش معادن به شدت بالاست.  علاوه بر معادن، کارخانه‌ها هم نیازمند حمایت هستند. عمدتا کارخانه‌هایی که در دهه ۸۰ توسط دولت خاتمی و با حمایت حساب ذخیره ارزی احداث یا بازسازی شدند، امروز مستهلک شده‌اند و متاسفانه بانک‌ها از آنجا که به دنبال پروژه‌های زودبازده هستند، حمایتی از این صنایع نمی‌کنند.

این در حالی است که حتی واردات ماشین‌آلات دست دوم کم‌مصرف نیز می‌تواند روش قابل قبولی برای نوسازی و بازسازی باشد. ماشین‌آلات سنگ‌بری پیچیده نیستند و قیمت‌های بالایی هم ندارند، بنابراین می‌توان با سرمایه‌گذاری‌های مناسب و با سنجش طرح‌های ارائه شده، حمایت‌های مالی از بخش خصوصی صورت گیرد و امکانات مناسب و متناسب با اهداف صادراتی در اختیار تولیدکننده قرار بگیرد و در عین حال مجوزهای لازم، ترخیص ماشین‌آلات، تخصیص ارز و ... در جهت تامین ماشین‌آلات تسریع شود.

آیا ماشین‌آلات داخلی می‌توانند نیاز این صنعت را تامین کنند؟

ماشین‌آلات داخلی توان اینکه بخشی از نیاز صنعت را برطرف کنند دارا هستند؛ هرچند ماشین‌سازهای ایرانی نیز با مشکلات زیادی روبه رو هستند و برای تامین نیازهای باکیفیت مناسب، با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کنند در نتیجه ناچارند از قطعات چینی یا با کیفیت درجه دو استفاده کنند. معتقدم در صورتی که از صنعت ماشین‌‌سازی حمایت شود این صنعت نیز حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. با این حال کشوری مانند ایتالیا حدود ۸۰ سال در حال تولید ماشین‌آلات است و آلیاژ و ورقی که در تولید دستگاه به کار می‌برد از کیفیت بالاتری برخوردار است و همین موضوع زیربنایی، به خودی خود اختلاف کیفی صنعت ماشین‌آلات داخلی و خارجی را نشان می‌دهد.