نگاه دیگران-بخش صدودهم
استاد بازیها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانهای
کیسینجر استدلال میکرد: «ما باید از صرف تمام تلاش خود برای بازگشت به موقعیت ۲۲اکتبر اجتناب کنیم.» این تنها زمانی اهمیت داشت که نوبت به تامین مجدد ارتش سوم میرسید. او با لفاظی پرسید که آیا نزاع گسترده با اسرائیل بر سر خط ۲۲اکتبر منطقی است یا بهتر است بگوییم: «به جهنم، بیایید با مشکل بزرگتر مقابله کنیم؟» در کمال تعجب، فهمی گفت که با کیسینجر موافق است و مهمتر از آن، سادات نیز موافق است. کیسینجر برای تسهیل در تغییر رویکرد، چیزی به فهمی داد تا بهجای توافق درباره خط ۲۲اکتبر نزد سادات به کشورش ببرد: تضمین کتبی مبنی بر اینکه ایالاتمتحده از انجام عملیات نظامی تهاجمی اسرائیل در کرانه غربی کانال جلوگیری میکند.
برای فهمی، این نشاندهنده گواه اثبات مفهوم [Proof of Concept: به شواهد ناشی از یک آزمایش یا یک پروژه آزمایشی دلالت دارد که نشان میدهد که آیا پروژه یا طرح موردنظر در عمل ممکن است یا نه] بود؛ او بعدا ادعا کرد که این مهمترین دستاورد او بود؛ زیرا نقطه عطفی در روابط مصر و ایالاتمتحده بود. در مقابل، فهمی در یک تماس تلفنی با کیسینجر پس از ملاقاتشان گفت که سادات دستور داده که مزاحم نفتکش لیبریایی که در حال عبور از باب المندب برای تحویل نفت به اسرائیل است نشوند. کیسینجر هر آنچه را که برای رویارویی بعدی خود با مایر - که در اواخر عصر روز ۲نوامبر در خانهی بلر انجام شد- نیاز داشت، در دست داشت. کیسینجر برای تاکید بر عصبانیت خود از دست مایر، تمام آن روز بهقولمعروف «طاقچه بالا گذاشت».
در نهایت، او تماسی از دینیتز دریافت کرد که [دینیتز] ادعا کرد که مایر نیمی از چیزهایی را که به او نسبت میدهند نگفته است که به واشنگتن آمده تا مستقیما با کیسینجر معامله کند و اینکه کیسینجر باید با او تنها بنشیند تا مسائل یا تفاوتهای شخصی خود را حل کنند. کیسینجر کوتاه آمد. مایر و کیسینجر برای چند دقیقه بهتنهایی در اتاق نشیمن خانه بلر ملاقات کردند. یک عکاس مطبوعاتی، عکس آنها را در ابتدای جلسه «چهارچشمیشان» [four eyes: در این عبارت نوعی تشبیه نهفته است. گویا هم کیسینجر و هم مایر عینک به چشم داشتند و در این عبارت به طنز از «جلسه چهارچشمیها» نام میبرد] ثبت کرد، هر دو چهره عبوس و خسته به نظر میرسیدند. کیسینجر نگاهی دور داشت؛ مایر با ناراحتی به پایین نگاه میکرد.
عجیب آنکه، هیچکدام یک کلمه به مطبوعاتیهای غرغرو نگفتند. ساعت بعد از ۱۱شب بود که تیمهایشان به آنها ملحق شدند. غرش های مایر به طرز محسوسی فروکش کرده بود. کیسینجر جلسه بزرگتر را با تکرار این مساله به مشاوران مایر آغاز کرد که او [کیسینجر] مصریها و روسها را با وعدهای که در سفرش به قاهره ارائه میکند، معطل نگه میدارد. اگر او این کار را نمیکرد، اسرائیل با قطعنامه شورای امنیت مواجه میشد که خواستار عقبنشینیاش به خط ۲۲اکتبر بود و این میتوانست سبب فراموشی اسرای جنگی شود. سپس فشار نفت افزایش مییابد، «یکی میگوید از فعالیت اسلحهها کم کنید» و [دیگری میگفت] ایالاتمتحده باید به روسها بپیوندد تا اسرائیل را وادار کند؛ بدون هیچچیزی در ازای آن، راه را برای ارتش سوم مصر باز کند.
یاریو اکنون فاش کرد که الجمسی نقشهای را ترسیم کرده که «سرپلهای ساحلی» مصری و اسرائیلی را در سینا نشان میدهد که یک منطقه حائل سازمان ملل در بین آن قرار دارد.او [یاریو] گفت که الجمسی به وی گفته است که میتوان درباره اندازه نیروهای مصری در ساحل شرقی کانال بحث کرد. اینجا تاییدی بود برای کیسینجر مبنی بر جدایی گستردهتری که فهمی در اوایل روز با او در میان گذاشته بود. او اجازه داد و اعلام کرد که میتواند این پیشنهاد را در قاهره «بهصورت انتزاعی» موردبحث قرار دهد؛ اما او گفت: «برای من کاملا ضروری است که قبل از حضور در قاهره بدانم که شما به آنها چه خواهید گفت.»
مایر آمادگی پذیرش پیشنهاد الجمسی را نداشت. مایر با اشاره به این ایده که اسرائیل ۳۰کیلومتر عقبنشینی کند و دو طرف کانال را در اختیار مصر بگذارد، گفت: «برای من این یک پیشنهاد کاملا غیرممکن است.» مایر میخواست به پیشنهاد اولیه خود برای خروج هر دو ارتش به کرانه مربوطهشان بازگردد. کیسینجر که عصبانی بود، دوباره توضیح داد که چرا سادات نمیتواند بپذیرد که از تمام دستاوردهای خود در کرانه شرقی و همچنین ۱۰کیلومتر در کرانه غربی صرفنظر کند. او [کیسینجر] اعلام کرد: «وی [سادات] سرنگون خواهد شد.»
کیسینجر از مایر بهعنوان یکی از توطئهگران برای دستیابی به یک معامله بهتر درخواست کرد: «اگر شما و ما تا حدی اعتمادبهنفس داشته باشیم...میتوانید موضع زننده بگیرید و اجازه دهید شما را مجبور به ترک آن کنیم. در این صورت، ما یک استراتژی داریم.» اسرائیل در نهایت مجبور بود برخی از قلمروها را واگذار کند؛ این فقط واقعیت بود. اما برای مایر بهتر بود که به او [کیسینجر] اجازه دهد که آن امتیاز اسرائیلی را ارائه دهد تا بتواند پیشنهاد اساسی خود را نشان دهد که «روسها میتوانند به [مصریها] اسلحه بدهند؛ اما فقط ما میتوانیم به آنها سرزمین بدهیم.»
اما برای مایر، واگذاری قلمرو برای قشنگ جلوه دادن کیسینجر، بر خلاف اساسیترین باورهای او بهعنوان یک پیشگام در جنبش صهیونیستی بود. او [کیسینجر] بعدا در گفتوگو، سعی کرد آن را در بافت تاریخی قرار دهد. کیسینجر با اشاره به توافق قبل از جنگ که برای حفظ وضعیت موجود از طریق بازدارندگی اسرائیل منعقد کرده بودند، یادآور شد: «شما و ما روزگاری استراتژی نسبتا بدون دردسر را طراحی میکردیم.» او افزود: «اکنون ما باید با حداقل درد، دستبهکار شویم گویی که این فقط شامل برخی امتیازات جزئی اسرائیلی است.» او [کیسینجر] دوباره سعی کرد نکته بزرگتری را به کشورش برساند: «استراتژی این است که با شما مخالفت کنم و سپس شما را به موقعیتی که از قبل توافق شده منتقل کنیم.»